امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ غلامعباس دیناروند :
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز با پیشینهای که به نخستین دانشگاه جهان در دوران باستان بازمیگردد تو گویی امروز در دام افتخارات تاریخی خود گرفتار شده است. این نهاد که میتوانست نماد احیای علمی و کانون تبادل دانش در منطقه باشد، *در عمل به نمونهای از برنامهریزیهای سطحی، فقدان استراتژی کلان و بینالمللیسازی نمایشی تبدیل شده است!* اگرچه پتانسیل تبدیل شدن به یک قطب علمی بینالمللی را دارد، اما فقدان عزم جدی و سرمایهگذاری هوشمند، این آرمان را به یک رؤیای دستنیافتنی بدل کرده است.
پتانسیلهای عظیم، عملکردهای خرد
این دانشگاه از نقاط قوت بیچون و چرایی برخوردار است.نام «جندی شاپور» خود یک برند جهانی است که متأسفانه در حد یک شعار تبلیغاتی تنزل یافته است. موقعیت استراتژیک آن در همسایگی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، یک فرصت طلایی است که به دلیل ناتوانی در بازاریابی مؤثر و ایجاد جذابیت واقعی، به تهدیدی در برابر رقبای قدرتمند منطقهای تبدیل شده است. وجود رشتههای تخصصی مرتبط با چالشهای بومی و نیروی انسانی آموزشدیده، دیگر نقاط قوتی هستند که بدون یک برنامه یکپارچه، هرگز به فعل درنمیآیند.
ضعفهایی که به بحران تبدیل شدهاند
واقعیت این است که بینالمللیسازی در این دانشگاه بیشتر شبیه یک«سرگرمی اداری» است تا یک «ماموریت راهبردی»! وبسایت دانشگاه برای مخاطب بینالمللی، یک شوخی ناموفق است و حضور کمرنگ در پلتفرمهای علمی جهانی، گواه بیتفاوتی مسئولان به قواعد بازی در عصر دیجیتال است. بزرگترین مانع، کمبود دورههای آموزشی به زبان انگلیسی است که دانشگاه را از جریان اصلی علم جهانی حذف کرده است. همچنین، چالشهای زیرساختی اهواز (از آلودگی هوا تا گرمای طاقتفرسا) بدون برنامهریزی برای جبران، هر دانشجوی بینالمللی را فراری میدهد. افزون بر این، بروکراسی پیچیده و کند، همچون دیواری بلند هرگونه اشتیاق برای همکاری را نابود میکند. در پس مشکلات، «فقدان یک استراتژی مدون و یکپارچه» نهفته است؛ فعالیتها پروژهای و مقطعی هستند و از نقشه راه روشنی پیروی نمیکنند.
فرصتهای از دست رفته
بازار عظیم کشورهای عربی مشتاق تحصیل پزشکی،فرصت همکاری با دانشگاههای تراز اول جهان و امکان استفاده از دیاسپورای علمی ایرانی، همگی در سایه کمتوانی مدیریتی به حاشیه رانده شدهاند. در حالی که رقبایی مانند ترکیه و مالزی با برنامهریزی بلندمدت، این بازارها را تسخیر کردهاند، دانشگاه جندی شاپور هنوز درگیر روزمرگی است.
راهکار یا وانمودسازی؟
پیشنهادات راهبردی ارائهشده (از تدوین سند راهبرد تا راهاندازی دورههای انگلیسی) همگی ضروری اما ناکافی هستند.مسئله اصلی، «عزم جدی» و «تغییر نگرش» است. بینالمللیسازی تنها با انعقاد تفاهمنامههای پرشمار محقق نمیشود؛ بلکه نیازمند ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش، انتشار مقالات در مجلات معتبر، و حضور فعال در عرصه علم جهانی است. تا زمانی که این دانشگاه بودجه و انرژی خود را صرف مسائل حیاتی نکند و اولویتها را به درستی تعریف ننماید، هرگونه تلاش در این زمینه، تنها مصداق دیگری از «اشتباهات استراتژیک» خواهد بود.
حال زمان آن رسیده که بپرسیم، آیا دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز واقعاً برای تبدیل شدن به یک قطب بینالمللی آماده است؟ یا اینکه تنها به «حفظ وضع موجود» و انجام فعالیتهای نمایشی بسنده خواهد کرد؟ زمان به سرعت در حال گذر است و فرصتها به آسانی از دست میروند.