امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ عارف شریفی صرخه :
مایکل کرایتون، نویسنده، پزشک و خالق رمانهای علمی-تخیلی، در رمان «معامله» جهانی را تصویر میکند که در آن علم، سرمایه و قدرت، بیآنکه لحظهای درنگ کنند، از آینده کالایی میسازند و آن را میفروشند. در این جهان، هیچ ارزشی آنقدر مقدس نیست که در بازار سود و سرعت معامله نشود، نه حقیقت، نه اخلاق، و نه انسان.
کرایتون هشدار میداد که مشکل در خود علم یا فناوری نیست، در انسانی است که دیگر نمیپرسد «آیا کاری که میکنم درست است؟». وقتی تنها دغدغه این باشد که «چطور زودتر انجام دهیم» و نه «چرا و برای چه کسی انجام میدهیم»، علم به ابزاری بیهدف تبدیل میشود و پیشرفت، از وجدان جدا میافتد.
این هشدار، امروز بیش از هر زمان دیگری در خوزستان شنیده میشود؛ جایی که ممکن است هر تصمیم اقتصادی یا عمرانی در واقع معاملهای با آیندهی مردم باشد، وقتی کارخانهها بیبرنامه خصوصی میشوند، وقتی شاخصها جای انسانها را در اولویت میگیرند و وقتی سود بر عدالت میچربد، آنچه از دست میرود فقط تولید نیست، اعتماد است، هویت است، ریشه است.
اما پرسش واقعی این است: آیا در تصمیمهای صنعتی خوزستان، اثر آنها بر نسلهای بعدی سنجیده میشود یا فقط منافع کوتاهمدت؟ آیا معیار موفقیت پروژهها فقط «عدد تولید» است یا «اعتماد مردم» هم در تراز توسعه حساب میشود؟ در طرحهای کلان، چه سهمی از سرمایهگذاری به بازسازی محیطزیست اختصاص دارد؟ و چرا هنوز جوانان بومی سهمی اندک از تصمیمسازی دارند؟
کرایتون با ذهنی علمی و روحی هنرمندانه یادآور میشد که پیشرفت بدون عدالت، شکل دیگری از عقبماندگی است. او اگر امروز در اهواز، شوش یا آبادان قدم میزد، شاید میپرسید: در ساختار توسعه خوزستان، «انسان» دقیقاً در کجای معادله ایستاده است؟ آیا میان رشد فنی و عدالت اجتماعی توازنی برقرار شده؟ و از تجربهی شکستخوردهی خصوصیسازی در دیگر مناطق، درسی گرفتهایم یا نه؟
برای پاسخ به این پرسشها، خوزستان نیاز به بازنگری دارد، نه فقط در سیاست، که در وجدان جمعی. باید شورایی برای «اخلاق توسعه» شکل بگیرد؛ شورایی از جامعهشناسان، اقتصاددانان و فعالان بومی که ناظر پیامدهای انسانی تصمیمها باشند.
صنایع بزرگ مانند نفت، فولاد و نیشکر باید بخشی از درآمد سالانهشان را به بازسازی زیستبوم استان اختصاص دهند. شاخص «اعتماد اجتماعی» باید در کنار شاخصهای اقتصادی وارد ارزیابی مدیران شود تا توسعه، تنها در جدول سود و زیان معنا نیابد.
خصوصیسازی باید بازتعریف شود، نه بهعنوان واگذاری به حلقههای ثروت، بلکه بهعنوان مردمیسازی واقعی. برای هر تصمیم بزرگ، «مرکز آیندهپژوهی خوزستان» میتواند اثرات بلندمدت زیستمحیطی و اجتماعی آن را بسنجد. دانشگاهها و پژوهشکدههای بومی باید تقویت شوند تا بهجای واردات فناوری، دانش محلی و راهحلهای متناسب با اقلیم خود تولید کنند.
صنایع باید ملزم به تدوین و اجرای «منشور مسئولیت اجتماعی» شوند؛ قراردادهای کلان اقتصادی باید شفاف باشند تا اعتماد عمومی احیا شود. و اگر توسعه قرار است ریشهدار شود، باید از پایین آغاز شود، از حمایت هدفمند از کارآفرینی جوانان در حوزههای کشاورزی، انرژیهای پاک و فناوری بومی.
در نهایت، آموزش نیز باید دگرگون شود. باید درس «اخلاق توسعه و محیطزیست» وارد مدارس و دانشگاهها شود تا نسل آینده بداند که هیچ پیشرفتی بدون مسئولیت، ماندگار نیست.
کرایتون در رمانش میان علم و اخلاق، پلی از خرد و هشدار ساخت. او به ما آموخت که پیشرفت بدون وجدان، مانند ماشینی است پرسرعت اما بیفرمان. خوزستان اگر میخواهد آیندهاش را بازسازی کند، باید دوباره یاد بگیرد که بپرسد: نه فقط «چگونه بسازیم؟» بلکه «برای چه و برای که بسازیم؟»
آینده را نمیفروشند، میسازند و این، همان درسی است که مایکل کرایتون از دل رمان «معامله» برای خوزستان به جا گذاشت، درسی که اگر امروز شنیده نشود، فردا بسیار گران تمام خواهد شد.
پینوشتها:
۱. امروز ۴ نوامبر سالروز درگذشت کرایتون است. جان مایکل کرایتون نویسنده، تهیهکننده، کارگردان، فیلمنامهنویس، پزشک و تهیهکننده تلویزیونی بود که بیشتر به دلیل داستانهای علمی تخیلی و تکنو تریلرش شناخته میشود.
۲. کتابهای کرایتون تا به حال در حدود ۱۵۰ میلیون نسخه در سر تا سر جهان فروخته شدهاند.
۳. کتابهای او دارای درون مایههای اکشن هستند و اکثراً نشاندهنده آیندهٔ تیره و تاریکی از فناوریهای نوین میباشند. تعداد زیادی از رمانهای او دارای زمینههای غنی علمی و تحقیقاتی میباشند.