کد خبر: ۱۱۳۳۰۲
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۵
دکتر مهدي قمشي،

دود بي‌تدبيري در چشم مردم

شوشان ـ دکتر مهدي قمشي، استاد دانشگاه شهيد چمران اهواز :

سومين ماه است که دود بخش عراقي هورالعظيم، پيوسته مردم استان خوزستان را آزار مي‌دهد و هيچ اقدام مؤثري از طرف ايران يا کشور عراق براي کنترل اين آتش‌سوزي صورت نگرفته است. متأسفانه پيش بيني‌هاي اقليمي پائيز خشک نيز اميد به خاموش شدن آتش هور توسط باران‌هاي پائيزي را به شدّت کاهش داده است و لذا نگراني ادامه اين وضعيت بغرنج همچنان بر زندگي مردم استان خوزستان سايه انداخته است.
حکايت اين روزهاي شهرهاي استان خوزستان که طراوت صبح‌هايش با دود تالاب هورالعظيم آشفته شده است بيش از هر چيز ديگري به ما درس جدّي گرفتن رعايت حقوق بسترهاي زيست محيطي را مي‌دهد. هر چند پيش از اين گرد و غبار 20 ساله سعي در تفهيم ما به رعايت حقوق اکوسيستم داشت و ما کمتر بدان توجه کرديم امّا اين بار دود هم به معضلات گذشته اضافه شده است تا علامت هشدار را جدّي‌تر نمايد. متأسفانه چيزي که در کشور ما و کشورهاي همسايه ما مورد غفلت اساسي قرار گرفته و سر شوخي خارج از عرف با آن باز شده حقوق اکوسيستم از منابع طبيعي است که مهم‌ترين آنها آب است که مايه اصلي حيات در کره خاکي به شمار مي‌رود (که انسان نيز جزيي از آن است). متأسفانه هم بر قاطبه مسئولان کشور و هم اکثر متخصصين قديمي آب کشور اين طرز تفکر غالب است که آب نيز مانند بسياري معادن طبيعي ديگر در کشور، مي‌تواند دربست در اختيار و خدمت ما قرار داشته باشد و همانند معادن نفت يا مس يا آهن بايد از آنها نهايت بهره‌برداري صورت گيرد و هيچ حد و مرزي در استفاده از آنها قابل بررسي و تصور نيست، و بر اين سياق چيزي به نام حقآبه زيست محيطي آب در مخيله آنها جا نيافتاده است و يا به چيزي فانتزي تشبيه شده است.
تلقي برخي از مسئولان از مسائل حقابه زيست محيطي به اين مي‌ماند که بينوايي راه مسئولي يا آدم مرفهي را ببندد و از وي طلب کمک کند و مسئول مربوطه نيز اگر دست به جيب شود و کمک کند تا ماهها شاد و شنگول از کمک خويش خواب بهشت برين براي خود مي‌بيند و هر روز کمک خويش را به رخ اين و آن مي‌کشد و اگر کمک نکند شانه‌ها را بالا مي‌اندازد و بينوا را به بي‌عرضه گي و آفت محيط عمومي متهم نموده و خواستار پاکسازي محيط از اين بليه مي‌گردد. درحالي که در مورد مسائل زيست محيطي اصلاً چنين تلقي‌اي يا حتي شبيه به اين درست نيست. اتفاقاً شايد برعکس باشد و اگر بخواهيم مثالي در همين مايه‌ها ذکر کنيم شايد در اين مايه‌ها باشد که مالي دزديده شده و اکنون مال باخته راه دزد را بسته و به دزد هشدار مي‌دهد که مال دزديده شده را برگرداند. اول با زبان خوش بعد با تهديد و بعد از آن با خشونت. داستان مصرف بيش از حد ما از آب بدون در نظر گرفتن ملاحظات زيست محيطي که اتفاقاً بيشترين حق و سهم را از آب دارد و وظيفه پايداري و حفظ کره زمين بر دوشش مي‌باشد بايد قيد دزدي آب از سهم اکوسيستم بر آن جاري باشد نه حق ذاتي و موروثي بشر.
کارمان اين شده که چشم بسته بر مصرف بيشتر آب دامن مي‌زنيم و مشکلات زيست محيطي رخ داده را سعي مي‌کنيم به انحاء مختلف از سر خود رها کرده و تقصير را به گردن اين و آن بياندازيم و با بي‌مبالاتي به کارهاي غلط خود ادامه دهيم. يا کشورهاي خارجي را مقصر مي‌دانيم يا وضعيت اقليمي را.
بحث اين نيست که کشورهاي همسايه يا وضعيت اقليمي بي‌تقصيرند امّا حل مشکل از خود ما و از درون ساختار حکمراني آب خودمان شروع مي‌شود نه جاي ديگر. بايد اراده شود تا خودمان استفاده صحيح از آب را با رعايت شاخص‌ها و الزامات زيست محيطي در دستور کار قرار دهيم و هر جا اشتباه کرده‌ايم به تدريج اصلاح کنيم، با کشورهاي همسايه بنشينيم و دوستانه و صميمانه مسائل زيست محيطي مشترک را حل و فصل کنيم. مسيرهاي غلط را ببنديم و چشم انداز آينده را روشن و قابل دفاع نشان دهيم. نمي‌شود در جغرافياي داخل کشور کارهايي را که با سهم زيست محيطي آب در تقابل هستند ادامه داد و در عين حال با ناهماهنگي دستگاههاي داخلي و يا تحکم، از کشورهاي همسايه بخواهيم به مشکلات زيست محيطي مرتبط با ما توجه نمايند و يا با دعا از آسمان انتظار داشته باشيم مشکلات زيست محيطي ما را کاهش داده و بي‌تدبيرهاي ما را حل و فصل نمايد. مسئولان ما بايد بدانند وقت فرافکني مشکلات خود ساخته تمام شده است و از برج عاج خود بايد خارج شده و به متن زندگي روزمره مردم وارد شوند، آستين‌ها بايد بالا زده شوند و از پستوها بايد به اتاق شيشه‌اي مهاجرت کنند. صبر و تحمل مردم رفته رفته رو به انتها مي‌گذارد و ارجاع مسئله به اين و آن و ناهماهنگي بين دستگاههاي دخيل در مشکلات، نه در شأن مردم صبور ماست و نه قابل قبول. دودي که روزانه در ريه‌ها و چشم‌هاي مردم جاري است، دود بي‌تدبيري و ندانم کاري و اهمال در حکمراني است نه چيز ديگر.

نظرات بینندگان