امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
"شَرخَر" و شرخرها به افرادی اطلاق میشوند که در موقعیتهای اجتماعی یا اقتصادی، بهطور غیررسمی و با استفاده از روشهای حاشیهای، به کسب درآمد میپردازند. این افراد معمولاً از مهارتهای ویژهای در زمینههای غیررسمی و خلاقانه برخوردارند.
قبل از پرداختن به این مهم برایتان مثالی می زنم، سالها پیش در یک آبادی که دچار خشکسالی شده بود، زعمای قوم نظام سختی برای سهمیهبندی آب برقرار کردند، اما کدخدا زیر بار نمیرفت.کدخدا برای تامین منویاتش یک غول بیشاخ و دُم که بسیار هتاک و وقیح بود را به استخدام درآورد. جانمراد بیل مخصوص خود را به عنوان علامت هشدار در جدول آب مینشاند، که معنا و مفهوم آن،این بود،که آب روی زمین های کدخداست و هرکس تعرض و اخلال کند حسابش با جانمراد قلچماق است۔
مثال دیگر، تاجر بزرگی بود که به همهٔ دکانداران،در ازای چک، برات و سفته نسیه میداد. وقتی از او پرسیدند چرا به آنها اعتماد میکنید، پاسخ داد: "شرخرهایی که دارم، به اشاره ای رستمدستان را هم کت بسته میآورند، چه برسد به این پاپتیهای ریزهمیزه."
در گذشته، شرخرها با زور، تهدید و خشونت، دین یا بدهی دیگران را وصول میکردند و درصدی از اصل مال به آنها میرسید. آنها معمولاً در حاشیهٔ قانون و بازارهای غیررسمی فعالیت میکردند و بدهکار را در موقعیتی بحرانی قرار میدادند.
امروزه دامنهٔ فعالیت شرخرها به حوزههای اجتماعی و سیاسی نیز کشیده شده است. برای مثال، چند ماه پیش،نویسنده ای توانا مقالهای زیبا نگاشت و نوشتار خود را برای بنده ارسال کرد. هنگام مشورت، گفت: این مقاله را برای انتشار در اختیار رسانه ها و فضای مجازی قرار ندهید،زیرا این کار بهانهای میشود که آندسته از خبرنگارنماها و شرخر های سیاسی علیه من دست به هجمه بزنند. من آبرو دارم و نمیخواهم با گروههای هتاک وارد مجادله شوم. این مصداق دقیق، الهامبخش نوشتن این مقاله شد.
مدیران ناکارآمد و پدرخواندهها برای حفظ موقعیت خود، با استخدام رسانهایهای زرد (قلم به مزدان وقیح) ،منتقدان حرفهای را به حاشیه میرانند و هزینهٔ نقد را بالا میبرند. این اقدامات باعث استمرار موقعیت مدیران، کاهش شفافیت و ایجاد سپر دفاعی و تضمین موقعیت آنها می شود۔
شرخرهای سیاسی و رسانهای، بهصورت غیررسمی یا شبهرسمی، نقش مهار و کنترل نقد را ایفا میکنند. به محض آنکه فرد یا رسانهای مدیر مورد نظرشان را نقد کند، شرخرها با ابزار رسانهای، فشار روانی و تهمت، نقدکننده را به حاشیه میرانند. نتیجهٔ این اقدامات، کاهش شجاعت انتقاد و منصرف کردن دیگران از ورود به فضاهای انتقادی است. این افراد به نوعی" سپر دفاعی" مدیران ناکارآمد هستند و استمرار موقعیت آنان را تضمین میکنند. اغلب شرخرهای سیاسی از رسانهها و شبکههای اجتماعی برای فشار بر منتقدان بهره میگیرند، و در نتیجه، انتقادکننده در معرض خطر حیثیتی و اجتماعی قرار میگیرد و موقعیت و نفوذ مدیر یا گروه مورد حمایت حفظ میشود.
به اقتضای محدویت های فضای مجازی بخش هایی از نوشتار را کوتاه و خلاصه کردم .
نکته پایانی این است ، پدیده شرخرهای سیاسی آخرین میخ بر تابوت توسعه ی پایدار است،