امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - امید حلالی :
۱) جلال آل احمد نویسنده ای مهم میان معاصران است نه به دلیل ثبات عقایدش بلکه بخاطر سیر تطور و سرکشی و جستجو گری ش در ساحات مختلف.
در «تات نشین های بلوک زهرا» که نوعی مستند نگاری ست جلال درست جایی ست که باید باشد به عنوان یک پژوهش گر و ناظر بیرونی و نه فردی دارای طرفیت نسبت به مسأله مورد بحث. جلال در پژوهش مردم نگارانه دو روستا وارد حوزه فرهنگ تاتی می شود تاتی زبان مردمان روستایی کوهپایه های البرز و اطراف تهران است میراث دار زبان مادی کهن که پراکندگی در مناطق مختلف نیمه شمالی ایران به مرکزیت تاکستان و قزوین و طالقان و اطراف کرج دارد که تا مازندران و خراسان و آذربایجان نیز دامنه می یابد.
۲) تاتی هم ریشه با تالشی و همسایه زبان ترکی نیز هست و جلال مقطع مهمی را بیان می کند که در روستاها هیچ کودکی نبوده که تا ۲۰ سال قبلش ترکی بداند و موقع نوشتن کتاب (یک نسل بعد) هیچ کودکی نبوده که ترکی نداند! و سیر این گسترش زبانی را از سوی زنجان و ابهر به سمت کوهپایه ها تشخیص داده که موقفی مهم در مردم نگاری منطقه و وضعیت زبانی ست که بعدها یونسکو آن را در زمره زبان های در حال انقراض رده بندی می کند.
۳) پس از مرگ جلال و با گسترش رسانه های جمعی و سر برآوردن انواع موسسات فرهنگی و پژوهشکده ها و دانشگاه هایی که قاعدتا در مقاطع تکمیلی دانشجویان آنها باید پایان نامه ارایه دهند اما به کمتر منبع معتبری برای شناسایی مجموعه زبانی تاتی - تالشی با حدود ۱ میلیون گویشور بر می خوریم.
۴) با استناد به تحقیقات میدانی و مردم نگاری هایی از این دست به عنوان فرضیه می توان پنداشت آنچه در مجموعه زبان ها و لهجه هایی که مردم یک منطقه وسیع و متشکل در قالب ملت، بدان تکلم می کنند دارای تطور فراوان بوده و خواهد بود و صرف تکلم به یک زبان یا گویش نمی تواند معرف قومیت افراد باشد و عکس آن نیز صادق است یعنی چه بسا مردمی به زبان یا لهجه ای از گونه های مختلف اقوام تکلم نکنند اما به لحاظ اصالت و ژنتیک به آن قوم خاص برگردند و اصولن قومیت که موضوعی ژنتیکی ست به مفهومی فرهنگی یا عرفی تبدیل شده است.
۵) هر انسان محصول پیوند ژنتیکی ۱۰۲۲ اجداد زن و مرد طی ۹ نسل در حدود ۲۰۰ سال است (با این سیر : هر نسل حدود ۲۵ سال و ترتیب و توالی برای هر نسل قبل تر مرکب از اجداد اینچنین است۲ پدر و مادر+۴ پدربزرگ ها و مادربزرگ ها +۸+۱۶+۳۲+۶۴+۱۲۸+۲۵۶ ) لذا طبیعی ست که در این مجموعه می تواند از انواع قومیت ها از سوی مادر و مادربزرگ ها نسب داشته و بظن قوی افراد یک منطقه حداقل خویشاوند درجه ۳و۴ هم هستند ولو بدون اطلاع از موضوع یا ارتباط داشتن با هم و چه بسا هر فرد مجموعه ای از خویشاوندان را در سایر مناطق داشته باشد (بنا به علل مهاجرت و جنگ و ...) ولو بدون دانستن موضوع که البته از طریق آزمایش های دقیق ژنتیک قابل ردیابی و تشخیص هستند.
لذا می توان گفت که هویت موضوعی آلیاژی ست و ذیل ملیت معنای ژرف تر می یابد
۶) دو کتاب «تات نشین های بلوک زهرا» و «جزیره خارک در یتیم خلیج فارس» کتاب هایی ممتاز میان آثار جلال آل احمد هستند نه بخاطر دقت در مردم نگاری ارایه شده یا درستی همه مطالب بلکه صرفا بدلیل راهی که گشودند و می توان آن را ادامه داد و پی گرفت و پیشینه سایر مناطق و مردمان مختلف را علیه فراموشی گرد آورد.
پیشینه مردمی که در قالب ملت همه با هم خویشاوند بوده و غریبه از هم نیستند.