کد خبر: ۱۱۳۳۳۱
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۱

مردم، قربانیان انتصابات پدرخوانده‌ها

شوشان ـ غلامعباس دیناروند :

در پشت پرده شکوهمند ساختمان‌های اداری و عناوین درخشان مدیریتی،گاه نمایشی دیگرگونه در جریان است، نمایشی که بازیگران اصلی آن  شایستگی و تخصص ندارند بلکه «پدرخوانده‌ها» هستند. این شبکه‌های قدرت غیررسمی، با حلقه‌های به هم تنیده خویشاوندی،حزبی،قومی و رفاقتی، عرصه انتصابات را به ملک طلق خویش بدل کرده‌اند.
دیگر زمانه، زمانه ی سوابق درخشان اجرایی و ایده‌های نوآورانه نیست! معیار اصلی برای صعود به پله‌های ترقی، «وفاداری» است؛ وفاداری بی‌قید و شرط به پدرخوانده! این وفاداری است که مسیر تصدی پست‌های حساس را هموار می‌کند، حتی اگر فرد گمارده‌شده، کم‌تجربه، ناکارآمد یا فاقد حداقل‌های لازم باشد.

*پدرخوانده ها ملاک‌های انتصابات را چگونه می نگرند؟*
برای آنها مهم‌ترین رزومه، سکوت در برابر خطاها و اجرای بی‌چون و چرای اوامر است. منتقدان و صاحبان اندیشه مستقل، اولین قربانیان این سیستم هستند. خویشاوندی سببی و نسبی، هم‌پیالگی، عضویت در حلقه‌های خاص و یا وفاداری به یک جریان خاص، گواهی عبور از درهای بسته است. از نگاه پدرخوانده ها فرد منتخب باید بتواند مخالفان و رقبای پدرخوانده را از میدان به در کنند و فضایی امن برای تداوم قدرت او مهیا نماید. از نگاه آنها انتصاب، یک سرمایه‌گذاری است. پدرخوانده فردی را می‌گمارد که بتواند در ازای این لطف، منافع مالی، اطلاعاتی یا سیاسی او را تأمین کند.

*پیامدهای این بازی خطرناک مانند پتک بی تدبیری مدیریتی سر مردم را نشانه میگیرد*
این شیوه انتصاب، سازمان‌ها و نهادها را به ویرانه‌هایی باشکوه تبدیل می‌کند. کارشناسان شایسته دلسرد می‌شوند، خلاقیت و نوآوری جای خود را به روزمرگی و چاپلوسی می‌دهد، فساد ریشه‌دار می‌شود و در نهایت، این مردم هستند که هزینه‌های سنگین مدیریت ناکارآمد را پرداخت می‌کنند. وقتی معیار «خودی‌بودن» جای «شایسته‌بودن» را می‌گیرد، سازمان به جای حرکت به سمت اهداف کلان، به ابزاری برای تأمین منافع حلقه‌ای محدود تبدیل می‌شود.
تا زمانی که نظام شایسته‌سالاری به عنوان یک شعار لوکس بر سردر ساختمان‌ها باقی بماند و سازوکارهای شفاف برای گزینش مدیران وجود نداشته باشد، سایه پدرخوانده‌ها بر سر انتصابات سنگینی خواهد کرد. نجات سازمان‌ها از این ورطه، نیازمند عزمی ملی، افشاگری مستمر و مطالبه‌گری برای حاکمیت قانون به جای حاکمیت افراد است. آیا زمان آن نرسیده که به جای تکیه بر «اربابان قدرت»، به «قانون» تکیه کنیم؟

نظرات بینندگان