امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - عبدالرحمن نیکسرشت :
چند هفته است هوای اهواز، مثل شیشهای بخارگرفته، نفس شهر را تنگ کرده؛ دودِ غلیظ روی همه چیز نشسته و ریتم عادی زندگی را کُند کرده است. مردم خستهاند، کلافهاند، و هر صبح با همان پرسش تکراری روبهرویند: «بالاخره چه شد؟»
القصه؛ استاندار محترم تا امروز سیچهل «مشاور» و «دستیار» منصوب کرده است. نامهای فراوان، عناوین پرطمطراق، اما خروجی کجاست!؟ وقتی مسئلهای به این بداهت -«دود»- هفتهها روی سر شهر مینشیند و هیچ نشانهای از مدیریت میدانی دیده نمیشود، پس این همه دستگاه عریض و طویل به چه کار میآید!؟ «مشاوره» اگر به تصمیم و اقدام نرسد، فقط حلقهای دیگر از تشریفات است.
منتقدین سیاستورزی را با «عمل» میسنجند نه با سمبلکاری، زیرا، ما در همین خوزستان دیدهایم که چگونه مدیرانی مثل مقتدایی و شریعتی، با همه نقدهایی که به هر مدیر میتوان داشت—در دلِ چند بحران همزمان، از جنس آب، هوا، زیرساخت و معضلات اجتماعی، میز فرماندهی را رها نکردند و با پیگیری شبانهروزی، صورتمسئله را از «ابهام» به «اقدام» برگرداندند. امروز هم صورتمسئله زیاد پیچیده نیست: نخست باید منشأها، شناسایی و مهار گردند، آن پس، مسئولیتها روشن و علنی اعلام شوند، در نهایت جدول زمانبندی و گزارش روزانه روی میز شهروند گذاشته شود، و در کنار آن، حداقلهای حفاظت از سلامت مردم در دستور کار باشد. اینها «کار خارقالعاده ای» نیست؛ پایهی مدیریت است.
استاندار محترم! شهر به «عکس یادگاری با هواپیمای آب پاش» احتیاج ندارد؛ نفس میخواهد. اگر دهها مشاور و دستیار نمیتوانند همین مسئله روشن را جمع کنند، معنایش این است که یا مسئله را جدی نگرفتهایم یا این دم و دستگاه مشاور و دستیار، سیاه لشکر است فقط، هر دو حالتش، برای خوزستانِ خسته، زیانبار است. لطفاً به جای افزودن بر حلقههای پیرامونی، فرمان مدیریت را به وسط میدان برگردانید: از دودِ غلیظ، کارِ سبک درنیاورید.