انتقاد از ناکارآمدی و شخصیت حقوقی استاندار حق همگان است

شوشان ـ سید کریم موالی زاده :

استان خوزستان، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین استان‌های کشور از منظر راهبردی، اقتصادی و امنیتی، نیازمند مدیریتی کارآمد، برنامه‌محور و پاسخ‌گو است. گسترهٔ مشکلات ساختاری این استان از بحران آب و محیط‌زیست گرفته تا چالش‌های صنعتی، اشتغال و زیرساختی، اقتضا می‌کند که مدیریت ارشد استان از توانمندی لازم برای سیاست‌گذاری مؤثر و تصمیم‌گیری مبتنی بر داده به دور از گفتار درمانی برخوردار باشد.

با توجه به وضعیت ناخوشایند استان و گریبانگیر بحران های فوق الذکر بررسی روندهای اخیر در حوزهٔ مدیریتی نشان می‌دهد که عملکرد استاندار خوزستان با انتقادات جدی مواجه است.

یکی از مهم‌ترین شاخص‌های ارزیابی عملکرد مقام ارشد استان، وجود یک برنامهٔ عملیاتی جامع و قابل اندازه‌گیری است. گزارش‌ها و شواهد موجود حاکی از آن است که سندهای راهبردی و برنامه‌های میان‌مدت و بلند مدت استانداری یا به‌روز نشده‌اند یا فاقد ضمانت اجرایی مشخص‌اند. در نتیجه، بسیاری از پروژه‌های عمرانی، توسعه‌ای و زیربنایی استان با تأخیر، سردرگمی یا تغییرات مکرر مواجه شده‌اند.*

*همچنین مدیریت ناکارآمد بحران‌های خوزستان در حال حاضر از قبیل زیست‌محیطی،بحران آب، مشکلات فاضلاب، گردوغبار، فرسودگی زیرساخت‌ها، و علوفه دامداران و اخیرا عدم ممانعت از صادرات برنج محلی که از سفره مردم برداشته شد، بانی نارضایتی‌های اجتماعی و فشار به طبقات مختلف گردید

*انتظار می‌رود که استاندار، به‌عنوان رئیس شورای مدیریت بحران استان، با انسجام‌بخشی به دستگاه‌ها و استفاده از سازوکارهای پیشگیرانه شرایط را به‌صورت مؤثر مدیریت کند. که شواهد نشان‌دهندهٔ واکنش‌های دیرهنگام، نبود هماهنگی بین دستگاه‌ها و عدم ارائهٔ نقشهٔ راه شفاف در مدیریت بحران‌هاست که بهتر است بگوییم که مدیران استانی و تحمیلی و غیر بومی ضمن مشاهده ناتوانی و ضعف استاتدار از اطاعت ایشان خوداری نمودند و این بحرانی نوین در مدیریت کشور، که مدیر ارشد استان توان تغییر چنین مدیرانی را نداشته و ندارد و مدیران توانمند سابق و بومی با دخالت سیاسیون مرکز نشین و لابی های قدرت در حال حذف هستند، و مدیران بدون رزومه و رانتی با حمایت خانوادگی جایگزین آنها می شوند!!*

*خطای استراتژیک مدیر ارشد استان  در ارتباط با نخبگان و جامعهٔ مدنی بصورت کاملا مدرنیته و واقعی و با نوایای صادقانه نه گفتار درمانی و سعی بر کنترل موقت منتقدین با سمت های من در آوردی و تشکیل شورا های غیر تعریف شده در چارت اداری..*

*یکی از الزامات حکمرانی مؤثر، تعامل سازنده با دانشگاه‌ها، متخصصان، گروه‌های اجتماعی و تشکل‌های مدنی با صداقت تام و به دور از هوچی گری است. با این حال، در خوزستان فرصت‌های گفت‌وگو، شفاف‌سازی و مشارکت‌جویی ساختاریافته محدود باقی مانده است. این امر نه‌تنها به کاهش اعتماد عمومی منجر شده، بلکه ظرفیت فکری و تخصصی استان را نیز بلااستفاده گذاشته است.*
ادامه دارد