امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ سیدعلی حمیده کیش :
دین و روحانیت در ادوار تاریخ ایران، نه ابزار قدرت، بلکه تکیهگاه وجدان جمعی مردم بودهاند. این حقیقتی تاریخی است که روحانیت مستقل، همواره ملجأ مظلومان، مدافع آزادیخواهان و پناهگاه اخلاقی جامعه بهشمار میرفته است. اعتبار اجتماعی دین نیز از همین استقلال و مردمباوری برمی آمد ؛ سرمایهای که امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند پاسداشت آگاهانه است.
۱- جایگاه تاریخی روحانیت؛ استقلال و پناهگاه مردم
در بزنگاههای تاریخی، از مقابله با استبداد تا دفاع از حقوق مردم، روحانیت مستقل در کنار جامعه ایستاده است. نه بهعنوان کارگزار حکومت، بلکه بهمثابه داور اخلاقی و حامی کرامت انسان. حوزههای علمیه نیز از همین جایگاه مردمی و استقلال رأی اعتبار یافتهاند؛ فاصله از قدرت، نزدیکی به مردم، و شجاعت در نقد ظلم.
۲- چالش امروز؛ آمیختگی قداست با قدرت می باشد.
آنچه امروز افکار عمومی را میآزارد، صرفاً تخلف یا فساد فردی نیست؛ بلکه پیوند خوردن قداست دینی با قدرت سیاسی و پیامدهای آن است. وقتی بخشی از مدعیان دینداری صاحب منصب، با ناکارآمدی، تبعیض یا فساد گره میخورند، هزینه آن تنها متوجه خود آنان نیست؛ اصل دین و نهاد روحانیت آسیب میبیند. در چنین وضعی، غارت باورها از غارت اموال خطرناکتر میشود؛ زیرا بازسازی اعتماد دینی، دشوار و زمانبر است.
۳- اکثریت خاموش و اقلیت پرهزینه
واقعیت این است که اکثریت روحانیت ایران همچون مردم زندگی میکنند؛ مستقل، سادهزیست و بیسهم از رانت قدرت. اما بخشی از آنها همراه اقلیتی که در ساختار حکمرانی ادغام شدهاند و با نگاه صنفی یا مصلحتاندیشانه به توجیه وضع موجود میپردازند، ناخواسته هزینهای سنگین بر دوش کل نهاد میگذارند. این «مالهکشی»ها، نهتنها مشکل را حل نمیکند، بلکه سرمایه اجتماعی حوزه را فرسوده میسازد.
۴- تهاجم دین تقلبی؛ خطر بزرگتر از دینستیزی
امروز تهدید اصلی، دینستیزی کلاسیک نیست؛ بلکه رواج «دین تقلبی» است: دینی که توجیهگر قدرت میشود، نه معیار اخلاق؛ دینی که بهجای نقد ظلم، آن را بزک میکند. در برابر این وضعیت، کنارهگیری آگاهانه مدعیان دینداری از مناصب دولتی یا دستکم، جدا کردن دین از هزینههای قدرت، میتواند برترین خدمت به ایمان عمومی باشد. استقلال نهادهای دینی و فرهنگی از دولت، نه تضعیف دین، که شرط احیای مرجعیت اخلاقی آن است.
۵- الگوی اصیل؛ روحانیت شجاع و مردممدار
در تاریخ معاصر، چهرههایی بودهاند که با شرافت و شجاعت، این الگو را زنده نگه داشتهاند؛از جمله در خطه جنوب و استان ما ، مرحوم آیتالله العظمی ملکحسینی و آیتالله سید شرفالدین ملکحسینی که در نگاه اکثریت مردم، نه فقط«شرف دین» بلکه«شرف مردم» را توأمان نمایندگی میکرده و می کنند. اینان با استقلال رأی، صراحت اخلاقی و همدلی با جامعه، نشان دادند که روحانیت میتواند بیآنکه در قدرت حل شود، اثرگذار، راهبر و پناهگاه مردم باشند.
۶- راه برونرفت؛ بازگشت به سنت اصیل روحانیت است.
پاسداشت کرامت دین و روحانیت، در گرو چند اصل روشن است: ابتدا مرزبندی شفاف با قدرت و پرهیز از هزینهکرد دین برای توجیه ناکارآمدیها. سپس ، استقلال حوزههای علمیه برای حفظ توان نقد اخلاقی و تقویت صدای روحانیت مردمی و آزادیخواه که سرمایه اعتماد جامعهاند و همین طور مسئولیتپذیری اقلیت صاحب منصب یا کنارهگیری آنان از جایگاههایی که دین را سپر قدرت میکنند.
۷- جمعبندی پایانی
دین زمانی میماند یا احیاء می شود که پناهگاه مردم باشد، نه ابزار قدرت. روحانیت زمانی حرمت مییابد که مستقل بایستد، نه همصدا با توجیهگران و ماله کشی ها . امروز، بهترین جهاد برای پاسداشت ایمان، بازگرداندن همان سنت تاریخی روحانیت اصیل است: استقلال از قدرت، نزدیکی به مردم، و شجاعت در دفاع از آزادی و عدالت.
⬅️بدون تردید، این راه، هم دین را حفظ میکند، هم حوزه را، و هم اعتماد آسیبدیده جامعه را.