امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ علی شریفی صرخه :
بار دیگر، پرستاران و نیروهای فوریتهای پزشکی شاغل در زیرمجموعه دانشگاه علوم پزشکی اهواز در مقابل استانداری خوزستان تجمع کردند. این نخستین تجمع نیست؛ پیشتر نیز بارها در نقاط مختلف برگزار شده و هر بار با وعدههایی که اغلب جامه عمل نپوشیدهاند پایان یافته است.
در ادامه همین سلسله تجمعات، کلیپی از سخنرانی یکی از پرستاران منتشر شد—سخنی که نه فقط روایت شخصی او، بلکه پژواک درد مشترک هزاران نفر از همصنفانش است.
این پرستار که خود مادری شاغل در شیفتهای فرساینده است، تصویری روشن از تراژدی روزمره پرستاران ارائه میدهد؛ تراژدیای که هم جسم را میفرساید و هم روان را.
او از *"گذشتن از حق مادری و دوری از کودکان در سختترین لحظات..."* سخن گفت؛
این جمله نشانهٔ ساختاری است که مراقبت را مطالبه میکند اما از مراقبانش مراقبت نمیکند.
قلب یک تراژدی مدرن
تصور کنید مادری باشید که باید کودک تبدارش را تنها بگذارد تا برای مراقبت از بیماران دیگر برود. این یک گره اخلاقی و وجدانی است که هر روز و هر شیفت تکرار میشود.
وقتی فداکاریِ اضطراری تبدیل به قاعدهٔ همیشگی شود، فضیلت جای خود را به رنج میدهد.
در میان همین فشردگی است که پرستارِ سخنران میگوید:
*"ما مادران آسیبدیده هستیم که قطعاً فرزندان آسیبپذیر تحویل جامعه میدهیم."*
جملهای که سایهاش فراتر از بیمارستان میافتد و به خانهها، مدارس و آینده نسل بعد میرسد.
چرخه معیوب آسیبپذیری
مادری که سالها زیر فشار خستگی مزمن، استرس کاری و بیتوجهی سیستمیک زندگی کرده، چگونه میتواند فرزندی با ثبات عاطفی و روانی تربیت کند؟
اینجا مسئله یک زنجیرهٔ اجتماعی است.
در واقع آنچه امروز مطالبهٔ شغلی بهنظر میرسد، فردا میتواند به *بحران عمومی* تبدیل شود. خواستههای پرستاران تنها مربوط به بودجه و حقوق نیست؛ اینها نشانههای فرسایش یک «قرارداد نانوشتهٔ اجتماعی» میان نظام سلامت و کسانی است که ستونهای آن را نگه داشتهاند. بیتوجهی به این فرسایش، دیر یا زود در شکل فرسودگی خانوادگی، افت کیفیت تربیت کودکان و تضعیف ساختار سلامت خود را نشان خواهد داد.
بحران چندلایه
این بحران چهرههای متعددی دارد:
*عاطفی:* عذاب همیشگی دوپارگی میان فرزند و بیمار
*روانی:* فشار مداوم و بیتنفسِ بین مسئولیتهای خانه و بیمارستان
*اجتماعی:* فروپاشی تدریجی امنیت روانی خانوادهها و در نتیجه جامعه
خواستههای برحق
مطالبات پرستاران و نیروهای فوریتهای پزشکی شامل پرداخت معوقات، اجرای فوقالعاده خاص با ضریب سه، افزایش تعرفهها و پایان اضافهکار اجباری است.
اینها امتیاز نیست؛ پایهٔ حداقلی احترام به کاری است که ستون هر نظام سلامت روی آن ایستاده.
پیام نهایی
مسئولان ناگزیر از انتخاباند:
یا امروز برای پرستاران و نیروهای اورژانس سرمایهگذاری میکنند، یا فردا باید هزینههای چندبرابر درمان جامعهای فرسوده و بیپشتوانه را بپردازند.