امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - سید کاظم قریشی :
محفلیگری و حذف هنرمندان، جشنوارهای را که میتوانست پلی میان خوزستان و جهان عرب باشد، به رویدادی کماثر و بیمعنا بدل کرده است.
شنیدهها حکایت از آن دارد که جشنواره تئاتر عربی سوسنگرد پس از کش و قوسهای فراوان ــ از جمله انتشار چندین مقاله از این قلم ــ از سوی اداره ارشاد سوسنگرد با دعوت از چند هنرمند آن خطه به شکل محفلی و محدود برگزار خواهد شد؛ رویکردی که بیتردید مطلوب اکثر هنرمندان تئاتر عربی استان نیست و نه با اهداف نخستین این رویداد همخوانی دارد و نه با جایگاهی که در چشمانداز آن ترسیم شده بود.
تئاتر عربی در خوزستان سالهاست که بهعنوان یکی از مظاهر فرهنگی و هنری اصیل این خطه مطرح است؛ ظرفیتی که میتواند نهتنها در سطح ملی بلکه در سطح منطقهای و بینالمللی بدرخشد و نقشی محوری در پیوند میان فرهنگهای عربی و ایرانی ایفا کند. از این رو، طبیعی است که هنرمندان دلسوزی چون خانم مریم طرفی یا برخی از پیشکسوتان آبادان و خرمشهر نسبت به «محفلی شدن» جشنواره و حذف یا نادیده گرفتن گروهی از فعالان هنری معترض باشند.
آنچه امروز دیده میشود، نتیجه سالها بیتوجهی به بنیانهای واقعی هنر در این دیار است: مشکلات مالی، بیبرنامگی، اولویتدادن به مصلحتهای اداری و شخصی، و درهمآمیختن اختلافات فردی با اهداف فرهنگی. نمونه آشکار این وضعیت را میتوان در گلایههای صریح از سوی برخی هنرمندان مشاهده کرد؛ از جمله این که چرا جشنواره به جای یک رویداد فراگیر و اثرگذار، به جمعی محدود تقلیل یافته است.
جشنوارهای که میتوانست پلی میان نویسندگان و کارگردانان عربی در جهان عرب و ایران باشد، امروز در خطر آن است که به یک «جلسه دوستانه» تقلیل یابد؛ در حالی که تجربه سالهای گذشته ــ دعوت از بیش از ۱۸ اثر صحنهای از کشورهای مختلف عربی و حضور اساتید برجسته دانشگاهی از جمله داوری از بغداد ــ نشان میدهد که ظرفیت برگزاری یک جشنواره آبرومندانه کاملاً وجود دارد.
نقد اصلی این قلم، و بسیاری از اهل هنر، متوجه آن است که:
هنر با حذف و سانسور رشد نمیکند؛
تئاتر با محفلی شدن جان نمیگیرد؛
جشنواره بدون مشارکت گسترده هنرمندان بیمعناست؛
و بیتفاوتی نسبت به کیفیت، آینده تئاتر عربی را تهدید میکند.
بیشک، تلاشهای افراد دلسوزی چون رضا حویزاوی در معرفی نویسندگان و هنرمندان جهان عرب، یا زحمات نسل جوان و پرشور در شهرستانهای مختلف، نمیتواند نادیده گرفته شود. اما پرسش جدی اینجاست: چرا باید این همه سرمایه انسانی و تجربه ارزشمند قربانی تصمیمات مقطعی و محفلی شود؟
هنر، بهویژه تئاتر، زمانی میتواند تأثیرگذار باشد که از انحصار رها شود و به زبان مشترک همه مردم بدل گردد. آنچه امروز بیش از هر چیز نیاز است، یک عزم جمعی برای حفظ و ارتقای جایگاه تئاتر عربی است؛ نه خاموش کردن صدای مطالبهگر هنرمندان و نه تقلیل یک رویداد فرهنگی به محفل چند نفره.
جشنواره سوسنگرد میتوانست ــ و هنوز هم میتواند ــ فرصتی برای رونق دوباره تئاتر عربی باشد؛ فرصتی برای تجربهاندوزی نسل جوان، برای ارتباط میان هنرمندان داخلی و خارجی، و برای اثبات این که هنر عربی در خوزستان نه تنها زنده است بلکه میتواند در سطح جهانی بدرخشد. اما تحقق این هدف تنها با همدلی، برنامهریزی و عبور از سلیقههای شخصی ممکن است.
در نهایت باید گفت، جشنواره تئاتر عربی سوسنگرد نه با محفلگرایی و نه با حذف و نادیده گرفتن هنرمندان به سرانجامی درخور نخواهد رسید. این رویداد تنها زمانی میتواند به نامی ماندگار بدل شود که همه ظرفیتهای هنری استان در آن مشارکت داشته باشند و نگاه مدیران از سطح شهرستان فراتر رود. بیتردید تاریخ در برابر کوتاهی امروز ما سکوت نخواهد کرد؛ یا جشنوارهای خواهیم ساخت که مایه افتخار تئاتر عربی و فرهنگ خوزستان باشد، یا آیندگان ما را به چشم کسانی خواهند نگریست که فرصتها را با بیتدبیری بر باد دادند.