امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - مسعد سلیتی / وکیل دادگستری :
استان خوزستان، با منابع طبیعی بینظیر، صنایع مادر و پتانسیلهای اقتصادی عظیم، یکی از ستونهای اصلی اقتصاد ایران است. این استان با تأمین بخش قابلتوجهی از تولید ناخالص داخلی کشور، میزبان غولهای صنعتی نظیر شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، شرکت ملی حفاری ایران، شرکت فولاد خوزستان و شرکت نفت و گاز اروندان است. رودهای پرآبی مانند کارون، کرخه و دز، ظرفیتهای کشاورزی گستردهای را فراهم کردهاند که تولید محصولاتی نظیر نیشکر و خرما را ممکن ساخته است. همچنین، پتانسیل بالای انرژی خورشیدی و نیروگاههای حرارتی و گازی مانند رامین، زرگان و آبادان، خوزستان را به یکی از مراکز مهم انرژی کشور تبدیل کرده است.
بااینحال، این ثروت عظیم با بحرانی عمیق همراه است. خوزستان در بهار ۱۴۰۴ با شاخص فلاکت ۴۶.۶ واحدی (ناشی از تورم ۳۵.۶ درصدی و بیکاری ۱۱ درصدی)، بالاترین شاخص فلاکت را در میان استانهای ایران به خود اختصاص داده است. این شاخص، که از مجموع نرخ تورم و بیکاری محاسبه میشود، نشاندهنده فشار اقتصادی و اجتماعی بر خانوارها و کاهش کیفیت زندگی است. این وضعیت در استانی که از نظر منابع طبیعی و زیرساختی یکی از غنیترین مناطق ایران است، تناقضی آشکار را به نمایش میگذارد.
*واقعیتهای امروز خوزستان*
• بیکاری گسترده: نرخ بیکاری جوانان در بسیاری از شهرهای خوزستان به ارقام دو یا حتی سهرقمی رسیده و به کاهش امید و افزایش نارضایتی منجر شده است.
• تنش آبی: علیرغم وجود رودهای پرآب، روستاها و شهرهایی مانند اهواز، حمیدیه و شادگان با کمبود آب شرب مواجهاند که به مهاجرت و بحرانهای اجتماعی دامن زده است.
• آلودگی و ریزگردها: خشکی تالابها و سوءمدیریت زیستمحیطی، ریزگردها را به معضلی مزمن تبدیل کرده که سلامت عمومی را تهدید میکند.
• قطعی برق و آب: قطعی مکرر برق و آب شرب در مناطقی مانند اهواز، سوسنگرد، ایذه و رامهرمز، زندگی روزمره را مختل کرده است.
• زیرساختهای فرسوده: بنادر تجاری خرمشهر و آبادان پس از جنگ بازسازی نشدهاند و رود کارون، که زمانی مسیر کشتیرانی تجاری بود، اکنون متروکه و در حال خشک شدن است.
*علل بحران فلاکت در خوزستان*
این تناقض میان ثروت و فلاکت ریشه در عوامل متعددی دارد:
1. تمرکز قدرت اقتصادی در پایتخت: تخصیص نامتوازن بودجههای ملی و تمرکز منابع در تهران، توسعه منطقهای خوزستان را نادیده گرفته است.
2. سوءمدیریت منابع: عدم بهرهبرداری بهینه از رودها، تالابها و نیروی کار بومی، فرصتهای توسعه را هدر داده است.
3. تبعیض در تخصیص بودجه: سرمایهگذاریهای زیرساختی در خوزستان نسبت به نقش اقتصادی آن در کشور ناچیز بوده است.
4. ناکارآمدی در صنایع پاییندستی: عدم توسعه صنایع پاییندستی نفت و گاز، ارزشافزوده اقتصادی و فرصتهای شغلی را محدود کرده است.
5. بیتوجهی به آموزش: نبود برنامههای مؤثر برای آموزش نیروی کار بومی، بیکاری را تشدید کرده است.
6. وابستگی به نفت: وابستگی بیشازحد به درآمدهای نفتی، اقتصاد خوزستان را در برابر تحریمها و نوسانات بازار جهانی آسیبپذیر کرده است.
7.ناکارآمدی مدیریتی و زیرساختی: بحران تنش آبی، قطعی برق در دمای بالای ۵۰ درجه و فرسودگی زیرساختها، زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده است.
