امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ منوچهر برون :
خوزستان را گاه با نفت میشناسند، گاه با نخل، و گاه با رودهایی که آرام و پیوسته در جان جلگه میخرامند. اما آنچه در هیاهوی صنعت، کمتر دیده میشود، شالیزارِ خاموشیست که نانِ خانهها را میروید؛ کشاورزی، کهنترین آواز این خاک است.
خوزستان با اقلیم چهارفصل خود، نهفقط خاکی حاصلخیز، که تاریخِ زراعت و زیستن بر زمین است. از چینخوردگیهای زاگرس در شمال، تا دشتهای پهناور جنوب، هر وجب این استان، تجربهایست از تلاش انسان برای آباد کردن زمین. رودهای جاویدان چون کارون، کرخه، دز، مارون و زهره، رگهای تپندهی کشاورزیاند که از دل کوه تا دل خاک جاریاند، و جان میبخشند به خوشهها، به برگها، به شکوفهها.
اگر صنعت، ستونهای فولادی دارد، کشاورزی در خوزستان ستونهای سبز دارد؛ به رنگ گندم، به عطر مرکبات، به برکت برنج عنبر. شهرهایی چون شوش، دزفول، اهواز، رامهرمز، باغملک، اندیمشک و دیگر نواحی، نه فقط نامهایی جغرافیایی، که گنجینههایی از تجربهاند در کاشت، داشت، برداشت.
در روزگاری که بحران آب، دامن بسیاری از استانها را گرفته، خوزستان همچنان با سامانههای رودخانهای و منابع زیرزمینیاش، توان ایستادگی دارد. اما توسعهی پایدار، تنها در زراعت سنتی باقی نمیماند. گسترش طرحهای گلخانهای، افزایش بهرهوری در زمینهای کوچک، و ایجاد صنایع تبدیلی، همان مسیر روشنیست که امروز باید با عقلانیت و عشق پیموده شود.
صنایع تبدیلی، نهتنها زنجیرهی ارزش کشاورزی را تکمیل میکند، بلکه مهاجرت معکوس را ممکن میسازد؛ جوانان روستا با امید، بازمیگردند وقتی ببینند حاصل دسترنجشان، در همانجا تبدیل به کالا و ثروت میشود. این یعنی اشتغال پایدار، این یعنی ریشه زدن نسل فردا در خاک دیروز.
اما هر چقدر هم که خوزستان از ظرفیتهای طبیعی بهرهمند باشد، بدون مدیریت علمی، سیاستگذاری درست، و سرمایهگذاری هدفمند، این مزیتها همچون آب جاری، از کف میروند.
سرمایهگذاری در کشاورزی خوزستان، نه فقط حمایت از اقتصاد محلی، که سرمایهگذاری بر امنیت غذایی ایران است.
خوزستان را باید دوباره به وسعتش شناخت، نه فقط از پنجرهی صنعت، بلکه با نگاه به زمینهای سبزی که نانآورند، به درختانی که سایهسازند، و به انسانهایی که با داس و امید، زندگی میسازند.