امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - دکتر محمد نبهان؛ جامعهشناس اقتصادی و توسعه :
- مقدمه و بیان مساله
خوزستان به عنوان یکی از غنیترین استانهای ایران از نظر منابع طبیعی، آبهای سطحی، زمینهای حاصلخیز و دسترسی به انرژی، ظرفیت آن را دارد که به قطب اصلی کشاورزی و امنیت غذایی کشور تبدیل شود. با وجود طرحهای بزرگی همچون طرح «۵۵۰ هزار هکتاری مقام معظم رهبری» که با هدف احیای زمینهای کشاورزی و افزایش راندمان تولید آغاز شد، هنوز مکانیزاسیون کشاورزی در استان بهطور کامل تحقق نیافته است. در حالیکه منابع مالی قابلتوجهی از محل درآمدهای نفتی و بودجههای اجتماعی (مسئولیتهای اجتماعی) در دسترس است، پرسش اساسی این است که چرا این منابع در راستای توسعه پایدار کشاورزی بهکار گرفته نمیشوند؟
استان خوزستان بیش از ۱.۲ میلیون هکتار زمین کشاورزی قابل کشت دارد که بخشی از آن جزو حاصلخیزترین خاکهای کشور است. همچنین دسترسی به رودخانههای کارون، کرخه و دز موقعیتی بیبدیل برای تأمین آب کشاورزی فراهم کرده است. و نیز باید افزود که سهم بالقوه استان در تأمین غلات، شکر، دانههای روغنی و محصولات صادراتی میتواند وابستگی ایران به واردات را بهطور چشمگیری کاهش دهد. اما با این حال، نبود مکانیزاسیون گسترده باعث شده بهرهوری در بسیاری از زمینها کمتر از ۵۰ درصد ظرفیت واقعی باقی بماند.
با توجه به این که سهم مسئولیتهای اجتماعی طبق مقادیر اعلامی حوزههای نفت، صنایع و پتروشیمی و هزینههای آلایندگی در استان خوزستان، دهها همت است، آیا نمیتوان به طور ویژه و رایگان کشاورزی استان را با آن مکانیزه کرد؟
اما حقیقت این است که مسئولیتهای اجتماعی شرکتهای نفتی و صنعتی بیشتر در حوزههای نمادین (کمکهای فرهنگی، ورزشی یا عمرانی کوچک) هزینه میشوند و کمتر به سمت پروژههای بنیادی مثل کشاورزی هدایت میشوند. این در حالی است که سرمایهگذاری در مکانیزاسیون میتواند همزمان سود اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی ایجاد کند. حاکمیت محلی و دستگاههای مرتبط بهجای تمرکز بر زنجیره ارزش کشاورزی و مکانیزهسازی، بیشتر درگیر مسائل روزمره و سیاسیاند. این موضوع موجب شده حتی طرحهای کلان مثل ۵۵۰ هزار هکتاری به کندی پیش بروند.
اما مساله اساسی که امروز در استان خوزستان بسیار قابل توجه است، نبود برنامههای استراتژیک و توسعهمحور و عدم استفاده بدنه ارشد استان از سرمایههای انسانی متخصص و علمیست. ناکارآمدی و ناتوانی از بهرهگیری هدفمند و منسجم (ملی-محلی) از منابع تولید ثروت در استان خوزستان یکی از مولفههایی است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد.
- پیامدهای عدم مکانیزاسیون
مهمترین پیامد، اتلاف منابع آبی است، به دلیل روشهای سنتی آبیاری، حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد آب کشاورزی استان هدر میرود. همچنین میتوان به کاهش بهرهوری خاک اشاره کرد که استفاده بیرویه از خاک بدون فناوریهای نوین موجب کاهش تدریجی حاصلخیزی میشود. از یک سو خروج سرمایه انسانی را به همراه دارد، یعنی بیانگیزگی کشاورزان و نبود اشتغال پایدار، سبب مهاجرت نیروی کار ماهر از روستاها به شهرها و ایجاد بحران های جدید و تعمیق مسائل گذشته مناطق مهاجر پذیر شده است و از سوی دیگر هزینهها و تبعات مضاعف در حوزههای اقتصادی، زیستمحیطی، اجتماعی و حتی سیاسی برای کشور به بار آورده ست، آن هم در شرایطی که «مساله آب» امروز مبدل به یک مساله استراتژیک در حوزه بینمللی شده است.
- نتیجهگیری
خوزستان میتواند بهجای اتکا به نفت خام، با مکانیزاسیون کشاورزی و اجرای کامل طرحهای کلان، به یکی از موتورهای اصلی توسعه ملی تبدیل شود. اما این امر نیازمند وجود یک استاندار توانا، عملگرا و توسعهمحور و نیز تغییر نوع نگاه به منابع نفتی و اجتماعی است. بهجای هزینه کردن این منابع در پروژههای کوتاهمدت و بیاثر، باید آنها را در مسیری بهکار گرفت که هم به نفع مردم استان باشد و هم امنیت غذایی و منافع ملی کشور را تضمین کند.
https://t.me/KaruonNews