امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - محمد جهانگیری / مشاور ارشد روابط عمومی، تبلیغات و برندینگ :
شرکت فولاد خوزستان، بهعنوان یکی از بزرگترین واحدهای صنعتی ایران، نقش کلیدی در اقتصاد و صنعت کشور دارد. اظهارات «امین ابراهیمی»، مدیرعامل این شرکت، در نشست خبری ۸ مرداد ۱۴۰۴، دستاوردها و چالشهای این مجموعه را روشن کرد. اما بررسی این اظهارات نشان میدهد که با وجود موفقیتهایی مانند جایگاه صادراتی و مسئولیتهای اجتماعی، ضعفهای جدی در برنامهریزی بلندمدت، بهویژه در حوزه انرژی و امنیت سایبری، فرصتهای بزرگی را از این شرکت گرفته است. این نقد، با تکیه بر اطلاعات رسمی ارائهشده در خبرها، به بررسی این چالشها و ارائه راهکارهای سازنده میپردازد.
۱. بحران انرژی: راهحلهای مقطعی به جای برنامهریزی پایدار
مدیرعامل فولاد خوزستان اعلام کرد که افزایش ۳۰ برابری قیمت برق، ۲۸ برابری گاز و ۴۰ برابری آب، در مقابل رشد تنها ۷ برابری قیمت فولاد، هزینههای تولید را از ۴٪ به ۲۵٪ رسانده است. برای رفع این بحران، شرکت در سال ۱۴۰۳ نیروگاه سبزوار را با سرمایهگذاری ۹۳ هزار میلیارد ریالی (از طریق تهاتر ملک) خریداری کرد. این اقدام، هرچند تولید را پایدار کرد و افزایش ۱۱۰ هزار تنی در تیر و پیشبینی ۱۰۰ هزار تنی در مرداد را به دنبال داشت، اما پرسشهای جدیای را مطرح میکند:
چرا برنامههای توسعه ۱۳۷۴ و بازنگری ۱۳۹۷، با وجود تجربه از دست دادن نیروگاه رامین، به خودکفایی انرژی توجه نکردند؟
چرا پروژه نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی، که میتوانست راهحلی پایدار باشد، به دلیل مشکلات مجوز زمین و اتصال به شبکه متوقف مانده است؟
چرا نیروگاهی در ۲۰۰۰ کیلومتری خوزستان خریداری شد؟ آیا گزینههای محلی بررسی نشدند؟
این تصمیمات، بیش از آنکه نشاندهنده برنامهریزی استراتژیک باشند، واکنشی به خطر تعطیلی شرکت تا پایان ۱۴۰۵ هستند. یک شرکت با ۵۰ سال تجربه باید زودتر برای استقلال انرژی برنامهریزی میکرد.
۲. کاهش تولید : نتیجه ضعف زیرساختی
محدودیتهای انرژی به کاهش شدید تولید منجر شده است:
۱۴۰۱: کاهش ۲۴۹ هزار تن
۱۴۰۲: کاهش ۵۹۳ هزار تن
۱۴۰۳: کاهش ۹۸۰ هزار تن
چهار ماهه اول ۱۴۰۴: کاهش ۶۰٪
هدفگذاری تولید ۱۳.۶ میلیون تن در بازنگری استراتژی ۱۴۰۰، بدون تأمین زیرساختهای انرژی، غیرواقعبینانه بود. وابستگی بیشازحد به شبکه ملی برق و گاز، در حالی که قطعیهای مکرر (۹۰ روز خاموشی کورهها در ۱۴۰۳) قابل پیشبینی بود، نشاندهنده ضعف در پیشبینی و مدیریت ریسک است.
۳. امنیت سایبری : زنگ خطری که شنیده نشد
حمله سایبری سال ۱۴۰۱، که به گفته مدیرعامل خنثی شد، نشاندهنده آسیبپذیری فولاد خوزستان در برابر تهدیدات دیجیتال است. پرسش اینجاست: چرا شرکتی با این اهمیت استراتژیک، سیستمهای دفاعی سایبری قویتری نداشت؟ تحریمهای ۱۳۹۷ باید هشداری برای تقویت امنیت سایبری میبود، اما ظاهراً این موضوع در بازنگری استراتژی ۱۴۰۰ اولویت نداشت. در عصر فناوری، غفلت از این حوزه میتواند خسارات جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.
۴. نقاط قوت : دستاوردهایی که نباید نادیده گرفت
با وجود انتقادات، فولاد خوزستان دستاوردهای مهمی داشته است:
صادرات و بازار داخلی: تأمین ۱۷٪ بازار شمش و ۸٪ بازار تختال، و جایگاه صادرکننده نمونه در ۵ سال گذشته.
مسئولیت اجتماعی: سرمایهگذاری ۵۰ همت در پروژههای استانی و استخدام ۱,۵۰۰ نیروی بومی.
مدیریت بحران: خرید نیروگاه سبزوار و پیشرفت پروژه فولادسازی شادگان (از ۳۰٪ به ۶۰٪).
این موفقیتها نشاندهنده توانمندی شرکت در شرایط سخت است، اما نمیتوانند ضعفهای ساختاری را بپوشانند.
پیشنهادات سازنده
برای تبدیل فولاد خوزستان به یک مجموعه آیندهنگر، پیشنهاد میشود:
استقلال انرژی: تسریع در احداث نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی و سرمایهگذاری در منابع انرژی محلی.
امنیت سایبری: ایجاد واحد تخصصی امنیت سایبری و پیادهسازی استانداردهای جهانی.
بازنگری استراتژیک: تدوین برنامه توسعه با تمرکز بر مدیریت ریسک و پایداری.
تعامل با دولت: پیگیری برای رفع موانع بوروکراتیک و تضمین انرژی پایدار.
جمعبندی
فولاد خوزستان، با وجود جایگاه برجسته در صنعت ایران، در مدیریت بحرانهای انرژی و امنیت سایبری رویکردی واکنشی داشته است. خرید نیروگاه سبزوار، هرچند مؤثر، نمیتواند جایگزین برنامهریزی بلندمدت شود. برنامههای توسعه ۱۳۷۴ و ۱۳۹۷ فرصتهای زیادی را برای خودکفایی از دست دادند. این شرکت برای حفظ جایگاه خود باید از حالت بحرانزده به آیندهنگر تغییر کند.
این نقد بر اساس اظهارات رسمی مدیرعامل در نشست خبری ۸ مرداد ۱۴۰۴ نوشته شده و هدف آن ارائه دیدگاهی سازنده برای بهبود عملکرد فولاد خوزستان است.