کد خبر: ۱۱۲۹۲۴
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۴

ترس مقدمه‌ی سقوط است؛ صلح بی‌عزت، مرگ تدریجی یک ملت

شوشان - مجید کلاه‌ کج :

 مقدمه: هنگامه‌ی انتخاب سرنوشت‌ساز

در طول تاریخ، کمتر فاجعه‌ای بی‌هشدار رخ داده است. آنچه ملت‌ها را به شکست می‌کشاند، فقط کمبود سلاح نیست؛ بلکه فروپاشی اراده، ترس از مواجهه، و عقب‌نشینی ذهنی است.

*امروز ما در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که دو نوع نگاه مسیر آینده‌ی کشور را رقم می‌زند:*

🔹 شجاعان بی‌تدبیر؛ کسانی که بدون برنامه، صرفاً با شور به میدان می‌دوند.
🔹 ترسوهای منطقی‌نما؛ آنان که تسلیم را در لفافه‌ی صلح به ملت تحمیل می‌کنند.


صلحی که مرزهای عزت را به تاراج می‌دهد

صلح بدون بازدارندگی، صلح نیست. این همان رؤیای دشمن است: ملت را آرام، بدون درگیری و فقط با نرمش‌های پی‌درپی به زانو درآورد.

می‌گویند: «برای جلوگیری از جنگ، همه‌چیز را باید داد و مذاکره کرد.»
اما حقیقت آن است که این «دادن»، همان خلع سلاح تدریجی است؛ خیانتی که مرزها، منابع و هویت ملی را به تاراج می‌برد.

تجربه تاریخی نشان داده: هرگاه کشوری از آمادگی دفاعی خود به بهانه‌ی صلح عقب نشست، نهایتاً نابود شد؛
از عراق تا لیبی، و از افغانستان تا اوکراین.

جنگ؛ بیماری مقطعی / دفاع؛ سیستم ایمنی ملت*

جنگ همچون یک ویروس دوره‌ای‌ست؛ هرچند دهه یک بار ظهور می‌کند:

▪️ هر ۵۰ سال یک جنگ جهانی
▪️ هر ۳۰ سال یک جنگ منطقه‌ای
▪️ هر ۱۰ تا ۲۰ سال یک شورش یا انقلاب داخلی

اما تفاوت کشورها در این است که «سیستم ایمنی»‌شان یعنی قدرت دفاعی‌شان چقدر آماده باشد.

وقتی این آمادگی بالاست، ویروس جنگ بی‌اثر می‌ماند. وقتی ضعیف شود، حتی یک بحران داخلی می‌تواند کشور را زمین‌گیر کند.

📌 ایران در جنگ‌های جهانی بی‌طرف ماند؛ اما نتیجه‌اش چه شد؟
اشغال کشور، غارت منابع، تبعید پادشاه و تحقیر مردم. بی‌طرفی هرگز صلح نمی‌آورد، بلکه اگر بدون بازدارندگی باشد، تبدیل به فرصت برای تجاوز می‌شود.

*تجربه لیبی؛ مذاکره‌ای که به سقوط ختم شد*

مدل لیبی، یک هشدار تاریخی است:

🔸 قذافی با فشار قدرت‌های جهانی پای میز مذاکره آمد.
🔸 برنامه‌ی موشکی و اتمی‌اش را تحویل داد، تصور کرد صلح پایدار خواهد بود.
🔸 چند سال بعد، همان کشورها با بهانه‌ی "شورش داخلی" به لیبی حمله کردند. قذافی کشته شد، کشور تجزیه شد، و مردم لیبی هنوز در آشوب و فقرند.

این دقیقاً همان الگویی است که برخی تلاش دارند در ایران پیاده کنند:
ساختن یک «ترس عمومی از جنگ» تا ایران را وادار به امتیازدهی یک‌طرفه کنند. اما تسلیم، پایان ماجرا نیست، بلکه آغاز فروپاشی‌ست.


*دیپلماسی؛ ابزار قدرت نه جایگزین آن*

هیچ‌کس مخالف دیپلماسی نیست. مذاکره زمانی ارزش دارد که توازن قدرت برقرار باشد و برنده-برنده باشد؛ نه آنکه به سبک ترامپی، با فشار و تحقیر امتیاز بگیری و بعد هم بگویی صلح کردی!

🔹 ملت ایران تحریم، ترور، جنگ اقتصادی و شهادت دانشمندان را تحمل کرده تا دست پُر سر میز مذاکره بنشیند، نه برای امتیاز دادن یک‌طرفه.

صلح واقعی یعنی استقلال، احترام متقابل و جلوگیری از دیکته شدن خواسته‌های بیگانگان.


*شجاعت واقعی؛ عقلانیت + آمادگی*

شجاعت، فقط در رجزخوانی نیست. آنچه یک ملت را ماندگار می‌کند، تلفیق عقلانیت، هوشیاری و آمادگی دفاعی است. نه تندروی و نه ترس، بلکه بازدارندگی هوشمندانه راه بقاست.

ساده‌لوحانه است که فکر کنیم دشمنی که در کمین است، با لبخند خلع سلاح می‌شود!

*🔔 هشدار نهایی؛ خانه‌ای بر شن نسازیم*

ملت‌هایی که قدرت دفاعی خود را نادیده گرفتند، حتی اگر شعار صلح دادند، سقوط کردند.
صلح بدون بازدارندگی، مثل خانه‌ای‌ست بر شن‌های روان.

🔹 اگر امروز با شجاعت و هوشمندی بایستیم و اجازه ندهیم امتیازدهی جای عقلانیت را بگیرد، جنگ را دور کرده‌ایم.
🔹 اما اگر با ترس از جنگ، به دشمن امتیاز بدهیم، آن‌گاه خودمان راه را برای جنگی بدتر هموار کرده‌ایم.

*جمع‌بندی: انتخاب با ماست*

یا همانند ملت‌های بزدل، نظاره‌گر سقوط شویم،
یا با شجاعتی آگاهانه، مسیر عزت، بقا و استقلال را انتخاب کنیم.

🛡 صلح بدون قدرت، خودکشی تدریجی‌ست
⚔️ و قدرت بدون عقلانیت، جنگ بی‌ثمر.


با احترام و دغدغه‌مندی،
۲۳ تیر ۱۴۰۴

نظرات بینندگان