کد خبر: ۱۱۳۶۳۵
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۳

دو بال اندیشه دینی، مهندس بازرگان و مرحوم مطهری 

شوشان ـ  نوید قائدی :

دیشب بعد از توفیق حضور در روضه پربار منزل حاج‌آقا علیزاده و استماع سخنان آیت‌الله مقامی و در ادامه بحث بر موضوع خدمات و مکتوبات مهندس بازرگان و علامه مطهری بهتر دیدم در چند سطر مختصر مقایسه‌ای در زمینه محتوای چند مکتوب این بزرگواران در حد وسع بنویسم، تا شاید ذهن‌ها جهت خوانش و تحقیق بیشتر در این موضوع حساس شود.
اندیشه‌های مهندس مهدی بازرگان و استاد شهید مرتضی مطهری، به‌عنوان دو متفکر برجسته و تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران نقش بسزایی در طرح مباحث دینی و اجتماعی برای نسل تحصیل‌کرده و جوان پیش از انقلاب اسلامی داشتند. اگرچه هر دو دغدغه اصلی‌شان دفاع از اسلام و معرفی آن به شیوه‌ای نو بود، اما روش و رویکردشان در این مسیر تفاوت‌های داشت که محتوای آثار را متمایز می‌کند.
تفاوت محوری میان محتوای کتاب‌های این دو بزرگوار را می‌توان در رهیافت و استدلال فکری و سبقه تجربی و معرفتی و علمی آن‌ها جستجو کرد. محتوای آثار بازرگان مانند کتاب راه طی شده  و مُطهّرات در اسلام، بر پیوندزدن احکام و مفاهیم دینی با علوم‌تجربی و طبیعی استوار است. او به دنبال یافتن فلسفه احکام اسلامی با کمک یافته‌های علمی بود تا اسلام را برای نسل تحصیل‌کرده و دانشگاهی که با علوم جدید آشنا شده بودند، قابل‌درک و پذیرش کند. بازرگان می‌کوشید تا عدم تضاد دین با علم مدرن را اثبات نماید. به طور مثال در کتاب مُطهّرات در اسلام، احکام طهارت و نظافت اسلامی را از دریچه علم شیمی و فیزیک بررسی می‌کند. در کتاب راه طی شده تلاش می‌کند تا اصول توحید را با مبانی علوم طبیعی تبیین کند، گرچه این رویکرد علمی انتقاداتی از سوی برخی متفکران از جمله شهید مطهری را به دنبال داشت.
اما محتوای کتاب‌های شهید مطهری مانند اصول فلسفه و روش رئالیسم، علل گرایش به مادی‌گری، عدل الهی و مجموعه سخنرانی‌های ایشان  بر مباحث عمیق فلسفی، کلامی و اجتماعی و اخلاقی متمرکز است. ایشان با تسلط بر فلسفه اسلامی و آشنایی با فلسفه‌های غربی در پی تحکیم مبانی فکری اسلام و پاسخگویی به شبهات فکری و ایدئولوژیک روز به‌ویژه مارکسیسم و مادی‌گرایی بودند. رویکرد مطهری فلسفی‌تر و بنیادی‌تر بود و تلاش می‌کرد اسلام را در بعد نظری و فلسفی، نظام‌مند و مستدل و قابل‌فهم و ترویج سازد.
باوجود تفاوت‌های روشی این دو متفکر بزرگ در چند عرصه مهم اشتراک نظر و دغدغه داشتند که در آثارشان نمایان است. هر دو تلاش می‌کردند اسلام را به زبانی نو و تحلیلی و منطقی برای نسل جوان و دانشگاهی تبیین کنند تا این نسل در برابر ایدئولوژی‌های غیردینی مانند کمونیسم مقاوم شود. ر دو به نقش اسلام در عرصه سیاست و اجتماع و لزوم برپایی حکومتی بر مبنای اصول اسلامی اعتقاد داشتند و در آثار خود به بُعد اجتماعی دین توجه نشان دادند. در مقاطعی هر دو متفکر در برابر تفسیرهای نادرست از دین که به نظرشان از واقعیت‌های اسلام دور بود  موضع مشترک دارند و به‌نقد آن پرداخته‌اند.
شاید بتوان این‌گونه بیان کرد که آثار مهندس بازرگان عمدتاً تلاشی برای عِلمی کردن دین و نشان‌دادن سازگاری احکام اسلامی با یافته‌های مدرن است، درحالی‌که آثار استاد مطهری تلاشی برای فلسفی و کلامی کردن اندیشه دینی و ارتقای آن در برابر مکاتب فکری رقیب است.
در حقیقت، مرحوم بازرگان با بال علم و مرحوم مطهری با بال فلسفه و حکمت هر دو در جهت تقویت و تبیین هوشمندانه اسلام در یک دوران پرچالش فکری و اجتماعی گام برداشتند و ازاین‌رو هر دو جریان‌ساز و مکمل یکدیگر در فضای فکری پیش از انقلاب به شمار می‌آیند.
شاید بتوان گفت محتوای آثار این دو بزرگوار در عین تفاوت مکمل یکدیگر هستند. بازرگان به دنبال علمی کردن دین برای ایجاد پذیرش در سطح دانش و عمل بود، درحالی‌که مطهری به دنبال فلسفی کردن دین برای ایجاد استحکام در سطح اندیشه و مبنا بود. این دو رویکرد در کنار هم دو نیاز اساسی جامعه فکری ایران در دهه‌های اخیر را پوشش دادند.
این نوشتار برداشت شخصی حقیر بوده و قطعاً این موضوع نیاز به تحقیق و بررسی‌های دقیق و تطبیقی علمی دارد که باید توسط افراد خبره و صاحب‌نظر به آن پرداخته شود، همچنین بررسی آثار فارغ از دیدگاه‌های سیاسی و مناسب اجرایی و... این عزیزان بوده که خود مبحث دیگری است. هدف حساس کردن ذهن عزیزان جهت مطالعه آثار عزیزان و ارج‌نهادن به تلاش‌های گران‌قدر آن‌هاست.

نظرات بینندگان