کد خبر: ۱۱۳۶۱۹
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۵
غلامعباس دیناروند

پیکره‌ای فرسوده؛ واکاوی شکست سیاست‌های سلامت‌محور در خوزستان

شوشان ـ غلامعباس دیناروند :

شکست مکرر طرح‌های سلامت‌محور در خوزستان را نمی‌توان صرفاً یک اشتباه اجرایی دانست. این پدیده نشانگر یک شکست ارتباطی و اعتمادساز است که پیکره اجتماعی خوزستان را می‌فرساید؛ استانی که خود با پیچیده‌ترین چالش‌های زیست محیطی و سلامتی دست و پنجه نرم می‌کند. ریشه این ناکامی را باید در سه گسل اصلی جستجو کرد: نادیده گرفتن واقعیات محلی، استبداد کارشناسی و فاجعه اطلاعاتی.
زمانی که اجرای پویش‌های ملی یک‌سوژه در اولویت قرار می‌گیرد، در حالی که مردم خوزستان برای یک «نفس» سالم در میان ریزگردها و آلودگی‌های صنعتی می‌جنگند، با عملیاتی نمایشی و فاقد ارزش افزوده واقعی روبرو هستیم. چنین اقدامی نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه شکاف ادراکی عمیقی بین دغدغه‌های مردم و اولویت‌بندی‌های تصمیم‌گیران را عریان می‌سازد. این پویش‌ها در حکم نسخه‌پیچی برای مردمانی خیالی هستند، در حالی که بیمار واقعی با امراضی کاملاً متفاوت در خوزستان در حال تقلاست. این رویکرد با نفی خرد جمعی و سرمایه‌های اجتماعی بومی تشدید می‌شود. خوزستان مملو از نخبگان و متخصصان دغدغه‌مندی است که درد جامعه خود را به خوبی می‌شناسند، اما رویکرد آمرانه و از بالا به پایین مرکز، با ادبیاتی که حاکی از «ما از شما بهتر می‌فهمیم» است، توهینی آشکار به این سرمایه‌هاست و تضمین می‌دهد که هر طرحی در نهایت در برابر سد بی‌اعتمادی مردم شکست بخورد. پیامد مستقیم این اجبار اداری و نبود مطالبه‌گری مردمی، تولید انبوه اطلاعات غیرواقعی در سامانه‌های سلامت است. این آمارهای غیرواقعی صرفاً برای نمایش عملکرد و تکمیل چرخه اداری تولید می‌شوند و منجر به تصمیم‌سازی بر اساس داده‌های نادرست می‌گردند؛ تصمیماتی که بحران را نه تنها حل که با پنهان کردن عمق فاجعه، مزمن و لاینحل‌تر می‌کنند.
*راه برون‌رفت از این چرخه معیوب در گرو یک گذار اساسی است: از جامعه پزشکی منزوی به یک اکوسیستم سلامت اجتماعی.* مردم خوزستان باید از «موضوع مطالعه» به ذینفع و مطالبه‌گر فعال تبدیل شوند. سلامت باید به یک مطالبه عمومی بدل گردد، نه یک دستور اداری! این گذار مستلزم تغییر زبان گفت‌وگو از زبان فنی و خشک مسئولان به زبان اعتمادساز اهالی فرهنگ و رهبران اجتماعی بومی است. دفتر طراحی طرح ها باید از پایتخت به دل کوچه‌های اهواز، آبادان، خرمشهر و دیگر شهرهای خوزستان منتقل شود. طرح‌ها نه در پشت میز که با شنیدن مستقیم صدای مردم و درک بستر واقعی بحران نوشته شوند. *درمان واقعی دردهای سلامت خوزستان در داروی تقلبی آمارهای دروغین نیست، بلکه در نسخه مشارکت واقعی مردم نهفته است.* تا زمانی که این گذار رخ ندهد، شاهد تکرار چرخه باطل «طرح بی‌مخاطب، اجرای اجباری، آمارسازی و شکست» در خوزستان خواهیم بود.

نظرات بینندگان