کد خبر: ۱۱۳۷۵۷
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۹

زیر پای تردید

 شوشان ـ فاضل خمیسی :

 سخن گفتن از آن، زجر آور و دشوار است، اما واقعیتی است که نه قابل کتمان است و نه رضایتبخش و مطلوب و قابل تبلیغ !
  خودکشی را می گویم…
 پیاده شدن از قطار زندگی، بن بست روانی، نقطه ی پایان بر همه ی رویدادهایی که رنج و محنتشان غیرقابل تحمل فرض شده است، احساس اضافه یا مزاحم بودن و حتی تصور رسیدن زودهنگام به ورائی که با مرگ محقق 
می شود و …
    هر چند مثل اعلام آمار نیروی انتظامی برای پایین آوردن میزان و تعداد سرقت ، سعی می کنند در صورتجلسات تنظیمی  از واژه ی «مفقودی» استفاده کنند تا شاید با این کلمه، از آمار عنوان سرقت کاسته شود  اما خود به خوبی می دانند که امنیت واقعی با تغییر واژه یا بازی با عدد محقق نمی شود،در بحث خودکشی هم با نادیده گرفتن این «بی هنجاری» و کتمان آمار واقعی آن نه تنها به سلامت روانی جامعه  کمک نمی شود بلکه باعث می گردد که یک آسیب فردی به بحرانی اجتماعی تبدیل شود.
 پراکندگی جغرافیایی، سن، شرایط اقتصادی، جنسیت، تحصیلات، وضعیت خانوادگی و اجتماعی و سایر ، نشان می دهد، این پدیده قادر است در همه ی اذهان وارد و آدمی را وادار به اقدامی نماید که در هیچ برهه ای تصور چنین رفتاری را از خود نداشته است …
موهبت زندگی مملو از حادثه و رویداد و فراز و نشیب هاست، و باید لحظه، لحظه آن را درک کرد و از آن بهره جست، هر چند مرگ حقیقی ترین واقعیت  و همزاد انسان است اما نوع نگرش به آن باید مطابق با حقیقت وجودیش برای جامعه تبیین گردد، زندگی ودیعه ای است که آدمی نه تنها اختیاری برای پایان آن ندارد بلکه باید تلاش کند که دامنه ی آن را هم به صورت کمی و هم کیفی افزایش دهد.. وقتی بیمار صعب العلاجی حاضر است برای یک روز بیشتر زنده ماندن تن به انواع درمان‌های سخت و جانکاه بدهد و تمام دارایی اش را برای 
سلامتی اش هزینه کند، گذشتن از زندگی به دلایل مختلف ، نوعی از کار افتادن اندیشیدن است.
 خودکشی با نوعی خودفریبی همراه است، زیرا فرد برای خود رنجی غیرقابل باور متصور است در حالیکه بسیاری از مشکلات با مرور زمان و مدارا و برنامه قابل حل هستند…
  آشنایی می گفت، خودکُشی نوعی وسوسه  است که اگر بتوانی آنرا از ذهنت خارج کنی بر آن غلبه خواهی کرد..
 حال اگر «خودکشی» خود فریبی باشد یا وسوسه یا هر عنوان دیگر، برای درمان آن، شناسایی افراد در معرض این «ناخوشی» از ضروریات اقدامات اولیه به شمار می آید.
 تاب آوری و زیست مدارانه جویانه با معضلات و مشکلات، از مهارتهای زندگی است که در این رابطه سازمانهای رسمی و غیر رسمی لازم است وظایف تخصصی خود را به نحو مطلوب به انجام برسانند،
 آدم سالم خودکشی را گزاره ای ملموس نمی داند زیرا این اقدام نه تنها مشکلات را حل نمی کند بلکه باعث افزایش آنها می شود.. 
   انسان نه تنها معقولترینِ  آفریده است بلکه سازگارترین مخلوق هم به شمار می آید، توانمندی آدمی در برابر ناملایمات شگفت آور است، کافیست که به این باور برسد که «او» توانایی تحمل و حل مساله را دارد.
   سالهاست که نهادهای متولی تربیت اجتماعی و روانی جامعه با آن اسامی پُرطمطراقشان از مسیر تخصصی خود خارج و فقط اقدام به نمایش‌‌ کار داشته و از تاثیر گذاری فارغ و تعطیلند، لذا بنظر می رسد  باید 
«تشکل های مردم نهاد» در این زمینه آستین را بالا زده، 
بر پایه ی دانش و بصورت عالمانه از رواج این پدیده ی ناخوشایند جلوگیری بعمل آورند…

 

نظرات بینندگان