امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - محمد نبهان، جامعهشناس اقتصادی و توسعه :
مقدمه :
خبر تعجب آور مورخ: ۲۴ تير ۱۴۰۴ و کد ۵۵۱۸۷۸۶ در خبرگزاری صدا وسیما با عنوان: بزودی اجرای طرح شورای پیشرفت محله در خوزستان برای نخستین بار در کشور، منتشر شد و ابهامات فراوانی را بر جای گذاشت
با مشاهده این خبر بسیار تاسف خوردم، نسبت به الگوهای غیرعلمی، رفتارهای نارس، عجولانه و غیرکارشناسی، استراتژیهای توسعه ویترینی و نقشهایی که توان و امکان عملیاتی کردن طرحها و ایجاد یک نظم ارگانیسمی (ملی-محلی برای تامین منافع استان و کشور) در ساحت توسعه را تا کنون پس از گذشت بیش از هشت ماه، محققا نشان ندادند!
چرا میگویم عجولانه؟
۱. فقدان مطالعات اجتماعی و پیوست علمی
متن خبری حتی اشارهای به انجام مطالعات میدانی ندارد. (ظاهرا در جسله سخنی از چنین پیش مطالعات و پیوستهای اجتماعی به میان نیامده و توجهی به اساسی ترین مساله و درد خوزستان یعنی عدم بررسی امکان و یا عدم امکان پیاده سازی طرحها و ابعاد آن همچون گذشته استمرار دارد) حال باید پرسید که آیا قبل از اجرای طرح، تحقیق اجتماعی و ارزیابی نیاز محلات انجام شده است؟ اگر بله، چه مدت زمان صرف شده و نتایج آن کجاست؟ به نظر میرسد این عدم شفافیت نشان میدهد طرح فاقد پیوست علمی و اجتماعی است و مبنای آن تنها تبلیغاتی است، نه مستند. اینگونه، آغاز طرح پیش از داشتن زیرساخت دادهای قابل اتکا کاملاً غیرمسئولانه است.
چرا میگوییم الگوی رفتارهای نارس؟
۲. تجربه شکستخورده نمونههای مشابه
چنین طرحهایی قبلاً با نامهایی مانند طرح «فرهنگسراها» یا «خانههای فرهنگ» اجرا شدند اما بارها شکست خوردند و صرفاً هزینهبر و بینتیجه ظاهر شدند. این طرح نیز سوار بر همان کلیگوییها میتواند محکوم به شکست مشابه شود، چراکه «علم و طراحی سیستماتیک» در پشت آن تا کنون دیده نشده است.
چرا میگوییم غیر علمی؟
۳. کیفیت افراد منتخب و دانش توسعه شهری
انتخاب اعضا بر اساس «معتمد بودن» و نه تخصص، سؤال برانگیز است. حتی اگر افراد مورد اعتماد باشند، آیا توانمندی علمی یا دانش تخصصی برای مدیریت شهری، برنامهریزی محلی ، توسعه راهبردی در ساحت شهرسازی و یا معماری محلات یا کار با بحران دارند؟ بدون حصول اطمینان از سطح تحصیلات، تجربه و آموزش تخصصی، این شورا صرفاً شعاری خالی باقی خواهد ماند.
چرا میگوییم غیر کارشناسی؟
۴. ابهامات مالی و فقدان شفافیت بودجه
طرح وعده تشکیل کمیتهها و بسیج ظرفیتها را میدهد، اما هیچ اشارهای به بودجه مستقل، منابع شفاف یا فرآیند نظارت مالی نمیکند. این عدم وجود «بروکراسی شیشهای» به شدت خطر حیفومیل بودجه عمومی (بیت المال) را به ذهن میآورد، چیزی که در پروژههای بدون گزارش مالی مستند بارها مشاهده شده است.
چرا میگوییم استراتژیهای توسعه ویترینی؟
۵. فقدان استراتژی توسعهمحور از بدنه مدیریت
خبر از همکاری دستگاهها و بسیج مردمی سخن میگوید، اما مدیریت بدنه استان بهویژه در سطوح بالا تاکنون هیچگاه ارادهای عملی و کاربردی برای توسعه و اثر گذاری ملموس حداقلی برای مردم، بهینهسازی منابع، اصلاح برخی فرایندهای معیوب، تولید ثروت حداقلی برای استان و کشور با افزایش منابع ثروت را نداشتهاند. لذا این همافزایی افراد محلی تنها در شرایطی معنی مییابد که کل سیستم مدیریت استان نیز متعهد و هدفمند باشد، موضوعی که تاکنون اثری قابل توجه از آن دیده نشده.
و در آخر باید پرسید؟
۶. پاشنه آشیل اصلی: «به کجا میروید؟»
سؤالی که باید پرسید این است: شما چه تصویری از توسعه هدفمند دارید؟ آیا این طرح یک پروژه نظاممند با تحلیل زنجیره ارزش دارد یا تنها یک حرکت لحظهای و گعدهای بدون داده و ساختار علمی است؟ بدون پاسخ واضح، این شورا تنها تکرار همان طرحهای ناکارآمد است. همچنین باید تاکید کرد که بیمیلی به طرح مطالعاتی، عدم شفافیت اجرایی، انتخاب افراد بدون معیار علمی، و نبود گزارش مالی داستانی تکراری از شعار و هزینه بینتیجه است.
مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَكْتُمُونَ