امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ عبدالقادر سواری :
1. به مناسبت آنکه شرکت معظم نیشکر خوزستان جشنوارهی شکرستان را برگزار کرده تا کام همهی اهالی استان را شیرین کند من هم میخواهم چیزی در این باب بنویسم... چه بسا جایزهای هم به من برسد... البته شاید برای بیان برخی حقایق کمی دیر باشد... و به احتمال بسیار هم هیچ فایدهای نداشته باشد...
2. طرحهای توسعهی نیشکر در خوزستان مجموعا ۹۰ هزار هکتار از اراضی را در اختیار دارند... ۶.۵ درصد از مجموع اراضی زراعی خوزستان... و ۷۰۰ هزار تن شکر به بازار ارائه میکنند... ۴ درصد از مجموع تولیدات زراعی استان... اما همین ۴ درصد ناقابل فاجعهی عظیمی برای منابع آبی خوزستان است...
بر طبق منابع، نیشکر در سالهای نرمال بین ۳.۵ تا ۳.۸ میلیارد متر مکعب آب مصرف میکند... یعنی ۳۸ هزار متر مکعب آب به ازای هر هکتار... حدود ۳۰ درصد کل مصرف آب استان...
ما حدود ۳۰ درصد آب استان را برای تولید ۴ درصد تولیدات کشاورزی مصرف میکنیم.... هیچ عقل سلیمی این کار را نمیکند... این میزان ۱.۵ برابر مصرف آب در برنج است... بین ۴ تا ۶ برابر مصرف آب در گندم و ۵.۵ برابر مصرف آب در چغندر است...
میزان آبی که به همین ۴ درصد تولیدات کشاورزی پر زیان خوزستان اختصاص مییابد برای مصرف آب سالانهی دو سوم جمعیت ایران کافیست... ۳.۵ برابر آب مورد نیاز برای تمام صنایع ایران است... ۵ برابر آب مورد نیاز تمام نخیلات خوزستان... و ۲۵ برابر آب مصرفی پتروشیمیهای استان
میزان پسابی که نیشکر تولید میکند بین ۱.۵ تا ۲ میلیارد متر مکعب آب در سال است... این میزان پساب پاییندست استان را تبدیل به جهنم کرده... ۸ میلیارد کیلو مواد آلاینده وارد کارون میکند... به ازای هر خوزستانی ۱۴۰۰ کیلو... حدود ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ میکروموس به شوری آب کارون اضافه میکند... با این حجم فاجعه چطور انتظار داریم نخلستانها و مردمان پاییندست زنده بمانند؟
3. عجیب آنکه شرکتهای نیشکر در برابر تمام فشارها برای بهبود راندمان آبیاری مقاومت میکنند... و تنها به چند گام نمایشی و پژوهشی در این راه بسنده کردهاند... و عجیبتر آنکه وقتی به دلیل خشکسالی و به دستور استانداری کشت تابستانه متوقف شد نیشکر استثنا شد... با اینکه سیاست درست آن بود که کشت نیشکر متوقف شود... و مردم فرودست و بینوا همچنان برنج بکارند... اما کسی حریف سلطان نمیشود...
4. اشتباه نکنید... اینها که گفتم در حمله به مدیریت این طرحها نیست... در بهترین حالت ۱۰ درصد مشکل را میتوان به گردن مدیریت طرحهای نیشکر انداخت... ذات طرحهای نیشکر برای این سرزمین ویران کننده بود... از همان روز نخست هم بر مبنای انکار زمین و مردمان صاحب زمین و سرزمین بنا نهاده شد... و خدا گواه است که تمام عوامل شوربختی و تلخکامی خوزستان در یک سو ایستادهاند و صنعت نیشکر در یک سو... نیشکر تلخ...
پینوشت نخست : پای اهداف دیگری در میان بود... وگرنه نه صرفهی اقتصادی دارد و نه صرفهی زیستمحیطی...
پینوشت دوم : حالا هزار جشنواره شکرستان هم برگزار کنند...
پینوشت سوم : حکایت آتشزدم مزارع برای برداشت هم مصیبت دیگریست...