به‌روز شده در: ۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۶

‏قال علی علیه السلام: انسان سه جا تغییر میکند: نزد صاحبان قدرت، روی صندلی قدرت و‌ غنا بعد از فقر و هرکس تغییر نکند دارای خرد ناب و اخلاق مستقیم است. القُربِ مِنَ المُلوكِ ، و الوِلاياتِ ، و الغَناءِ من الفَقرِ ، فمَن لَم يَتَغَيَّرْ في هذهِ فهُوَ ذو عَقلٍ قَويمٍ و خُلقٍ مُستَقيمٍ

‏ریاست به دست کسانی خطاست، که از دست شان دست ها بر خداست...سعدی

‏عافیت خواهی نظر در منظر خوبان مکن، ور کنی بدرود کن خواب و قرار خویش را(سعدی)

‏آن را که چنین دردی، از پای دراندازد، باید که فروشوید، دست از همه درمان‌ها(سعدی)

هر که دلارام دید ،از دلش آرام رفت، چشم ندارد خلاص ،هر که در این دام رفت

(سعدی)

‏کسی نیک بیند به هر دو سرای، که نیکی رساند به خلق خدای(سعدی)

امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.

کد خبر: ۳۴۹۱۹

تعداد نظرات: ۴۹ نظر

تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۱:۱۹

صفحه نخست » عمومی

حاشیه نگاری شوشان از ناگفته های جمال درویش/ محور اول برکناری مقتدایی را روحانی رییس جمهور می دانم / مقتدایی حمایت از روحانی را منوط به نظر مثبت خاتمی و هاشمی می دانست / روحانی در زمان انتخابات می دانست که مقتدایی با او نیست

ناگفته هایی از برکناری "مقتدایی"

جمال درویش دبیر حزب اعتماد ملی در خوزستان و مشاور استاندار سابق در یک نشست مطبوعاتی ، از ناگفته های 30 ماه استانداری مقتدایی و همچنین علت برکناری...

شوشان: جمال درویش دبیر حزب اعتماد ملی در خوزستان و مشاور استاندار سابق در یک نشست مطبوعاتی ، از ناگفته های 30 ماه استانداری مقتدایی و همچنین علت برکناری استاندار سخن گفت و در پایان نیز فرج الله خبیر را بهترین گزینه برای استانداری خوزستان معرفی کرد.

به گزارش شوشان ، بخش هایی از ناگفته های جمال درویش در ذیل آورده می شود:

• روحانی از روسای جمهور خوب ایران به شمار می رود و با مذاکراتی که در سطح بین الملل انجام داد کشور را از پرتگاه سقوط نجات داد. اما بنده با "روحانی" پس از ریاست جمهوری کاری ندارم. به روحانی پیش از انتخابات کار دارم که شخصیت کمتر شناخته شده ای بود و تنها در شورای امنیت ملی حضور داشت. در این مقطع زمانی ، روحانی قدرت مانور و حتا مصاحبه نداشت و بیشتر او را عضو جامعه روحانیت مبارز و گرایش به راست می شناختند.

• حسن روحانی وقتی کاندیدای ریاست جمهوری شد ، جاسم جادری به عنوان رئیس ستاد روحانی در خوزستان مشغول فعالیت شد. پس از دعوت جادری از مقتدایی برای حضور در ستاد روحانی ، مقتدایی ضمن عدم پذیرش ، همه چیز را منوط به نظر هاشمی و خاتمی و حمایت سران اصلاحات از روحانی کرد. بسیاری از سیاسیون بعد از اتفاقات سال 88 ، دچار یاس و ناامیدی شده بودند.

