کد خبر: ۱۱۳۷۷۸
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۰

فرزند خوری انقلاب و حُسن افشای چهره ی فاسدان

بگذارید فاسدان سر افکنده نان به خانه ببرند

شوشان ـ محمدرضا چمن نژادیان :


در انقلابات بزرگ ملی داخلی و بین المللی تمامی مکاتب و اعصار که رخ داده اند. به لحاظ نوع انقلابها، فلسفه ی وجودی و سیر مراحل تکوین تا تثبیت و تحکیم‌ اتفاقاتی در همسویی و تقابل افتاده است. که بر اساس کنش و واکنش ها واژگان خاصی در روابط سیاسی، اجتماعی و حقوق شهروندی مصطلح گشته و به ادبیات سیاسی وارد شده است. چنانچه به عنوان نمادهایی برای تعریف رفتارهای انقلابی و عملکردهای سیاسی ثبت شده اند. یکی از این واژگان فرزند خوری انقلابات می باشد. زیرا انقلاب یک حرکت تحولی، تند و برخی به نوعی به هیجانات خشن مانند طوفانهای بنیان کن عمل می کنند. که با نیات و نگرش اولیه و آرمانی تعدادی از همراهان و آفرینندگان آن انقلابها همخوانی ندارند. به همین جهت فرزندان و نسل‌های همسو با انقلاب برای کُند نمودن رفتارهای انقلابی و اصلاح امور به رفتارهای ناصحانه ، کنشگری منتقدانه و مواضع تقابلی روی می آوردند. در چنین شرایطی انقلابات و انقلابیون افراطی تحمل انقلابیون همسو و فرزندان خود را از دست می دهند. در نتیجه یا فرزندان انقلاب را از مناصب انقلابی،مدیریتی و حقوق شهروندی محروم می گردانند. یا با زندان، تبعید و اعدام آنان را از صحنه های کنشگری و حیات حذف می نمایند. فرانتس فانون فیلسوف سیاسی و نویسنده ی استعمار زدا این رفتارهای انقلابی را به فرزند خوری انقلابها تعبیر و تعریف کرده است. در انقلابات شرقی و انقلاب اسلامی شاید بتوان گفت فرزندان روسياه انقلاب ایران اسلامی این فرضيه فانون بيچاره را معکوس با انقلاب خوری خود نقض کرده اند. و در گور تن اين انقلابی الجزايری زاده ی فرانسو را لرزاندند. آنها به همه ثابت کردند که اگر زمانی انقلاب‌ها مي توانستند فرزندان خود را طوری ببلعند که نام آنها در محتوای انقلاب هضم و به فرزند خوری انقلابها معروف شود. اکنون در انقلابی اسلامی فرزندانی پر مدعایی پا به عرصه ی حکمرانی گذاشته و با عملکردهای مصادره ای خود اثبات نمودند، قابليت  این را دارند، اختاپوس گونه و همانند آکونداهای نرم تن  به دور انقلاب اسلامی چنبره بزنند. و ستون فقرات آنرا با فساد در قدرت و ثروت چنان خرد کنند. تا جایی که امروزه موجبات یاس و سرخوردگی های نزد نسل‌های  قدیم دلبسته و نسلهای جدید پرسشگر و متمرد را فراهم نموده اند. در یک کلام فرزندان ناخلف پر ادعایی در انقلاب اسلامی تحت عناوین سردارهای کاذب، ژن‌های برتر سیاسی و آقازادگان مذهبی پیدا شدند‌. بر خلاف قانون فرزند خوری انقلاب فرانتس فانون علاوه براینکه  همه ی انقلاب و مخلفاتش را يکجا قورت داده اند باعث سرشکستگی انقلابیون اصیل و نسل‌های انقلابی با گریز نسل‌های بعدی از انقلاب و ارزش‌های آن شده اند. نمونه های زیادی می توان در مراکز ثقل حاکمیت و مدیریت عالی قوا تا سطوح نمایندگان مجلس؛ خطبا،  مدعیان دینی و انقلابی در سراسر کشور مانند طبریها، چای دبش و... تا رسوایی و ماجرای فجیع عروسی دختر دبیر اسبق شورای امنیت ملی نمونه های بارز مشخص از فساد و انحراف از فلسفه ی وجودی انقلاب اسلامی هستند. که این روزهای کلیپ تحقیر آمیز و افشاگرانه از سران کوچک و بزرگ مافیایی مفسدین اقتصادی ، مدیریتی و اخلاقی