امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ محمدجعفر محمدزاده :
زبان، مهمترین مؤلفۀ هویت ملی هر ملت است. زبان، حس مشترک، عاطفۀ مشترک و درک مشترک از جهان پیرامون را برای یک ملت پدید میآورد. حکیم ابوالقاسم فردوسی تاریخ و فرهنگ ایرانیان را در قالب زبان حماسه ماندگار ساخت و مفاهیم آن را به بخشی از خاطره جمعی ایرانیان تبدیل کرد.
بیتردید اگر زبانی ملی وجود نداشته باشد، هیچ ملتی نمیتواند بهراستی ملت باشد و بماند. زبان ملی بهمعنای نادیده گرفتن زبانهای قومی و محلی نیست، بلکه زبان مشترک همه مردم برای حفظ هویت واحد و مشترک است. ملتی که زبان مشترک و فراگیر نداشته باشد، از تاریخ و فرهنگی ماندگار و یکپارچه نیز بیبهره خواهد بود.
ایرانیان در سراسر تاریخ، همواره در کنار زبانهای قومی و محلی زبان ملی را پاس داشتهاند و زبان ملی نه تنها در تعارض با زبانهای محلی نبوده است، بلکه سخنوران آنها از برجستهترین پدیدآورندگان آثار بزرگ و محتوای ارزشمند زبان فارسی بودهاند.
زبان فارسی در پیوند و تعامل با زبانهای قومی و محلی بالیده است. ایرانیان نخستین بار در سدۀ سوم هجری و در روزگار منصور بن نوح سامانی، برای قرآن ــ کتاب وحی و به زبان عربی ــ تفسیرهایی به فارسی نوشتند و ترجمه قرآن به زبان فارسی نیز در همان دوران پدید آمد. بدینگونه ایرانیان با پذیرش اسلام، عضوی مؤثر از امت اسلامی شدند، اما با نگاهبانی از زبان فارسی، ملیت خویش را نیز پاس داشتند. هیچ عاملی همچون زبان ملی نتوانسته است در فراز و فرود تاریخ طولانی ایران، هویت ایرانی را از یورش بیگانگان و حوادث روزگار محفوظ بدارد.
شاهنامه فردوسی چنان اثر سترگ و شگرفی است که تأثیری ژرف بر فرهنگ و روان ایرانیان نهاده است. بهگونهای که تقریباً همۀ گویشوران زبانهای ایرانزمین یا به تقلید از آن منظومههایی سرودهاند یا بهطور مستقیم از شاهنامه تأثیر پذیرفتهاند. بسیاری از ایشان نیز خود از پژوهشگران و شاهنامهشناسان برجستۀ ایران و جهان بهشمار میآیند.
کارگاههای شاهنامهپژوهی دوشنبه شبها در مجمع ستارخان تهران برگزار میشود.