• حسن روحانی با مقتدایی تماس می گیرد و نظر وی را برای کاندیداتوری خود جویا می شود و از مقتدایی می خواهد با توجه به سابقه مدیریتی که در استان دارد و البته تلاش وافری که برای اقبال از کروبی در انتخابات قبلی داشت ، با ستاد او همکاری کند. باز هم مقتدایی در جواب روحانی همه چیز را به جواب مثبت سران اصلاحات موکول می کند. طبیعی است که روحانی به این نتیجه می رسد که مقتدایی با وی همکاری نمی کند. چون حسن روحانی آن موقع حسن روحانی اکنون نبود.

• مقتدایی، هنگامی در ستاد روحانی فعالیت کرد که وی به اصلاح طلبان پیوست. روحانی بعد از کنار رفتن عارف گزینه اصلاح طلبان شد و همکاری با او یعنی همکاری با اصلاح طلبان. این چیزی نبود که از دید روحانی پنهان بماند و یا مقتدایی متوجه اش نباشد.

• اینکه پس از رئیس جمهور شدن روحانی ، به چه دلیل مقتدایی استاندار شد ، یک سوال بزرگ است. بی شک رییس جمهور به مشکلات استان واقف بود و می دانست حل مشکلات فراوان خوزستان ، تنها از عهده یک نفر بر می آید و آن کسی نبود جز مقتدایی و "بنا به ضرورت ها" او را به عنوان استاندار خوزستان معرفی کرد.

• سنگ بنای مخالفت با مقتدایی از روز معارفه شروع شد. درست در روز معارفه ، مقتدایی به عنوان استاندار خوزستان، او همانند یک منتقد دولت ، پشت تریبون رفت و گویا رهبر یک حزب مخالف دولت بود و گفت چرا باید آب کارون را ببرند و با لحن انتقادی صحبت کرد و بعد از آن هم مردم پای کار آمدند و بحث زنجیره انسانی کنار کارون شکل گرفت و نهایتا جلسات متعددی برگزار شد که به نحوی جلو انتقال آب کارون گرفته شد. این موضوع تنش های فراوانی را برای مقتدایی بوجود آورد.

• بعد از موضوع کارون ، تنش شدید دیگری که استاندار با آن روبه رو بود بحث با وزیر بهداشت و ارشاد بود. زیرا مقتدایی اعتقاد دارد هر مدیری که قرار است در خوزستان جابجا شود حداقل با نظر او باشد زیرا قرار است مدیر زیر نظر او کار کند. درگیری لفظی شدیدی میان استاندار و وزیر بهداشت پیش آمد. برخی وزیران ، مقتدایی را رقیب خود می دانستند و زیاد از حضور او در خوزستان راضی نبودند.

• یکی دیگر از اتفاقاتی که افتاد جلسه مشترک میان استاندار و نمایندگان بود. استاندار به صورت برادرانه به نمایندگان گفت خواهش می کنم در خصوص انتصاب فرمانداران کسی در کار من دخالت نکند و من هم قول می دهم فرمانداری را بگمارم که نه رقیب شما شود و نه مشکلی برای شما ایجاد کند. در غیر این صورت گوش من در دست 18 نماینده برای جابجایی فرمانداران قرار خواهد گرفت و از این موضوع استقبال نمی کنم. همین موضوع تیر خلاص به مقتدایی بود.

• موضوع منطقه آزاد اروند و پلاک اروندی ها هم جنجال آفرین شد. وقتی مدیریت به دست مقتدایی سپرده شد دو موضوع تحریم و رکود اقتصادی کشور را دچار مشکل کرده بود و به مقتدایی گفته بودند که استان دست شما و به فکر درآمد باشید زیرا پول نداریم. مقتدایی روی دو موضوع گردشگری و تجارت برای رسیدن به درآمد تاکید داشت، زیرا ظرفیت های خوبی در این دو زمینه در خوزستان فراهم بود و این ظرفیت ها، ظرفیت های ابدی و دائم هستند.

• یکی از خصوصیت های مقتدایی ، استفاده از خلاء های قانونی برای توسعه استان بود، مثلا قانونی بود که خودروهای اروندی بیش از 100 کیلومتر نمی توانند تردد کنند. اما او گفت مشکلی ندارد 100 کیلومتر هوایی مد نظر ماست ! و بسیار موفق بود.

