امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - دکتر حسین انتظامی :
روزنامه قدس، خانه اول من است. روزنامهنگاری را از اینجا شروع کردهام و همواره برایم خاص، خاطرهانگیز و الهامبخش مینماید. پس بدیهی است وقتی میگویند «برای روز خبرنگار، یادداشت بنویس» استقبال کنم.
پس از تبریکات و عرض خدا قوت و بیان اهمیت نقش و رسالت خبرنگاران و سایر عبارات کلیشهای، چند گزاره عرض میکنم که البته ممکن است نزد همکاران رسانهای و مدیران کشور، نامحبوب باشد. لذا پیشاپیش بابت این خلاف آمدها پوزش میطلبم:
۱- خبرنگار، خبرنگار موردی یا پارهوقت، خبرنگار کارآموز، خبرنگار-ویزیتور، روزنامهنگار، مدیر مسئول یک مجله ادواری، حسابدار بخش مالی یک خبرگزاری، کارمند روابط عمومی یک بنگاه خصوصی، مشاور رسانهای یک سازمان دولتی و ....یکی نیستند. درست است که یک مفهوم مشترک، آنها را به یکدیگر مربوط میسازد اما یکی نیستند و این مفهوم یا صفت، خلط نباید بشود.
۲- دوره رسانههای رسمی، رو به افول است. اگر نتوانند خود را با اقتضائات زمانه همراستا و همداستان کنند کارشان تمام است و فقط پرهیبی گنگ از آنان میماند. این تغییرات با ظهور پدیده شهروند-خبرنگار آغاز شد و بعدها به مدد فناوری (بهویژه گوشیهای هوشمند) و تحولات در عرصه ارتباطات از جمله گسترش اینترنت و همهگیری شبکههای اجتماعی تغییراتی در سبک زندگی ایجاد شد و به تبع آن نوع مصرف رسانهای، اولویتها و تاثیرگرفتها تغییر کرد و طبعا نحوهی تولید رسانه هم به تغییرات اجباری تن داد. کار ویژههای سنتی رسانه (اطلاع رسانی، آگاهیبخشی، آموزش، نظارت و سرگرمی) اگرچه صورتبندی اصلی خود را از دست نداد ولی نو شد و نسبتها تغییراتی کرد و توان تاثیرگذاری (بسیج و جریانسازی) با تصاعدی شگفتانگیز رخ نمود.
در حال حاضر رسانههای تک نفره، موجآفریناند. نه عِده و عُدهای دارند و نه امکانات آنچنانی. یک حساب کاربریاند که بعضاً منبع رسانههای رسمی هم میشوند. حتی بعضی چهرههایی که در رسانههای سنتی (مطبوعات، رادیو و تلویزیون) شهرت یافتهاند از رسانه رسمی بیرون میآیند و رسانه شخصی تک نفره خود را بالا میآورند. آخرین نمونهاش تاکر کارلسون روزنامهنگار مشهور شبکه فاکسنیوز بود که از آن رسانه خداحافظی کرد، رسانهی خود را زد و بعدها شخصا حتی با رئیسجمهور کشورمان گفتگو کرد.
اگر سیاستگذاران رسانه و مدیران سایر بخشها -که به هر حال با افکار عمومی مواجهند- متوجه این تغییر نباشند تلاششان بر تعامل به شیوه سنتی و با رسانههای رسمی شکل میگیرد اما میبینند این تعامل، اثربخشی و خروجی سابق را ندارد.
٣- تکریم خبرنگار، لوح دادن و کادوهای مادی نیست که معمولاً بند اول همین یادداشت هم رعایت نمیشود! تکریم واقعی چیز دیگری است: آموزش، پشتوانههای بیمهای، حمایت حرفهای، برخورد حقوقی و هنجاری با کسانی که او را سر کار میگذارند و دادن اطلاعات. اگر صدها دستگاه مشمول قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات اجرای این قانون را تعهد کنند بزرگترین کادو به خبرنگار و روزنامهنگار و فعال رسانهای و البته خود رسانه است.
#رسانه
١۶ مرداد ١۴٠۴