امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - سید علی حمیده کیش :
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بهعنوان یک توافق بینالمللی میان ایران و گروه ۱+۵، در سال ۲۰۱۵ شکل گرفت و با تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، جایگاه حقوقی الزامآور یافت. این توافق، محصول مذاکرات چندجانبه و طولانی بود که هدف اصلی آن رفع نگرانیهای هستهای و گشودن راهی برای تعامل سازنده در سطح بینالمللی محسوب میشد. با این حال، خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸ و ناتوانی اروپا در عمل به تعهدات خود، نهتنها اعتبار این توافق را زیر سؤال برد، بلکه چالشهای بنیادینی در نظم حقوق بینالملل و اعتماد میان دولتها ایجاد کرد. در این یاداشت تلاش می شود با رویکردی تحلیلی رفتار آمریکا و اروپا در قبال برجام را تبیین، تقبیح و نکوهش کرده و پیامدهای آن را برای نظم حقوق بینالملل، اعتماد میان ملتها و مسیر آینده دیپلماسی ایران بررسی نمود .
۱) تبیین رفتار غیرقانونی اروپا و آمریکا :
ایالات متحده با خروج یکجانبه از برجام و بازگرداندن تحریمهای گسترده، آشکارا اصول حقوق بینالملل و تعهدات الزامآور خود ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرد. این اقدام همچنین بیانگر نادیده گرفتن چندجانبهگرایی و بیاعتنایی به سازوکارهای جمعی بینالمللی بود.از سوی دیگر، اروپا اگرچه در موضعگیریهای سیاسی خود بر حفظ برجام تأکید داشت، اما در عرصه عمل نتوانست به تعهدات اقتصادی و مالی خود پایبند بماند. سازوکارهایی چون اینستکس عملاً ناکارآمد ماندند و اروپا با تبعیت غیرمستقیم از فشارهای آمریکا، نتوانست نقش مستقل و مؤثری ایفا کند.
۲) تقبیح رفتار اروپا و آمریکا :
رفتار آمریکا مصداق آشکار سیاستهای یکجانبهگرایانه و سلطهجویانه است که نهتنها به منافع ایران، بلکه به اعتبار شورای امنیت و نظام بینالمللی آسیب رساند. اروپا نیز با بیعملی و ناتوانی در اجرای تعهدات، در عمل به مشروعیت اقدامات غیرقانونی آمریکا یاری رساند. این وضعیت، اصل حاکمیت قانون در روابط بینالملل را تضعیف کرده و پیامدهای منفی آن بر اعتماد میان دولتها قابل انکار نیست.
۳) نکوهش رفتار اروپا و آمریکا :
این رفتارها شایسته نکوهش جدی است، زیرا بهروشنی نشان میدهد که قدرتهای غربی در عرصه عمل، منافع کوتاهمدت سیاسی و اقتصادی را بر اصول حقوقی و اخلاقی مقدم میدارند. چنین عملکردی موجب شد اعتماد ملت ایران نسبت به وعدههای غربیها بهشدت تضعیف شود و ضرورت اتکا بر توانمندیهای داخلی و همکاریهای منطقهای بیش از پیش برجسته گردد. همچنین این تجربه تاریخی ثابت کرد که پیمانشکنی قدرتهای بزرگ نه یک استثنا، بلکه یک رویه تکراری در سیاست خارجی آنان است؛ ازاینرو ایران و دیگر کشورهای مستقل باید راهبردهای خود را بر اساس واقعیتهای این رفتارها تنظیم کنند.
۴) نتیجهگیری
برجام، آزمونی تاریخی برای سنجش میزان پایبندی قدرتهای جهانی به تعهدات بینالمللی بود. رفتار آمریکا و اروپا در این زمینه نهتنها موجب نقض حقوق ملت ایران شد، بلکه بهطور کلی؛ اعتماد به توافقات چندجانبه را در نظام بینالملل خدشهدار ساخت. تبیین این واقعیتها، تقبیح بیاعتنایی به اصول حقوقی، و نکوهش سیاستهای زورمدارانه غرب، گویای آن است که ایران ناگزیر باید بر تقویت توان ملی، توسعه ظرفیتهای بومی و گسترش همکاری با شرکای غیرغربی تأکید نماید.