• انتصاب بخشداران زن بر شمار منتقدان و مخالفان استاندار سابق خوزستان افزود. در این زمینه دودیدگاه وجود داشت. دیدگاه اول که به فرهنگ بومی استان اشاره داشت، از حضور زنان در کنار مردان طوایف در حین رخدادها و اتفاقات ناراضی بود و دیگاه دیگر از بنیان با مدیریت زنان و توانایی آنان در این زمینه موافق نبودند.

• یکی دیگر از دیدگاه های استاندار راه اندازی بانک منطقه ای بود که مخالفت های شدیدی را در پی داشت، زیرا استاندار معتقد بود باید درآمدهای استان در این بانک جمع شود و تنها خوزستانی ها حق استفاده از آن را داشته باشند نه اینکه به بانک های کل واریز شود و استانهای دیگر در راستای توسعه خود با قدرت لابی که دارند بیشترین استفاده را نمایند.

• اقدام اخیر استاندار در خصوص فرمانداران تیر خلاص به او بود. مقتدایی در روز بیست و یکم اردیبهشت نشست خبری با رسانه ها داشت و قصدش این بود که علت این تغییرات را رسانه ای کند اما یکباره معاون وزیر کشور به فرودگاه آمد و مقتدایی به استقبال او رفت بی خبر از آنکه حکم برکناری او را آورده اند ! مقتدایی سال گذشته تقاضای استعفا داده بود و با این موضوع موافقت نشده بود و می بایست در سال جدید این موضوع را با وی مطرح می کردند. مقتدایی خودش هم از این موضوع خبر نداشت، از این رو برکناری به این سبک بسیار مورد سوال است.

• می خواستند مقتدایی را از این سمت کنار بزنند تا به اهداف خود برسند و با یک سرپرست می خواستند قضه را مرتفع نمایند. این در حالی است که در دوره های گذشته برای معرفی استاندار یک آداب و رسومی وجود داشت و مراسم تودیع و معارفه ای برگزار می شد.

• موضوعی که اکنون مورد بحث می باشد انتخاب جایگزین برای مقتدایی است و در تمامی گروه ها و جناح ها و فضای مجازی از این موضوع یاد می شود، اما طبیعی است که اگر قرار است کسی بیاید باید به سند توسعه استان که مقتدایی ترسیم کرده دید مثبت داشته باشد . هر فردی که روی کار بیاید طبیعی است نتواند در یک سال و 3 ماه آینده امور کار را در دست بگیرد، زیرا حداقل بین 6 تا 7 ماه فرصت نیاز است تا خوزستان را بشناسد و این موضوع وقت و عمر خوزستانی ها را تلف می کند و عاقلانه ترین تصمیم این است که یک شخص بومی و آشنا به عملکرد استاندار روی کار بیاید و بی شک عوض کردن مقتدایی خیلی کارها را مختل کرد.

• برنامه های حزب اعتماد ملی در خوزستان این است که از فردی حمایت کند که از سند توسعه استان حمایت کند و معتقدیم که خوزستان ارزشش بیش از آن چیزی است که تاکنون به آن توجه شده و امیدواریم رشد خوزستان رقم بخورد که این رشد به تمام کشور سرایت می کند. نظر من به عنوان گزینه اصلح جهت مدیریت استانداری آقای خبیر است، زیرا وی سابقه روشنی در راستای پیشبرد اهداف سند توسعه استان دارد و قطعا حضور او می تواند روند توسعه استان را متوقف نسازد. امیدوارم بتوانیم با صحبت کردن و اجماع سایر احزاب و جناح ها و البته عدم مخالفت ها آقای خبیر را به عنوان استاندار معرفی کنیم، زیرا توافق روی آقای خبیر موضوعی است که به نفع خوزستان می باشد.