کد خبر: ۱۱۳۴۷۹
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۹

در سوگ اهواز؛ شهری که به‌سرعت زیست‌پذیری خود را از دست می‌دهد

شوشان ـ  هوشنگ باقری :

اهواز، در روزگاری نه چندان دور نماد سرور، شادابی و نشاط بود. کارون با زیبایی مثال زدنی اش خرامان و خروشان از میان شهر عبور می کرد و الهام بخش ادیبان و شاعران و آینه تمام نمای جاری بودن زندگی و طراوت بود. شهری که هوایش از عطر نخل و نیشکر پر بود. اما امروز، همین شهر تاریخی و کهنسال، در سایه‌ی بی‌تدبیری و سوءمدیریت، آرام‌آرام نفس‌های آخر زیست‌پذیری خود را می‌کشد. 
دیگر آن هوای زنده و شورانگیز جایش را به غباری خفه‌کننده داده است. تراکم آلاینده‌ها چنان بالا رفته که نفس کشیدن به امری دشوار بدل شده است. کودکان اهوازی از نخستین سال‌های زندگی، سرفه و تنگی نفس و دالانهای مراکز درمانی را تجربه می‌کنند و بزرگسالان با انواع بیماری‌های تنفسی و قلبی دست به گریبان‌اند. آلودگی هوا نه تنها سلامت جسم را هدف گرفته، بلکه بر روان جامعه نیز سایه‌ای سنگین انداخته است. 
از سوی دیگر، کیفیت نازل آب شرب، لکه‌ی دیگری بر چهره‌ی زخمی اهواز است. شهری که بر ساحل یکی از بزرگ‌ترین رودخانه‌های ایران نشسته، اکنون در تأمین آب سالم و قابل‌نوشیدن برای شهروندانش ناتوان است. بوی نامطبوع، طعم تلخ و رنگ گل‌آلود آب، نشانه‌هایی از بی‌توجهی مزمن به زیرساخت‌های حیاتی و غفلت از سلامت عمومی است. 
در کنار این بحران‌ها، انباشت نابسامانی‌ها در حوزه خدمات شهری، چهره‌ی شهر را آشفته و دلگیر ساخته است. خیابان‌های تاریک و پرچاله، فاضلاب‌های سرباز و متعفن، زباله‌های پراکنده و فضای سبز خشکیده، همگی گویای شهری‌اند که از فرط بی‌توجهی، روح خود را از دست داده است. 

اما ریشه‌ی این زوال کجاست؟
پاسخ را باید در ساختارهای معیوب مدیریتی جست. اهواز قربانی زد و بندهای سیاسی و روابط ناسالم اقتصادی شده است؛ جایی که منافع عمومی در گرداب منافع شخصی و گروهی غرق شده و افراد نالایق در مناصب کلیدی جای شایستگان را گرفته‌اند. تصمیم‌گیری‌ها نه بر اساس دانش و تخصص، بلکه بر پایه‌ی رابطه، نفوذ و مصلحت‌های کوتاه‌مدت انجام می‌شود. در نتیجه، هیچ طرح و برنامه‌ی پایداری برای توسعه‌ی شهری و زیست‌پذیری وجود ندارد. 
امروز، اهواز بیش از هر زمان دیگری به مدیریت علمی، صداقت در خدمت و شجاعت در تصمیم‌گیری نیاز دارد. نجات این شهر تنها با تغییر مدیران ممکن نیست؛ بلکه با تغییر نگرش، بازگشت به وجدان حرفه‌ای و پایان دادن به چرخه‌ی فساد و بی‌کفایتی تحقق می‌یابد. 
اهواز هنوز زنده است، اما به سختی.
اگر این روند ادامه یابد، آنچه از آن باقی خواهد ماند، نه شهری برای زیستن، بلکه شهری برای بازخوانی خاطره ها وافسوس خوردن خواهد بود. 

نظرات بینندگان