کد خبر: ۱۱۳۱۱۵
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۴۴

کردار و گفتار پیروان ادیان نباید به حساب دین گذاشته شود

شوشان : در بیست‌ودومین نشست *«کارگاه شاهنامه»* که با حضور علاقه‌مندان به فرهنگ و ادب ایرانی برگزار شد، احترام به دین‌های مختلف در اندیشۀ فردوسی بزرگ بررسی گردید.

در این نشست تأکید شد که فردوسی، با وجود بیان آشکار باور دینی و مذهبی خود، هیچ‌گاه به تخطئه یا تخریب دیگر ادیان نپرداخته است. او در سراسر شاهنامه از ادیان آسمانی همچون یهودیت، مسیحیت و اسلام، و حتی از آموزه‌های مزدک و مانی با احترام یاد می‌کند و علاقه‌ای به برجسته کردن اختلاف‌های دینی ندارد. این رویکرد، نشان‌دهندۀ نوعی کثرت‌گرایی دینی در نگاه اوست.

فردوسی در اشعار خود به صراحت می‌گوید:
«اگر چشم داری به دیگر سرای / به نزد نبی و وصی گیر جای / بر این زادم و هم بر این بگذرم / چنان دان که خاک پی حیدرم»
اما در عین حال، ادیان دیگر را بی‌ارج نمی‌داند و باور دارد که همۀ آن‌ها در هدف اصلی خود مشترکند: رساندن انسان به خداوند.

در شاهنامه آمده است که فردوسی مقصد پیامبران را واحد می‌داند و اختلاف‌ها را ناشی از برداشت‌های نادرست پیروان می‌شمارد:
«همین درکشد این از آن، آن از این / شوند آن زمان دشمن از بهر دین.»

او ایرانیان را از دیرباز دین‌مدار معرفی می‌کند و آیین مهر، زردشت و اسلام را در امتداد هم و بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ و تمدن ایران می‌بیند. 
در داستانهای شاهنامه، پهلوانان و شاهان بارها به دین نیاکان خود افتخار کرده‌اند؛ چنان‌که در داستان بهرام گور می‌خوانیم:
«بر آیین زردشت پیغمبرم / ز راه نیاکان خود نگذرم.» همچنین است که حکیم اتهام دوگانه پرستی و آتش‌پرستی را در جاهای مختلف از دامن دین زردشت می‌زداید:
«به یک هفته بر پیش یزدان بودند/ مپندار کاتش‌پرستان بودند/ که آتش بدان‌گاه، محراب بود/پرستنده را دیده در آب بود.» 

فردوسی در ضمن داستان خرداد برزین از حضرت مسیح سخن می‌گوید:« یکی بینوا مرد درویش بود/ که نانش ز رنج تن خویش بود/ چو آورد مرد جهودش به مشت/ چو بی یار و بیچاره دیدش بکشت/ همان کشته را نیز بردار کرد/ بر آن داردبر، مر ورا خوار کرد».
همچنین در بخش دیگری از شاهنامه، هنگامی که منوچهر نوذر را به جانشینی خود برمی‌گزیند، به بعثت حضرت موسی(ع) اشاره می‌کند:
«کنون نو شود در جهان داوری / چو موسی بیاید به پیغمبری.»
*در اندیشۀ فردوسی، رفتار نادرست برخی پیروان نباید به حساب اصل دین گذاشته شود.* او انحراف‌ها و کژاندیشی‌ها را ناشی از سوءفهم آموزه‌های دینی می‌داند و حساب دین را از کردار پیروان جدا می‌کند. نمونۀ این نگاه را می‌توان در روایت‌هایی چون داستان بهرام گور و لنبک آبکش، یا ماجرای انوشیروان و مهبود و زروان یافت.


*کارگاه شاهنامه‌پژوهی و شاهنامه‌‌خوانی دوشنبه‌شب‌ها به صورت حضوری و برخط برگزار می‌شود و همواره پذیرای علاقه‌مندان به فرهنگ و ادب ایرانی است.*

نظرات بینندگان