امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ مسلم سلیمانی :
یکی از بزرگترین آفتهای مدیریت، ماشین امضا شدن و حرص برای حفظ قدرت است. طبیعی است اگر فرد در اوج مسئولیت و محبوبیت، به مصلحت نظام مدیریتی، استعفا دهد یا جای خود را به مدیر بعدی بسپارد در این صورت، هم شخصیت خود را بزرگمنشانه حفظ میکند و هم اگر عملکردش شایسته بوده، در آینده مورد تحسین قرار خواهد گرفت. اما متأسفانه لجبازی و حرصِ قدرت، بصیرت برخی افراد را تار میکند و در چنین شرایطی، زمانه انتقام سختی خواهد گرفت.
عملکرد مدیریت سابق شهرداری اهواز به گونهای بود که باعث شد تا سالها، مردم خوزستان نسبت به هر گونه مدیریت وارداتی خصوصا از نوع اصفهانی در این استان بدبین شوند. شاید این تجربه، بخشی از تقدیر بود تا همگان دریابند که باید قدر مدیران بومی، متخصص و دلسوز خود را بیش از پیش بدانند.
بدون تردید، این چهار سال، دورهای بسیار دشوار برای کلانشهر اهواز بود. حدود دو سال پیش، فرصتی دست داد تا جلسهای سهساعته با آقای امینی داشته باشم. در آن دیدار، دلسوزانه و بدون هیچ چشمداشتی، حتی با قسمی محکم که مسئولیتی نمیخواهم، نکاتی را برای پیشرفت اهواز متذکر شدم. ایشان بسیاری از این نکات را پذیرفته و حتی به صراحت اعلام کردند که «پنجاه درصد احکامی که صادر کردهام، اشتباه بوده است». بر عوض کردن این احکام تأکید کردم چرا که جوانان شایسته در شهر کم نیستند. اما به نظر میرسید ایشان تحت فشارهای سختی از سوی کسانی که او را به این جایگاه نشانده بودند، قرار داشت. آقای امینی ذاتاً فرد بدی نبود، اما چینش مدیران غیربومی و ناکارآمد سفارشی، کار را به جایی کشاند که به ایشان هشدار داده بودم چنین عملکردی، عاقبت خوشی نخواهد داشت.
اکنون که آقای امینی استعفا دادهاند، اگر شورای شهر با واقعبینی برخورد کند و به جای لجبازی، این استعفا را بپذیرد و در اسرع وقت مدیر شایستهای را جایگزین نماید، کلانشهر اهواز میتواند قدری نفس بکشد. (هر چند که این استعفا تحمیلی بود و در واقع میشه گفت که تابع شرایط خاص که فراتر از مدیران استانی است، واقع شده است)
البته تمام ابهامات مربوط به هزینهها، قراردادهای فاقد تشریفات قانونی و سایر موارد مشابه نیز باید به سرعت و با دقت از طریق مراجع ذیصلاح پیگیری و بررسی شود و نتایج آن به صورت شفاف به افکار عمومی گزارش داده شود.
ای کاش آقای امینی همان دو سال قبل استعفا میدادند. در آن صورت، نه «احمد بالدی» عزیز، جان میباخت،
و نه این حجم آبروریزی می شد و نه این همه فرصت طلایی برای توسعه اهواز از دست میرفت.
امینی آمده بود تا در اهواز به یک قهرمان تبدیل شود. شرایط جوی و باران در این چهار سال به مدد او امد، پولها و اعتبارات بسیار نیز سرازیر شد اما کار در خور تحسین انجام نشد. اینک تیم اصفهانی با کارنامه ای شکننده و پر از پرونده های تخلف در حال عزیمت به دیار خود است و مردم فهمیدند که «ناخن خود را بخورند، بهتر از گوشت قصاب است»!
اما چند نکته باید مطرح و افکار عمومی را قانع کنید:
۱. مقصرین خودسوزی مرحوم احمد بالدی در اسرع وقت مشخص و مجازات شوند
۲. موضوع اعتبارات آلایندگی باید ریال به ریال حسابرسی شود
۳. موضوع حقوق، دستمزد، بن کارت، مالیات های اضافه که از پرسنل در این چهار سال کسر شده است مورد محاسبه قرار گیرد و مسیولین مربوطه تا هر زمان که شده، باید پاسخگو باشند ...