کد خبر: ۱۱۳۱۳۸
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۱
صادق رضایی

عالیجناب فرودسی

شوشان - صادق رضایی :

-بسیار مایه‌ی تأسف است که همزمان با چاپ و توزیع گسترده‌ی شاهنامه فردوسی در کشور تاجیکستان و اقدامات درخشان این کشور در راستای پاسداشت این گنجینه‌ی  حوزه ی تمدنی   ایران بزرگ ،  شاهد اهانت  به حکیم ابوالقاسم فردوسی در خودِکشور ایران باشیم.
-از آن وقایعی است که دل ها  را می سوزاند و فکرها را مشغول می کند که اشکال کار کجاست؟ ما را چه شده است؟ 

ز ایران پراکنده شد رنگ و بوی

سراسر به ویرانی آورد روی

دل خسرو از درد و رنجش بسوخت

به کردار آتش رخش برفروخت

-اگرچه‌ اظهار نظرهای نسنجیده و به دور از خرد، چیزی از ارزش‌های فردوسی و شاهکار ماندگارش، شاهنامه نمی‌کاهد. اما غرور ملی ما ایرانیان را خدشه‌دار  کرد  . به‌قول استاد هوشنگ ابتهاج:

من چه گویم که غریب است دلم در وطنم.
و اکنون فردوسی در وطن خود مظلوم واقع شده. 

-هزاران  سال از روزگار فردوسی گذشته است، اما سخن او همچنان زنده و تپنده در جان ایرانیان جاری است. کسی که شاهنامه را خوانده باشد، می‌داند فردوسی نه برای روزگار خویش، که برای همه اعصار سخن گفته است. او از همان آغاز سرودن شاهنامه دانست که «نام» تنها سرمایه آدمی است و به همین سبب با سربلندی نوشت:

نمیرم از این پس که من زنده‌ام
که تخم سخن را پراکنده‌ام

-آیا جز این است؟ امروز هم هر ناسزایی که به فردوسی و شاهنامه او گفته شود، بیش از آنکه گَردی بر دامن آن کوهسار فرهنگ بنشاند، رسوایی گوینده‌اش را آشکار می‌کند. فردوسی خود بارها هشدار داده بود که بی‌خردی مایه بی‌نامی است و آن کس که قدر زبان و فرهنگ خویش نداند، در دیده همگان خوار خواهد شد.

-آری، شاهنامه یادگار رنج سی‌ساله بزرگ این بزرگ مرد مردی است و چنین  بنای باشکوهی را با سخنی سست و یاوه نمی‌توان ویران کرد. آنچه به نام توهین بر زبان می‌آید، سنگ‌ریزه‌ای است در برابر کوه؛ سنگریزه در همان دم می‌شکند، و کوه همچنان استوار بر جای می‌ماند.

-از این رو فقط خشم و فریاد و برخورد قضایی  پاسخ مناسب  توهین نیست. *بهترین واکنش، بازگشت به خود فردوسی است.* او راه را نشان داده است: 
 *اگر می‌خواهیم از میراثمان پاسداری کنیم، باید خرد را چراغ راه کنیم و زبان را به پاکی نگاه داریم* . فردوسی بارها ستایش خرد را برتر از هر ستایشی دانست، و همین جاست که روشن می‌شود: بی‌خردان با ناسزاگویی به بزرگان، چیزی جز بی‌آبرویی برای خود نمی‌خرند.

-پس لازم است بار دیگر سخن فردوسی پژواک یابد:
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد

خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای

-شاهنامه زنده است، فردوسی زنده است، و زبان پارسی زنده است. آنچه فراموش خواهد شد، نام بی‌خردان است که در غفلت و بی‌فرهنگی بر این میراث جاودان زبان گشودند.

و در کنار این یادآوری، ما نیز مسئولیم. نهادهای آموزشی باید شاهنامه را نه به عنوان کتابی سنگین و دوردست، بلکه به مثابه درسی از خرد و هویت به نسل جوان بشناسانند. رسانه‌های ملی، به‌ویژه صدا و سیما، باید نقش فعال‌تری در معرفی فردوسی و تبیین جایگاه او ایفا کنند. همچنین شایسته است که ثبت و معرفی شاهنامه در نهادهای بین‌المللی، همچون یونسکو، با جدیت دنبال شود تا جهانیان بیش از پیش با این گنجینه بی‌مانند آشنا شوند. تنها در سایه چنین توجهی است که می‌توان فردوسی را آن‌گونه که شایسته است پاس داشت و میراث او را به آیندگان سپرد.

نظرات بینندگان