امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ میرزا شریف محمدی :
وقایع نگارِ دیارِ خوزستان
اهالیِ وقایعِ اهوازیه ای دریغ و درد! پس از آنکه نالههایِ خلقِ خدا و ضجههایِ بیمارانِ دردمند، درِ دواخانه ها را به ستوه آورد و قلمهایِ شکستهیِ میرزایان خبرنویسِ جانفشان، فریادِ مظلومان را در گوشِ فلک رهسپار کردند، والی این دیارِ فلک زده لب به اعترافِ تلخی گشود؛ حضرتش فرمودهاند که: "دود و دَم و نفَستنگیِ مردم، از آن رو بوَد که مزارع نیشکر را به آتش کشیدهاند." ای وای بر ما! این خبر، گرچه پردهای از فسادی طبیعت کش را فرو انداخت، اما هزار و یک پرسشِ دیگر را در حجابِ ابهام فرو برد تو گویی قرار نیست از این پردهداریِ عریان، خیری به ما رعیت جماعت برسد!
از پردهدری تا رنجِ خلق؛ چرخهیِ معیوب، بازیِ بیپایان!
بوالعجب که امارت نشینان اینگونه بر دهان حقیقت کوبیدند و از بیانِ راستین چون مارِ گزیده برگشتند! آن زمان که دودِ غلیظِ مزارع، نفسِ خلق را بند آورده و جانشان را در معرضِ تندبادِ فنا قرار داده نه تنها از روشنگری خبری نبود، بلکه سکته ی سکوت و تلاشی مزورانه برایِ پنهان کردنِ علتِ اصلی، گواه این بی حاصلی مرگبار بود.
این رویه نه تنها آبرویِ امارت نشینان را از میان برد، بلکه نشان از بیتفاوتیِ محض به جان و تنِ اهالیِ این مُلک دارد، تو گویی خونِ مردم در شیشهیِ عطرِ خوشِ مسئولین گم شده است!
های که نختان به اخوان مباشر وصل است چرا همچنان بر شکایت از میرزایان رشید و منور الراز، پافشاری دارید؟
حال که پرده از چهرهیِ حقیقت برداشته شده و علتِ خانمانسوزِ این تباهی بر همگان آشکار گشته، چرا هنوز بر شکایت از آن بنگشت نویسان رشید، که جز وظیفهیِ خود و ادایِ دین به خلق کاری نکردهاند اصرار دارید؟
این فعل نه تنها بیمعنی است، بلکه تلاشِ مذبوحانهای برایِ سرپوش گذاشتن بر کوتاهیِ ازمنه ماضی و پاک کردنِ چهره مسئله است. در بلادِ مترقی، روزنامهنگاران، رکنِ چهارمِ مملکتداری شمرده میشوند و نقشِ آنان در روشن کردنِ اذهان و زیرِ نظر داشتنِ اعمالِ خواص و تخطی سوداگران، امری حیاتی است. برخوردِ پرکین و قهر با منتقدین، جز تنگتر کردنِ خُلق خَلق و مانع شدن از اصلاحِ امور، حاصلی نخواهد داشت. گویا گوشِ شنوایی برایِ نطق حقگو در این قسم مُلک وجود ندارد!
ماه از پشتِ ابرِ انکار بیرون خزیده و حقیقت، عریان و آشکار گردیده است. اکنون ساعت آن رسیده که والی جات و اخوانِ همداستان به جایِ ادامهیِ انکار، خطاهایِ گذشتهیِ خویش را پذیرفته و از رعیت بی هوا که بارِ این آلودگیِ جانفرسا را به شُش کشیدهاند حلالیت بطلبند. عذرخواهی، نه تنها نشانی از بلوغِ سیاسی و پذیرشِ اصلاح عیوب است، بلکه گامی ضروری برایِ بازسازیِ اعتمادِ از دست رفته و فراهم کردنِ زمینهای برایِ دعای خیر رعیت خواهد بود. البته اگرطلبِ عذرخواهی از بزرگان، همچون طلبِ آب از نخیلات شادگان ور نیوفتاده باشد!
مطالبهگریِ پیگیر؛ راهی به سویِ صلاح و فلاح!
این وقایع ناگوار، باید عبرتی برایِ مستقبلین باشد. والی جات یا اخوان مباشر باید دل را همراه کنند که پنهانکاری و نادیده گرفتنِ خواستههایِ رعیت بی نوا، دردی را دوا نخواهد کرد. روشنگری، پاسخگویی و پذیرشِ خطا، راههایِ اصلی برایِ ایجادِ تحولاتِ مثبت و ارتقایِ کیفیتِ زندگیِ اهالیِ این دیار است. ما از میرزایان خط نویس رشید و فعالانِ مدنی میخواهیم که پیگیریِ این مهم را ادامه دهند تا شاهدِ برخوردِ جدی با مسببینِ این فاجعهیِ ضد طبیعت و جلوگیری از تکرارِ آن در آینده باشیم. این ملت، شایستهیِ احترام، صداقت و پاسخ درخور از سویِ مسئولینِ خویش است، وگرنه والیجات و اخوان مشاور همچنان در این چرخهیِ معیوب دست و پا خواهند زد!