در فضای مجازی و عمومی دست بدست می گردند. که  مربوط به نوع مدیران فاسد،  زندگی خصوصی و تربیتی دست اندرکاران نظام اسلامی در کف جامعه هستند. هر شهروند ایرانی که اطراف خود  را که نگاه می کند. خیل زیادی از نیروهایی سیاسی، انقلابی و انقلابی نظامی را می بیند. که بخاطر عدم توان کاری در بدنه ی دولتها، مدارک پایین سواد و عدم امکان ارتقاء باز خرید شدند. اما با کسب مدارک کذایی تحصیلی و درجات آنچنانی تحت عناوین مشاورین وزیر ، مدیران هلدینگها و حتی عناوین سرداری را ناصواب یدک می کشند.  به چرخه ی کنشگری رانتی قدرت و سیاست در دولت وفاق بیشتر شده و برگشتند. متاسفانه در عرصه های سیاسی و اقتصادی مناصب پر پول و امکان در قوای مجریه و نمایندگی مجلس را اشغال نمودند. هم اکنون به وفور از اين دست آدمهای پرادعا در هر کوی برزن نزد کوچک و بزرگ ملت با اشتهار سوء به ویژه در مکتب مدیریتی وفاق بدون خط قرمز فسادستیزانه  مشاهده می شوند. و ژست های اين آدمهای رانتیر با لابی درون حاکمیت در ميان بيقوله هاي فساد حکمرانی و اشراف‌گری خريداران بسیاری دارند. آدم هايي که نان آرمان‌ های انقلاب را با غوغاسالاری و سنگر گیری پشت سر سران عالی و ارزشهای نظام اسلامی خورده‌اند. عوام فریبانه خود را نزد کنشگران رانتی سیاسی و توده های قومی جای آرمان‌ها قالب کرده‌اند.بنحوی ژست گرفته و مي گيرند که انگار ستون انقلابند و طوري از سر بیسوادی دم از هل من مبارز با دنیا برای سرپوش گذاشتن بر مفاسد و برخورداری از رانت حاکمیت حرف مي زنند که گویی انتهای سياستند. پای آرمان ها و عدالت و مبازره‌با فساد که وسط می آيد، مصلحت انديش مي شوند. پای مطالبات و حقوق ملت که به میان می آید آشوب و اغتشاشات را به میان می کشند‌. گر چه براساس دستآوردهای مطالعاتی و روان شناسی سیاسی فانون در جاهای دیگر انقلاب ها فرزندان خود را می خوردند. اما در انقلاب اسلامی علاوه بر فرزند خوری انقلابی، کسی به فكرش هم خطور نمی  كرد كه در روزگاری نه چندان دور فرزندان ناخلف انقلاب اسلامی مظلوم و برخواست از خون بهترین فرزندان ملت رشید ایران  تحت عناوین  از ارزش‌های دینی، مکاتب سیاسی  اصولگرا و اصلاح طلب اینچنین به ورطه فساد فراگیر مبتلا گردد. امروز اکثر جریانات انقلابی ، اصولی اعتدالی و اصلاحی به ویژه وفاقی در ناکارآمدی مدیریتی ، ناشایسته سالاری و فساد اقتصادی به نقطه ی اشتراک رسیده و تعامل هم دارند. به نوعی الیگاریش سیاسی اسلامی را در انقلاب اسلامی با به سر عقل امدن سرمایه داری فاسدان و  رانت خواران فاسد جان تازه ای بخشیدند. زیرا در یک چرخه ی فساد مفسدان بنام دین، سیاسیت و قومیت  به عقلانیت فسادزا رسیده اند. و به عینه الیگارش مفسدان را بی شرمانه عملیاتی و کاربردی نموده اند. تا جایی که فرهنگ  فرزند خوری انقلاب به  انقلاب خوری با فرزندان‌آن از بالا تا پایین فرهنگ‌سازی عمومیت یافته است. زیرا صاحب منصبان تا جیره خوران یقه سفید با طلبکاری از ملک و ملت  بر سر سفره سهم خواهي  های نامشروع قدرت و ثروت ایران اسلامی نشسته اند و آنرا بین خود قاچ قاچ  کرده و بر سر بلعيدنش هم با هم بنام دین، اصول و اصلاحات دعوا زرگری می کنند.با افشای چهره ی فاسد و فساد بگذارید فاسدان سرافکنده نان به خانه هایشان ببرند. تا در جامعه سربلند مانور با ثروت حرام و داشته ها نزد ملت کهن فرهنگ اما فقیر شده را ندهند.

نظرات بینندگان