امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ لفته منصوری :
سند چشمانداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران که در سال ۱۳۸۲ ابلاغ شد، تصویری آرمانی از ایران ۱۴۰۴ ترسیم کرده بود؛ کشوری توسعهیافته، الهامبخش در جهان اسلام، با جایگاه نخست علمی و اقتصادی در منطقه. اما اکنون که در سال ۱۴۰۴ ایستادهایم، واقعیت تلخ این است که بسیاری از آن اهداف محقق نشد. چرا؟
کتاب «توسعه بهمثابه توانمندسازی حکومت» نوشتهی مت اندروز، لنت پریچت و مایکل وولکاک با ترجمهی جعفر خیرخواهان و مسعود درودی و مقدمهی احمد میدری، پاسخهای دقیقی به این ناکامیها میدهد. این اثر نشان میدهد که توسعه، پیش از هر چیز، نیازمند *توانمندسازی حکومت* است؛ و بدون ظرفیتسازی در درون دولت، چشماندازها و برنامهها روی کاغذ باقی میمانند.
علل ناکامی سند چشمانداز ۱۴۰۴
۱- ضعف توانمندی حکمرانی: دولت ایران مانند بسیاری از دولتهای در حال توسعه، دچار «دولت یکوری» است؛ انبوهی از اسناد و برنامهها تولید میشود اما توان اجرای آنها وجود ندارد.
۲- تورم قوانین و اسناد: نوشتن مقررات و اهدافی فراتر از ظرفیت اجرایی دستگاهها، به جای پیشرفت، به فساد، بیاعتباری و کاهش سرمایه اجتماعی منجر شد.
۳- عدم تداوم یادگیری و تمرین: توانمندسازی شبیه یادگیری زبان یا نواختن ساز است؛ نیازمند تمرین مستمر. اما دولت ایران بیشتر به دنبال راهحلهای سریع و نمایشی بود.
۴- فاصله میان نهادها و جامعه: اصلاحات بدون درگیر کردن بازیگران اصلی و مردم، مشروعیت نیافت و به نتیجه نرسید.
کارهایی که باید انجام میشد و نشد!
۱- به جای اهداف کلان غیرواقعی، باید روی حل مسائل واقعی و روزمره مردم تمرکز میشد.
۲- به جای تقلید از نهادهای «خوب» در کشورهای توسعهیافته، باید مسیر بومیِ تمرین، یادگیری و اصلاحات تدریجی طی میشد.
۳- به جای برنامهنویسی روی کاغذ، باید شبکهای از عاملان درگیر میشدند تا اصلاحات مشروعیت پیدا کند و تثبیت شود.
مهندسی معکوس برای آینده
۱- واقعگرایی در هدفگذاری: چشماندازها باید بر پایه ظرفیت موجود و امکان ارتقاء تدریجی طراحی شوند.
۲- تمرکز بر مسائل محوری و قابل حل: برنامهها باید مسئلهمحور باشند، نه صرفاً آرمانمحور.
۳- توانمندسازی حکومت پیش از توسعه: بدون ظرفیت اجرایی دولت، هیچ چشماندازی محقق نمیشود.
۴- درگیر کردن ذینفعان محلی: بهویژه در استانهایی مثل خوزستان، چشمانداز باید با مشارکت مردم، نخبگان و بخش خصوصی طراحی و اجرا شود.
۵- اصلاح تدریجی و یادگیری مستمر: توسعه مسیر آزمون و خطا، بازخوردگیری و بهبود مداوم است، نه پروژهای کوتاهمدت.
توصیه پایانی
مدیران تصمیمگیر و کارشناسان تصمیمساز!
پیش از آنکه سندهای تازهای بنویسیم، بهتر است کتاب «توسعه بهمثابه توانمندسازی حکومت» را بخوانیم. شکست چشمانداز ۱۴۰۴ یک حادثه تصادفی نبود، بلکه پیامدی از غفلت ما نسبت به ظرفیتسازی دولت بود. اگر این درسها جدی گرفته نشود، چشماندازهای آینده نیز در همان مسیر ناکامی خواهند رفت.