کد خبر: ۱۱۳۷۱۱
تاریخ انتشار: ۰۱ دی ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۰

بلـوچستان در آستانه یک سناریوی جدید امنیتی 

شوشان ـ سیدعلی حمیده کیش :

تحولات اخیر در جنوب‌شرق کشور و هم‌زمانی آن با تحرکات مشکوک در مناطق غربی پاکستان، زنگ خطری جدی برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است؛ هشداری که اگر به‌موقع، دقیق و فراتر از واکنش‌های مقطعی به آن توجه نشود، می‌تواند به شکل‌گیری یک بحران ترکیبیِ امنیتی–سیاسی در مرزهای شرقی کشور منجر شود. اعلام ادغام و ائتلاف گروهک‌های تروریستی با ماهیت‌های به‌ظاهر متضاد از جریان‌های مدعی اسلام‌گرایی تکفیری تا گروه‌های جدایی‌طلب سکولار اگرچه ممکن است در سطحی «عملیات روانی» تلقی شود، اما نفس چنین طراحی‌ ای، نشان‌دهنده ورود دشمن به فاز جدیدی از بی‌ثبات‌سازی منطقه‌ای است. تجربه‌های پیشین در سوریه، عراق، افغانستان و حتی لیبی نشان داده است که دشمنان منطقه، پیش از آنکه بر زمین پیروز شوند، در رسانه، ادبیات و مهندسی ذهنی پیشروی می‌کنند. 
۱-خطر واقعی، «ائتلاف میدانی» نیست؛ «ائتلاف راهبردی دشمن» است 
مسئله اصلی صرفاً هم‌نشینی چند گروهک تروریستی نیست؛ بلکه هم‌گرایی منافع اتاق‌های فکر آمریکایی، عبری و برخی رژیم‌های عربی در پروژه ناامن‌سازی جنوب‌شرق ایران و غرب پاکستان است. طرح موسوم به «بلوچستان آزاد» نه یک توهم رسانه‌ای، بلکه بخشی از همان پازل شناخته‌شده «خاورمیانه جدید» است که بر تجزیه، تضعیف دولت‌های مرکزی و ایجاد کانون‌های بحران دائمی استوار است. در این چارچوب، گروهک‌های تروریستی صرفاً پیاده‌نظام پروژه‌ای فرامنطقه‌ای هستند؛ پروژه‌ای که هدف نهایی آن، قطع پیوندهای ژئوپلیتیکی ایران، تضعیف عمق راهبردی کشور و ایجاد کمربند ناامنی مزمن در شرق ایران است. 
۲- ضرورت اشراف حداکثری و پرهیز از ساده‌سازی تهدید 
خطای راهبردی آن است که این تحرکات، صرفاً به‌عنوان «اختلافات درون‌گروهی تروریست‌ها» یا «نمایش رسانه‌ای» تقلیل داده شود. تجربه ثابت کرده است که هیچ پروژه امنیتیِ دشمن، ناگهانی و بی‌مقدمه به فاز عملیاتی گسترده وارد نمی‌شود. امروز مرحله اعلام، فردا مرحله جذب و القای ناامنی، و پس‌فردا تلاش برای تحمیل هزینه‌های میدانی خواهد بود. از این‌رو، انتظار می‌رود، اشراف اطلاعاتی بر تحرکات فرامرزی به‌صورت یکپارچه و فرابخشی تقویت شود؛ تحولات بلوچستان ایران و پاکستان نه جداگانه، بلکه در قالب یک «میدان واحد تهدید» تحلیل گردد و البته جنگ روانی دشمن، هم‌سنگ عملیات میدانی، جدی گرفته شود. 
۳- تعامل فعال و صریح با دولت پاکستان؛ یک ضرورت امنیت ملی 
امنیت پایدار در جنوب‌شرق ایران، بدون تعامل راهبردی، شفاف و الزام‌آور با دولت پاکستان ممکن نخواهد بود. دشمنان منطقه به‌دنبال ایجاد شکاف امنیتی و بی‌اعتمادی میان تهران و اسلام‌آباد هستند؛ شکافی که در صورت تعمیق، عملاً به نفع گروهک‌های تروریستی و حامیان فرامنطقه‌ای آن‌ها تمام خواهد شد. ضروری است، سازوکارهای مشترک اطلاعاتی و عملیاتی ایران و پاکستان از سطح توافقات کاغذی فراتر رود؛ هرگونه تساهل نسبت به تحرکات تروریستی در خاک مقابل، به‌عنوان تهدید مستقیم تلقی شود و پیام روشنی به بازیگران آمریکایی، عبری و عربی مخابره گردد که بلوچستان، میدان آزمون پروژه‌های تجزیه‌طلبانه نخواهد بود. 
۴-قدردانی از اقدام پیش‌دستانه، اما هشدار نسبت به آینده 
اقدامات پیش‌دستانه همرزمان سلحشورم در نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قالب رزمایش‌ها و عملیات‌های «شهدای امنیت»، نشان‌دهنده درک صحیح از ماهیت تهدید و اشراف میدانی قابل تقدیر است. این اقدامات، بسیاری از سناریوهای دشمن را پیش از اجرا، خنثی کرده است. با این حال، واقعیت آن است که مرحله پیش‌رو، بیش از آنکه نظامی صرف باشد، ترکیبی از امنیت، دیپلماسی، رسانه و مدیریت اجتماعی است. غفلت از هر یک از این ابعاد، می‌تواند دستاوردهای میدانی را در بلندمدت تضعیف کند. 
۵-جمع‌بندی پایانی 
جنوب‌شرق کشور در آستانه یک چرخش تهدید قرار دارد؛ چرخشی که اگر با هوشیاری راهبردی، انسجام داخلی و تعامل منطقه‌ای همراه نشود، می‌تواند به پروژه‌ای فرسایشی بدل گردد. اکنون زمان آن است که مسئولان کشور، این تحولات را نه یک هشدار زودگذر، بلکه نشانه‌ای از فعال‌شدن یک سناریوی بزرگ‌تر تلقی کنند؛ سناریویی که طراحان آن، همان بازیگران همیشگی آمریکایی، عبری و برخی رژیم‌های عربی هستند.  امنیت پایدار، محصول اقدام به‌موقع است؛ نه واکنش پس از بحران. والسلام

نظرات بینندگان