امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ نوید قائدی :
در دنیای سیاست دروغ گفتن پدیدهای است که گاه بهصورت تصادفی و گاه بهعنوان یک استراتژی حسابشده ظهور میکند. چرا سیاستمداران که قرار است نماینده اعتماد عمومی باشند گاهی به بیان ادعاهای نادرست یا گمراهکننده روی میآورند؟ بهطورقطع پاسخ چندبعدی و ریشه در ماهیت قدرت و روانشناسی تودهها و ساختارهای سیاسی دارد.
یکی از اصلیترین انگیزههای دروغ در سیاست حفظ موقعیت و قدرت است. سیاستمداران ممکن است برای پوشاندن شکستها، بزرگنمایی موفقیتها یا ایجاد تصویری قوی از خود، واقعیت را دستکاری کنند. در مواقع بحرانی مانند انتخابات یا وقایع اجتماعی حساس، دروغ میتواند ابزاری برای کنترل افکار عمومی و حفظ مشروعیت ظاهری باشد.
سیاست اغلب با مسائل پیچیده اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی سروکار دارد. گاهی سیاستمداران برای قابلهضم کردن این پیچیدگیها برای عموم به سادهسازی افراطی یا تحریف واقعیت متوسل میشوند. این کار اگرچه ممکن است در کوتاهمدت تأثیرگذار باشد؛ اما در بلندمدت اعتماد عمومی را تخریب میکند.
در فضای رقابت سیاسی روایتسازی نقش کلیدی دارد. سیاستمداران برای پیش برد ایدئولوژی یا منافع گروهی خود ممکن است با ساختن روایتهای گمراهکننده، واقعیت را به حاشیه برانند. این امر بهویژه در جوامع قطعیشده یا در دوران بحرانهای ملی مشهود است.
برخی سیاستمداران دروغ را با توجیه مصلحت موجه میدانند. آنها معتقدند افشای کامل حقایق ممکن است به هرجومرج یا بیثباتی بینجامد. این نگاه ابزارگرایانه به حقیقت هرچند گاه با نیت حفظ نظم عمومی همراه است، اما مرز بین مسئولیتپذیری و فریب را مخدوش میکند.
در عصر ارتباطات سریع و همگانی سیاستمداران تحتفشار دائمی برای ارائه پاسخهای فوری و قاطع هستند. این فشار ممکن است موجب شود تا آنها پیش از احراز کامل واقعیتها ادعاهایی مطرح کنند یا برای جلبتوجه رسانهها اغراق کنند.
در بسیاری از نظامهای سیاسی پیامدهای دروغ گفتن برای سیاستمداران چندان سنگین نیست. اگر مکانیزمهای نظارتی قوی، رسانههای مستقل و جامعه مدنی فعال وجود نداشته باشد، هزینه دروغگویی کاهش مییابد.
در نهایت دروغ در سیاست پدیدهای تصادفی نیست، بلکه اغلب زاییده ساختارهای قدرت، رقابتهای حزبی و ضعف نهادهای ناظر است. مقابله با این امر نیازمند تقویت نهادهای دموکراتیک، شفافیت اطلاعاتی، رسانههای مستعد و آگاهیبخش و نیز فرهنگ پاسخگویی در جامعه است. شهروندان با مطالبهگری و نقد مستمر میتوانند هزینه دروغگویی را برای سیاستمداران افزایش دهند و فضایی ایجاد کنند که راستگویی نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت سیاسی باشد.