امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ ناصر مباشر :
هرس، در دنیای امروز، یک علم و هنر تجسمی است که با هدف سلامت، ایمنی و زیباییبخشی به درختان انجام میشود. اما آنچه در بلوار مدرس شاهد آن هستیم، نه هرس، که نوعی «سربرداری» یا «هرس وحشیانه» (Topping) است که نه تنها درخت را ضعیف و زشت میکند، بلکه آن را در برابر آفات و بیماریها آسیبپذیر میسازد. این اقدام ناشیانه، حاصل فقدان دانش تخصصی و بیتوجهی به اصول پایهای فضای سبز شهری است.
این رویداد تلخ، متأسفانه اولین زنگ خطر نیست. یادآوری تخریب حریم «اشکفت سلمان» - یکی از بینظیرترین میراث تاریخی ایران و شهری که در کتابهای جهانی به عنوان «شهر سنگنوشتهها» شناخته میشود - در ماه گذشته، نشان از یک رویکرد نادرست و پرمخاطره در مدیریت شهری دارد. چگونه میتوان در آستانه تلاش برای ثبت جهانی ایذه، همزمان به جان طبیعت و تاریخ آن افتاد؟
این اقدامات عمدی است یا ناشی از ناآگاهی؟
پاسخ به این پرسش نیازمند بررسی کارشناسی و شفافیت از سوی مسئولان است.اما نتیجه، هرچه که باشد، یکی است: تخریب سرمایههای ملی و محروم کردن نسل حاضر و آینده از میراث طبیعی و تاریخی خود. ایذه با این پیشینه درخشان، سزوار چنین مدیریت نابخردانهای نیست.
راهکارهای عملی برای نجات ایذه:
برای جلوگیری از تکرار این فجایع و حرکت به سوی شهری پایدار و شایسته جایگاه جهانی ایذه، راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
۱. توقف فوری تخریبها و الزام به مشورت با نهادهای تخصصی:
· هرگونه عملیات عمرانی و هرس درختان در بافت تاریخی و بلوارهای اصلی شهر، باید با نظارت و تأیید اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و تشکلهای مردمی و زیستمحیطی انجام شود.
۲. تهیه طرح جامع مدیریت فضای سبز شهری:
· شهرداری موظف به تهیه و اجرای طرحی جامع شود که در آن گونههای گیاهی مناسب با اقلیم ایذه، اصول علمی هرس، آبیاری و نگهداری درختان به طور شفاف تعریف شده باشد.
۳. آموزش اجباری پیمانکاران و کارکنان فضای سبز:
· برگزاری دورههای آموزشی مداوم و اجباری برای تمامی پرسنل و پیمانکاران مرتبط با فضای سبز و میراث فرهنگی توسط اساتید دانشگاه و متخصصان این حوزه.
۴. شفافیت و پاسخگویی:
· از شهرداری و فرمانداری محترم ایذه درخواست میشود به صورت عمومی و شفاف درباره دلایل علمی و کارشناسی این اقدامات در بلوار مدرس و اشکفت سلمان توضیح دهند.
۵. فعالسازی و مشارکت نهادهای مدنی:
· تشکیل «کمیته نجات میراث ایذه» با حضور کنشگران اجتماعی، متخصصان میراث فرهنگی، محیط زیست و نمایندگان مردم میتواند ناظری قدرتمند بر تصمیمات مدیریت شهری باشد.
سخن پایانی:
ایذه تنها مجموعهای از سنگها و درختان نیست؛این شهر، هویت و تاریخ زنده ایران زمین است. نمیتوان با یک دست برای ثبت جهانی آن تلاش کرد و با دست دیگر، سرمایههای منحصربهفردش را نابود نمود. از تمامی دلسوزان، رسانهها و نهادهای نظارتی استدعا داریم تا برای حفظ این گنجینه بیهمتا، صدای بلند مردم ایذه باشند. آینده ایذه باید بر پایه خرد جمعی، دانش روز و احترام به طبیعت و تاریخش بنا شود، نه بر اساس سلیقههای شخصی و تصمیمات ناپایدار.