کد خبر: ۱۱۳۲۶۳
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۶
منوچهر برون

منوچهر آتشی؛ آتش در کویر شعر معاصر

شوشان - منوچهر برون :

منوچهر آتشی را نمی‌توان تنها در قالب تاریخ تولد و فهرست کتاب‌ها شناخت. او بیش از آنکه شاعر باشد، جغرافیای زنده‌ای بود که در آن بادهای بوشهر، خاک داغ جنوب، سُم اسب‌های ایل و بوی نمک دریا در هم می‌آمیختند و از ترکیب‌شان شعری متولد می‌شد که هم بومی بود و هم جهانی.

آتشی در ۲ مهر ۱۳۱۰ در بوشهر متولد شد، اما ریشه‌های کرد کرمانشاهی در وجودش جریان داشت. همین جابه‌جایی جغرافیا، او را شاعر مهاجرت، سفر و آوارگی کرد؛ معلمی در شیراز، دانشجویی در تهران، شاعری در همه ایران. آتشی پیش از آنکه به شعر برسد، در زندگی روزمره با انسان‌ها و اقلیم‌های مختلف خو گرفت. این تجربه زیسته به او زبانی داد که میان ایل و شهر، میان جنوب و مرکز، میان بومی و مدرن حرکت می‌کرد.

شهرت آتشی از سال ۱۳۳۹ آغاز شد؛ اما آنچه او را متمایز کرد، تنها نوگرایی نبود. او شاعر دو اقلیم بود: اقلیم نیمایی و اقلیم تصویرهای حماسی جنوب. در دفتر «آهنگی دیگر» صدای تازه‌ای شنیده شد؛ صدایی که نه کاملاً از سنت می‌گسست و نه اسیر تقلید بود. همین نگاه دوگانه باعث شد آتشی بتواند مخاطبانی از دو سوی طیف سنتی و نوگرا را کنار هم بنشاند.

در جهان شعر آتشی، اسب و باد دو عنصر تکرارشونده‌اند؛ نمادهایی از حرکت، آزادی و حماسه. اما در زیر پوست این حماسه، یک حزن عمیق هم جریان دارد: حزنِ روستازادگی، حزنِ دوری، و حزنِ مردی که دو بار در زندگی شخصی‌اش شکست عشقی را تجربه کرده است. این تضاد، به شعرش رنگی انسانی و ملموس می‌دهد؛ همان چیزی که باعث می‌شود استعاره‌هایش سخت اما صادق باشند.

آتشی در میان شاعران معاصر، جایگاهی ویژه داشت: او پل بود؛ پلی میان نیمایوشیج و نسل تازه شاعران. برای بسیاری از جوانان، او تنها یک شاعر نبود بلکه مرشد و راهنما بود. شعرش مکتب بود و منش‌اش آموزگار. برخلاف بسیاری از شاعران هم‌دوره، آتشی توانست زبان بومی را با زبان مدرن پیوند دهد و از دل آن، نوعی شعر ناب بسازد که به راحتی در طبقه‌بندی‌های رسمی نمی‌گنجید.

در شعر آتشی، جهان از نگاه یک روستازاده به تصویر کشیده می‌شود اما با تجربه‌های ادبیاتی جهانی رنگ می‌گیرد. تصاویرش گاهی سورئالیستی و وهم‌آلودند، گاهی عینی و بی‌واسطه؛ گاهی صدای باد در نخلستان است و گاهی صدای نیچه و الیوت در ذهن شاعر. او با همین ترکیب، نشان داد که شعر معاصر ایران می‌تواند در عین وفاداری به ریشه‌ها، جهانی بیندیشد.

از این رو، منوچهر آتشی تنها یک نام در کتاب‌های درسی نیست؛ او یک تجربه زیستی-ادبی است. تجربه‌ای که نشان می‌دهد اگر شاعر به زندگی واقعی مردم و اقلیم خود متصل باشد و در عین حال با ادبیات جهانی تنفس کند، می‌تواند سبکی یگانه بیافریند. آتشی، «شاعر اسب‌های وحشی» و «صدای جنوب» بود اما در عین حال شاعر فردای شعر ایران هم بود؛ کسی که هنوز می‌تواند برای نسل امروز الهام‌بخش باشد.

نظرات بینندگان