8. آسیبهای زیستمحیطی: انتشار ۴۹ میلیون تن گازهای گلخانهای (۵.۷ درصد کل کشور) و ریزگردها، سلامت عمومی و بهرهوری کشاورزی را کاهش داده است.
9. فقر و نابرابری اجتماعی: خوزستان با بالاترین جمعیت حاشیهنشین، فقر مطلق و شکاف طبقاتی عمیقی مواجه است.
10. تخریب زیرساختهای تجاری: بنادر آبادان، خرمشهر و ماهشهر و رود کارون به دلیل عدم بازسازی، کارایی خود را از دست دادهاند.
*ضرورت اقدام فوری*
وضعیت کنونی خوزستان زنگ خطری برای مسئولین است. ادامه روند فعلی میتواند به تشدید نارضایتیهای اجتماعی، افزایش مهاجرت و حتی بیثباتی امنیتی منجر شود.برای کاهش فلاکت چندبُعدی در خوزستان (فقر، بیکاری، مهاجرت، مشکلات زیستمحیطی و ناکارآمدی اداری) باید مجموعهای از راهکارهای جامع و همافزا در حوزههای مختلف اجرایی شوند.
توسعه متوازن و عدالتمحور در خوزستان با بازنگری در الگوی تخصیص منابع ملی و اختصاص بودجه متناسب با محرومیتها و ظرفیتهای استان ، طراحی برنامه توسعه ویژه خوزستان بهعنوان یک اولویت ملی در سطح ریاستجمهوری یا سازمان برنامه و بودجه ، احیای محیط زیست و منابع طبیعی با احیای هورالعظیم و تالابهای استان، مقابله با ریزگردها از طریق کاشت پوشش گیاهی و همکاری با کشورهای منطقه، مدیریت منابع آبی از جمله جلوگیری از انتقال غیرمنصفانه آب به استانهای دیگر، اعمال استانداردهای زیستمحیطی بر صنایع نفت و پتروشیمی، تنوعبخشی به اقتصاد با سرمایهگذاری در بخشهای غیرنفتی مانند کشاورزی مدرن، انرژیهای تجدیدپذیر (بهویژه خورشیدی) و گردشگری، ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی بومی با راهاندازی صنایع تبدیلی کشاورزی و صنایع پاییندستی نفت و گاز در داخل استان، حمایت از کارآفرینی بومی و کسبوکارهای کوچک و متوسط ، استفاده از مناطق مرزی و بنادر برای توسعه تجارت و اقتصاد دریامحور (بندر امام، خرمشهر، آبادان)، تقویت زیرساختهای عمومی با توسعه حملونقل جادهای، ریلی و دریایی، بهبود وضعیت برق، آب آشامیدنی، فاضلاب و اینترنت در شهرها و روستاهای استان، نوسازی مدارس، بیمارستانها و مراکز خدمات عمومی، مبارزه با فساد و رانتخواری با شفافسازی در قراردادهای نفتی، عمرانی و استخدامی در استان ، سپردن مسئولیتها به افراد متخصص، شایسته و بومی با نظارت نهادهای مدنی و رسانهای، بهبود وضعیت مدارس و ارتقای سطح آموزش و حمایت از دانشگاه های خوزستان بخشی از این راهکارهای طرح جامع است.
کاهش فلاکت خوزستان نیازمند اراده سیاسی قوی، برنامهریزی علمی، مشارکت فعال مردم خوزستان در تصمیمگیریها و برنامه ریزی ها، از طریق شوراها، سمنها و مطالبهگری مدنی و شایستهسالاری است. استان باید از نگاه صرفاً اقتصادی-امنیتی خارج شود و بهعنوان یک مرکز انسانی، فرهنگی، تاریخی و راهبردی دیده شود.
شهروندان خوزستان و سراسر ایران از این پارادوکس آگاه هستند که ثروت طبیعی و صنعتی عظیم خوزستان در تضاد با فقر، بیکاری و مشکلات زیرساختی قرار دارد. این وضعیت نتیجه سالها ناکارآمدی مدیریتی و عدم توجه به توسعه پایدار است. آگاهی عمومی میتواند فشار لازم را برای تغییر سیاستها ایجاد کند و شهروندان میتوانند از طریق مشارکت در گفتمانهای اجتماعی، حمایت از پروژههای محلی و مطالبهگری از مسئولین، نقش فعالی در تغییر این وضعیت ایفا کنند.