به بهانه درگذشت پروفسور شمس و دینی که بر گردن دزفولی ها باقی است... / ما مقصریم !

شوشان - س.م.علوی :
پروفسور هرمز شمس درگذشت.... کمتر خوزستانی کهنسالی ست که از خدمات پروفسور شمس و پدر بزرگوارش پروفسور محمد قلی شمس بهره نبرده باشد...خوزستان(بویژه دزفول وشوشتر) و جنوب ایران مرکز تراخم ایران بوده است.. واین دو بزرگوار در ریشه کنی این عامل مهم کوری نقش بی بدیلی داشته اند....  اما دریغ از یک اعلان و اعلام در گروه های اجتماعی، دانشگاهی، دانشجوئی،فرهنگی وحتی پژوهشگری...

چرا بزرگان مان را قدر نمی داریم....از نخبه کشی بزرگان می نالیم...از مهاجرت شان دلگیریم...اما ما خود در تکریم و پاسداشت و نگه داشت شان چه کرده ایم...

در سال ۱۳۱۱، پیش از تأسیس دانشگاه تهران، دکتر محمد قلی شمس به دعوت وزیر معارف به ایران بازگشت و به تدریس در مدرسه طب دارالفنون  مشغول شد. در آن سال‌ها در مناطقی جنوبی ایران [شوشتر، دزفول و بهبهان] بیماری تراخم به شدت شیوع داشت به‌ طوری که شوشتر را شهر کوران می‌خواندند. حتی ۲۲ سال بعد در سال ۱۳۳۳ نود درصد مردم این شهر دچار تراخم بودند.  دکتر شمس پس از بازدید از این مناطق برای همیشه از بازگشت به فرانسه صرف نظر کرد...دکتر شمس با گرد آوردن چشم پزشکان اتریشی واعزام آنها به جنوب کشور نقش مهمی در ریشه کنی تراخم داشت...دزفولی ها هرگز نباید نام وخاطره پروفسور شمس و دکتر رگنر اتریشی وکارکنان خدوم درمانگاه علی مالک را از یاد ببرند....

دانشجویی برای سئوالی به دفتر گروه وارد می شود...از او می پرسم پروفسور شمس که بود؟ جا می خورد... می گوید شمسی خانوم سریال! زو می پرسم از بزرگان کشور چه کسانی می شناسی؟ می گوید شهرام شب پره...تتلو....
با دو دست بر سرم می زنم.....

پسر جوانی همراه با مادرش وارد کلینیک بیمارستان رازی می شود...از سرفه وگلودرد شاکیست...در گردنش درجلو وعقب تتوی بزرگی به شکل پروانه جلب توجه می کند...اینهم جوانی است و آینده ساز کشور...از او می پرسم پروفسور شمس را می شناسی؟ می گوید ها ها چه ربطی به سرفه ام دارد... بهش می گم به خوش تیپی ات ربط داره...می خنده ومیگه فوتبالیه؟ ها یادم اومد مربی تیم ملی فوتساله...اما نه کریسه نه مسی...حتی امباپه هم نمیشه...

ما مقصریم.....
ما در شناساندن چهره های ماندگار ...ستارگان علم وادب وهنر ایران پر افتخار کوتاهی کرده ایم...ما گله می کنیم که چرا جوانان وطن از گنجینه های علم وعرفان...ادب وهنر ..صنعت وطبابت بی اطلاع اند... اما نمی اندیشیم به سهم خود در شناساندن ستارگان درخشان سرزمینمان چه کرده ایم...

 ۲۵ مرداد ۴۰۴