امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ محمدسعید بهوندی :
در هنگام جلو رفتن زمانها و نو شدنِ نسلها، آنکه بیشتر از همه زیر تیغ تیز جراحی تغییر میرود، هنجارهای اجتماعی هستند.* هنجارها همان عادات و آداب و رسومی هستند که توسط مردم آنقدر تکرار میشوند که به فرهنگ رفتاری تبدیل میگردند، اما بوسیلهی نسلهای بعد که معیارهای زندگی و خواستهها و نیازهایشان تغییر پیدا میکند، بعضی از این هنجارها نیز ممکن است قدرت انطباق، مقبولیت و اثرگذاری خودشان را از دست بدهند و هنجارهای دیگری شکل بگیرد. البته همان هنجارهای قدیمی نیز شاید تا مدتی محدود با مقداری مقاومت و سماجت توسط برخی از مردم، دست و پا شکسته باقی بمانند، اما به علت انجام کم و عدم تکرار کافی، کم کم اهمیت و جذابیت خودشان را از دست میدهند و اختلاف و فاصلهی بین نسلی نیز بخشی قابل توجهی از آن از همینجا ناشی و آغاز میشود.
اختلاف نسلها امری کاملاً طبیعی است.* زیرا جهانِ علم و تکنولوژی و ابزارها و دستاوردهای انسان، همه دائماً در حال تغییر و تحول هستند. لاجرم نسلها نیز در این تغییرات همپای آن پیش رفته و زندگی خود را با آن هماهنگ و همراه خواهند ساخت. ضمناً نسلهای قبل هم نسبت به نسلهای پیش از خود نیز چنین وضعیتی داشتند و لذا این اتفاق عجیب و غریبی نیست و در بیشتر مواقع نباید نسلی را بابت این تغییرات و اختلاف و فاصله سرزنش نمود. ولی متاسفانه گاهی دیده میشود؛ بدون آنکه فرایند طبیعی و منطقی تغییر و تحولها را در نظر بگیرند و آنرا ناگزیر به حساب آورند، یک نسل، نسل پیش از خود را هنجارشکن دانسته و به باد انتقاد سخت و مخرب میگیرد. در صورتیکه میتواند با اندکی تحمل و تامل خود را همراه سازد.
رشد و توسعه بدون تغییر و تحول به هیچ وجه امکاپذیر نیست* و اینکه مردم جامعهای هم بخواهند توسعه پیدا کنند و هم هنجارهایشان تماما دست نخورده باقی بماند، نه عقلانی و نه شدنی است. وانگهی رشد و تغییرات علمی هر دقیقه نسبت به دقیقهی پیش از خود سرعتی افزونتر دارد و هستی و حیات کلی که زندگی انسان جزئی کوچک از آن است، همچون رودی جاری است که نمیتوان دوبار دست خود را در همان جریان دائماً سیال فرو برد(یادآور ایدهی هراکلیتوس در خصوص عدم پایداری و ثبات در عنصرهای جهان؛"هیچکس نمیتواند در یک رودخانه دوبار گام بنهد".). نتیجتاً؛ جوامعی که به هر علت در مقابل این نو شدنهای پیدرپی و بدون وقفه از خود مقاومت نشان داده و بعضاً بدخلقی و تعصب افراطی به خرج میدهند، بسیار بعید است که در زمان مناسب به رشد و توسعهای مطلوب که ضرورت حیات انسانی است، برسند.