امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ سیدمهدی موسوی :
احداث پالایشگاه نفت توسط مدیران متخصص و بومی، در خوزستان امکان پذیر است.
اینکه نماینده گچساران امروز همان طرح قدیمی را پیگیری میکند، هم امیدوارکننده است (چون موضوع زنده است) و هم تأسفبار (چون نشان میدهد سالهاست وقت تلف شده).
این موضوع باید به یک خواست عمومی و فراجناحی در استان تبدیل شود و افکار عمومی را نسبت به نادیده گرفتن مدیران شایسته بومی آگاه کند.
سرنوشت خوزستان نمیتواند و نباید جدا از سرنوشت مردمان شریف و منابعش تعریف شود.
*قابل توجه مدیران ارشد استان خوزستان:*
میدان نفتی گچساران پس از میدان نفتی اهواز، دومین میدان بزرگ کشور است.
استان خوزستان علاوه بر میدان عظیم اهواز، که خود سومین میدان نفتی جهان و شامل چندین مخزن مهم است، مجموعهای از میادین بزرگ و تاریخی را در دل خود جای داده است؛ از جمله مارون، آغاجاری، دشت آزادگان (با چندین مخزن دیگر)، مسجدسلیمان، زیلائی، دارخوین، آبتیمور، منصوری، شادگان، هورالعظیم (که چندین مخزن را در بر میگیرد) و همچنین مخازن متعدد در شمال و غرب استان.
این میادین سالها ستون اصلی درآمد کشور بودهاند، اما با وجود حضور مدیران متعدد در سطوح مختلف تا سطح وزارت، هیچگونه توسعه میدانی، زیربنایی و تاسیساتی متناسب با سهم مردم خوزستان از این ثروت عظیم صورت نگرفته است.
اکنون برنامهای که نماینده محترم گچساران جناب آقای تاجگردون پیگیر آن است، در حقیقت طرحی است که بیش از دو سال پیش توسط یکی از مدیران عملیاتی بومی، توانمند و دارای دانش فنی بالا ارائه شده بود.
اگر آن فرد شایسته، به مدیریت مناطق نفتخیز یا یکی از مدیریتهای کلیدی منصوب میشد، امکان احداث بیش از پنج نوع کارخانه تخصصی در حوزه نفت و انرژی فراهم می شد.
پروژههایی که میتوانست بیش از ۱۵ هزار فرصت شغلی مستقیم و پایدار و همچنین هزاران شغل غیرمستقیم برای مردم استان خوزستان ایجاد کند.
حتی برای تأمین سرمایه مورد نیاز این طرحها نیز برنامهریزی دقیق و عملیاتی انجام شده بود، اما افسوس که هیچ فرصتی به او و چنین برنامه قدرتمند و ضروری برای استان و به تبع آن برای اقتصاد کشور داده نشد.
در برنامه مدون این فرد، رویکردی نوین در مدیریت منابع انرژی و توسعه متوازن استان ارائه شده است؛ طرحی که افزون بر حل مسئله مهم اشتغال و توسعه زیرساختی شهرها، شامل احیای تالاب هورالعظیم، حفاظت از محیط زیست، و ایجاد صنایع پاییندستی و مکمل نیز هست.
این موضوعات تا امروز در هیچیک از برنامههای مدیران پیشین صنعت نفت، با چنین انسجام و جامعیتی طرح نشده بود.
این نشان میدهد دانش، توانایی و برنامهریزی لازم در داخل استان وجود دارد، اما ساختار تصمیمگیری متمرکز و احتمالاً منافع جناحی و محافظهکارانه، مانع از بهرهگیری از این ظرفیتها شده است.
متاسفانه، حضور مدیران متعدد، اغلب غیربومی و با مأموریتهای کوتاهمدت، منجر به فقدان یک برنامه جامع، بلندمدت و دلسوزانه برای خوزستان شده است.
*پیام اصلی این سخن، فراتر از یک درخواست برای احداث پالایشگاه است.*
این یک ندای عدالت خواهانه برای تغییر الگوی حکمرانی در مناطق منابعمحور است. خواست اصلی، اعتماد به نیروهای بومی متخصص، واگذاری واقعی اختیار و اجرای برنامههای توسعه یکپارچه است که در آن، بهرهبرداری از منابع با بهبود کیفیت زندگی مردم همان منطقه، حفظ محیط زیست و ایجاد اقتصاد مقاومتی و متنوع گره خورده باشد.