کد خبر: ۱۱۳۷۳۲
تاریخ انتشار: ۰۱ دی ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۱
در جستجویِ امید؛ از بخشنامه تا صفحه‌ی روزنامه

نقدِ نگاه ابزاری به رسانه در شورای اطلاع‌رسانی استان

در هفته‌ی جاری، نشست شورای اطلاع‌رسانی استان به ریاست حبیب‌الله فضل‌الله‌پور تشکیل شد. نشستی که موضوع محوری آن رسانه و مسائل مربوط به آن بود و سخنان معاون سیاسی اجتماعی استانداری نیز حول همین موضوع بیان شد. در مقام نقد آن‌چه فضل‌الله‌پور در جلسه شورای اطلاع‌رسانی گفت، پیش از هر چیز باید به آن بخشی پرداخت که وی ترویج امیدآفرینی را تکلیف اساسی رسانه‌ها می‌دانَد. 

شوشان ـ رضا بهرامی :

گزاره‌ی فوق با بافتار و شیوه‌ی طرح آن، زمینه‌های قابل نقد متعددی از منظر علوم ارتباطات، جامعه‌شناسی سیاسی و فلسفه رسانه ایجاد می‌کند چه آن‌طور که معاون استاندار بیان کرده است، رسانه به جای آن‌که به عنوان رکن چهارم دمکراسی و یک نهاد مدنی مستقل برای نظارت، اطلاع‌رسانی و نقادی شناخته شود، باید به مثابه بازوی تبلیغاتی دولت برای مدیریت ادراک عمومی تعریف ‌شود. این رویکرد با نظریه‌های دموکراتیک رسانه‌ها نظیر نظریه مسوولیت اجتماعی در تضاد است. نظریه‌هایی که مشخصاً بر وظیفه‌ی رسانه در ارائه‌ی یک تصویر متعادل، منعکس‌کننده‌ی واقعیت‌های خوشایند و ناخوشایند و البته تسهیل گفتمان انتقادی تاکید دارند. نگاه معاون استانداری به رسانه یک نگاه ابزاری و نشان‌گرِ تلاش او برای داشتن یک ساختار ارتباطی هدایت‌شده است.

علاوه بر این و در موضوع امیدآفرینی، باید پذیرفت امید هنگامی که به عنوان یک محصولْ از بالا به پایین و از طریق بخشنامه‌های اداری ارائه می‌شود، ماهیتی شکننده و غیراصیل خواهد داشت. جامعه‌شناسی امید میان امیدِ انتقادی که برآمده از آگاهی و مشارکت است و امیدِ کاذب که ناشی از تبلیغات است، تمایز روشنی قائل می‌شود. تاکید فضل‌الله‌پور بر بیان کارآمدی‌ها و انتقال دستاوردها بدون اشاره‌ی همزمان به ضرورت نضج یافتنِ نقادی جدی و بدون تعارفِ ناکارآمدی‌ها و شفافیت و پذیرش نسبت به شکست‌ها، بیش‌تر به تولید و بسط موج امید کاذب می‌انجامد.

از دیدگاه فضل‌الله‌پور، فضای مجازی به دلیل آن‌چه او غیررسمی بودن، مسوولیت‌نا‌پذیری و تحلیل‌های بی‌پشتوانه می‌خوانَد، گاه و بی‌گاه به یک معضل تبدیل می‌شود. این گزاره، نگرشی دوگانه را به مخاطب القا می‌کند. از یک سو، رسانه‌های رسمی باید امید بیافرینند اما از سوی دیگر، فضای مجازی به عنوان عرصه‌ی نیمه‌عمومی به دلیل محدود نشدن در چهارچوب روایت رسمی، معضل و تلویحاً تهدید تلقی می‌شود. معاون استاندار البته خود نیک می‌داند که چرا فضای مجازی به ویژه در سال‌های اخیر در کشور مرجعیت رسانه‌ای پیدا کرده است. در این میان، هرچند فضل‌الله‌پور دولت فعلی را به درستی میراث‌دارِ مشکلات عدیده معرفی می‌کند اما به جای این‌که بر اقدامات عینی و پاسخ‌گویی شفاف برای مواجهه با مشکلات و حل آن‌ها تکیه کند، رسالت اصلی را در مهارت‌های امیدآفرینی و تکنیک‌های تقرب به مردم جستجو می‌کند.

ناگفته پیداست که موارد مطروحه در نشست شورای اطلاع‌رسانی استان که نمایان‌گر تلاش برای جایگزین کردن وظیفه اطلاع‌رسانی رسانه با وظیفه امیدآفرینیِ هدایت‌شده است، چند ریسک عمده دارد. از جمله کاهش اعتبار رسانه‌ها جزو اولین مخاطرات خواهد بود زیرا هنگامی که مردم احساس کنند رسانه‌ها به صورت یک‌سویه در حال طرح و گزارش دستاوردها هستند، بالطبع به منابع غیررسمی روی می‌آورند و اعتماد به نهادهای رسمی خدشه‌دار می‌شود. هم‌چنین محتمل است تمرکز بر روایت‌سازی مثبت، انرژی و توجه لازم برای حل مسائل بنیادین را منحرف کند و به تعویق پاسخ‌گویی منجر شود. ضمن این‌که تضعیف مشارکت اصیل از دیگر اثرات مخرب امیدآفرینی هدایت‌شده است چون امید واقعی از مشارکت شهروندان در تعیین سرنوشت خویش و مشاهده تاثیرگذاری نقدشان سرچشمه می‌گیرد نه از شنیدن یک روایت مثبتِ یک‌سویه!

پس به جای در پیش گرفتنِ دستور کارِ امیدآفرینی به مثابه یک تکلیف تبلیغاتی، بایسته است مکانیسم‌هایی را پی گرفت که علاوه بر این‌که شفافیت و پاسخ‌گوییِ نهادهای دولتی را افزایش داده و امکان نقد سازنده و گزارش‌گری مستقل را فراهم می‌کنند، فضای گفتگوی عمومی شامل رسانه‌های رسمی و مجازی درباره‌ی مشکلات و راه‌حل‌ها را باز و مورد حمایت قرار می‌دهند. در این صورت، امید نه به عنوان یک کالای تولیدی از بالا که در نتیجه‌ی طبیعی اعتماد بازساخته شده و احساس کارآمدی جمعی، ‌به صورت خودکار ظهور خواهد کرد. وظیفه‌ی رسانه در این الگو نه امیدآفرینیِ دستوریِ عمدتاً ناموفق که واقعیت‌گویی شفاف، نظارت بی‌طرف و تسهیل گفتمان عمومی است که در بلندمدت تنها پایه‌ی قابل اعتماد برای امید اجتماعی پایدار خواهد بود‌.

نظرات بینندگان