امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ غلامعباس دیناروند :
کاهش ناگهانی و بدون پیشآگاهی ۵۰ درصدی سهمیه آب شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه توسط شرکت آب ناحیه شمال خوزستان،تنها یک مشکل محلی در تامین آب نیست. این اقدام، نمادی از یک بحران ساختاری در مدیریت منابع آب، برنامهریزی بخش کشاورزی و فقدان رویکردی همهجانبهنگر در مواجهه با چالش خشکسالی است. این یادداشت به بررسی ابعاد مختلف این تصمیم و پیامدهای گسترده آن میپردازد. در ابتدا به تحلیل تخصصی بحران اشاره میشود؛ *فقدان مدیریت یکپارچه و پیشبینانه*، کاهش ناگهانی حقآبه در میانه فصل رشد محصولات (نیشکر، کلزا و گندم)، نشان از نبود یک برنامه مدون و بلندمدت برای تخصیص آب در شرایط خشکسالی دارد. مدیریت بحران آب نمیتواند منحصر به واکنشهای آنی و بدون درنظرگیری چرخه کامل تولید کشاورزی باشد. این امر منجر به هدررفت سرمایههای ملی (بذر، نیروی کار و زمان) و تشدید خسارات میشود.*تضاد منافع بخشی و نادیده گرفتن اولویتها*، به نظر میرسد تصمیمگیری بدون ارزیابی دقیق از تبعات آن بر "امنیت غذایی" و "اشتغال پایدار" صورت گرفته است. هفتتپه به عنوان یک قطب کشت و صنعت، تنها یک واحد تولیدی نیست، بلکه یک اکوسیستم اقتصادی-اجتماعی است که حیات آن به آب وابسته است. اولویتبندی در تخصیص آب باید با محوریت حفظ این اکوسیستم و با درنظرگیری ارزش افزوده و اشتغالزایی آن انجام شود.
*پیامدهای زنجیرهای و تشدید بحران.از نظراقتصادی، نابودی محصولات استراتژیک و خسارت مالی سنگین به شرکت و اقتصاد منطقه. پیامدهای اجتماعی شامل بیکاری گسترده نیروی کار متخصص و ایجاد ناامنی شغلی برای هزاران خانوار که میتواند به بروز ناآرامیهای اجتماعی و بازتولید مشکلات گذشته بینجامد. از دیدگاه زیستمحیطی، خشک شدن مزارع نه تنها سرمایه ملی را نابود میکند، بلکه میتواند منجر به ایجاد کانون های گرد و غبار و تشدید بحران زیستمحیطی در استان خوزستان شود. شکاف ارتباطی و عدم شفافیت* به وضوح شکافی عمیق بین دستگاههای تصمیمگیر (شرکت آب ناحیه) و بهرهبرداران (کشت و صنعت هفتتپه) وجود دارد. اتخاذ چنین تصمیم سرنوشتسازی بدون هشدار قبلی و گفتوگو با ذینفعان، نشان از ضعف حکمرانی آب و عدم شفافیت در فرآیندهای تصمیمگیری دارد.
*وضعیت پیش آمده برای هفتتپه یک "هشدار جدی" است. این حادثه نشان میدهد که مدیریت منابع آب کشور نیازمند یک تحول اساسی و عبور از رویکردهای جزیرهای و کوتاهمدت است.* باید توانست راهکارهایی اتخاذ کرد که تا حدی آبی روی آتش بحران باشد؛ مداخله فوری وزارت نیرو و استانداری خوزستان باید به صورت اضطراری و بدون فوت وقت، این موضوع را بررسی و در کوتاهمدت، جریان آب را برای نجات محصولات کشت شده بازگردانند. تشکیل کارگروه ویژه، تشکیل کارگروهی متشکل از نمایندگان وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، شرکت کشت و صنعت و نمایندگان کارگران برای بررسی ریشههای این تصمیم و تدوین یک برنامه عملیاتی برای مدیریت آب در بلندمدت. بازنگری در الگوی کشت که با پذیرش واقعیت کمآبی در خوزستان، شرکت کشت و صنعت هفتتپه نیز باید با همراهی دولت، برنامهای برای اصلاح و بهینهسازی الگوی کشت، ارتقای راندمان آبیاری و استفاده از روشهای نوین را در دستور کار قرار دهد. شفافسازی و اطلاعرسانی، شرکت آب ناحیه شمال خوزستان موظف است دلایل فنی و حقوقی این کاهش ناگهانی را به طور شفاف برای عموم و ذینفعان تبیین کند.
کوتاه کلام، *نجات هفتتپه تنها نجات یک شرکت کشاورزی نیست، بلکه آزمونی برای اراده ملی در حفظ تولید، اشتغال و عبور از بحران آب با کمترین خسارت ممکن است.*