امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ غلامعباس دیناروند :
در ابتدا قدری عمیق تر موضوع را واکاوی می کنم تا مسئولین شاید در نهایت «شورای راهبردی گردشگری سلامت خوزستان» را در کانون توجه خویش قرار دهند.
نخست وضعیت متناقض در استان مان، ثروت در حاشیه و فقر در برنامهریزی؛ خوزستان را میتوان گنجینه پنهان گردشگری سلامت ایران نامید. این استان در حالی که بهواسطه هم مرزی با عراق، دسترسی به خلیج فارس و دارا بودن مراکز درمانی پیشرفته،یکی از ثروتمندترین مناطق کشور است، اما از نظر برنامهریزی سازمانیافته در فقر مطلق به سر میبرد!! این یک پارادوکس بزرگ است؛ "ظرفیت میلیاردی درآمد ارزی در مقابل فقدان یک نهاد متمرکز برای مدیریت آن".
سپس آناتومی یک بازار تضمینشده را با یک پرسش بنیادین تصور میکنیم؛
چرا عراق فقط نقطه شروع است؟
بازار فوری (عراق): نیاز شدید بیماران عراقی به خدمات تخصصی پزشکی به دلیل تخریب زیرساختهای درمانی این کشور طی جنگهای متوالی، یک بازار تضمینشده و بااقبال است. بیماران عراقی نهتنها برای درمانهای پیچیده، بلکه برای ویزیتهای سادهتر نیز به ایران سفر میکنند.
بازار استراتژیک (کشورهای حاشیه خلیج فارس): اگرچه کشورهای حاشیه خلیج فارس به مراکز درمانی لوکس دسترسی دارند، اما تخصص پزشکان ایرانی و هزینههای مقرونبهصرفهتر میتواند برای قشر متوسط این کشورها بسیار جذاب باشد. خوزستان با برندسازی صحیح میتواند سهمی از این بازار پرپتانسیل را به دست آورد. حال زنجیره ارزش گسسته در خوزستان بینیم که هر بخش در جزیره خودش غرق است، مشکل اصلی فقدان "زنجیره ارزش یکپارچه" است. در حال حاضر؛ *بخش درمان (دانشگاه علوم پزشکی)، بر ارائه خدمات متمرکز است و تخصص بازاریابی بینالمللی ندارد!*
بخش لجستیک (استانداری، مرزبانان)، درگیر مسائل اداری و امنیتی هستند و نگاه اقتصادی به بیمار به عنوان یک "گردشگر ارزآور" ندارند و بخش خدمات (هتلها، حملونقل)، ارتباط سیستماتیکی با مراکز درمانی برای ارائه پکیجهای خدمات یکپارچه درمان ندارند.
*شورای راهبردی گردشگری سلامت خوزستان* تنها نهادی است که میتواند این زنجیره گسسته را به هم متصل کند و یک اکوسیستم کامل از "ورود بیمار از مرز" تا "ترخیص و بازگشت به کشورش" را مدیریت نماید. باید دانست که مدل درآمدی فراتر از درمان است زیرا درآمد گردشگری سلامت فقط محدود به هزینههای بیمارستان نیست. هر بیمار خارجی یک "مرکز درآمد متحرک" است که برای استان پول به ارمغان میآورد که شامل هزینههای مستقیم از طریق عمل جراحی، ویزیت پزشک، دارو و هزینههای غیرمستقیم که از طریق اقامت در هتل، غذا و رستوران، حملونقل داخلی، خرید سوغاتی و صنایع دستی، بازدید از جاذبههای گردشگری (مانند چغازنبیل) بدست می آیند.
و همچنین اشتغالزایی کیفی با ایجاد شغل برای مترجمان پزشکی، پرستاران رابط، مدیران دفاتر خدمات گردشگری سلامت، که نیازمند مهارتهای بالاتری هستند و درآمد بهتری ایجاد میکنند.
اینک زمان آن رسیده که یک مدل حکمرانی پیشنهاد شود؛ شورای راهبردی گردشگری سلامت خوزستان به مثابه "مغز متفکر" و "بازوی اجرایی"، شورای راهبردی نباید صرفاً یک نهاد مشورتی باشد. باید به یک "ستاد عملیاتی قدرتمند" با اختیارات و بودجه مشخص تبدیل شود. ساختار پیشنهادی میتواند شامل؛ کمیتههای تخصصی و منفک باشد؛ کمیته فنی و اعتباربندی که استانداردها برای مراکز درمانی مجاز را تعیین میکند. کمیته بازاریابی و برندسازی که حضور در نمایشگاههای بینالمللی و تبلیغات هدفمند را برنامه ریزی میکند. کمیته لجستیک و تسهیلگری که هماهنگی های لازم با مراجع ذیربط برای تسریع در صدور ویزا و عبور از مرز را انجام می دهد. کمیته نظارت و پایش کیفیت که رضایت گردشگر سلامت برای ایجاد "تبلیغات دهان به دهان" مثبت را تضمین میکند.
کوتاه کلام آن که تشکیل شورای راهبردی گردشگری سلامت خوزستان، یک "پروژه تحولآفرین" است، نه یک اقدام اداری معمولی!! این شورا میتواند خوزستان را از یک استان متکی به درآمدهای نفتی به "قطب سلامت غرب آسیا" تبدیل کند. موفقیت این شورا نه تنها درآمد ارزی سرشاری برای استان به ارمغان میآورد، بلکه اعتبار بینالمللی و نشاط اقتصادی را برای همه مردم خوزستان به همراه خواهد داشت.