امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ محسن صنیعی :
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
در هفته گذشته، دو نشست تخصصی در دانشگاه شهید چمران اهواز، با حضور کارشناسان برگزار شد. یکی پیرامون آلودگی هوای خوزستان و دیگری در حاشیه اولین کنفرانس پژوهشهای کاربردی در مهندسی مکانیک، میزگرد ناترازی انرژی. در این دو نشست، محور گفتوگو، منابع آلایندگی در خوزستان و نیز ناترازی انرژی بود. اگر منابع آلایندگی در خوزستان را شامل فلرهای نفتی، دود کارخانجات فولادی و کربنی، نیروگاهها و همچنین دود ناشی از سوزاندن مزارع مختلف توسط کشاورزان و شرکتهای نیشکر و نیز دود ناشی از نیزارهای هورالعظیم خصوصاً بخش عراقی آن و نیز دود ناشی از خودروها بدانیم، پرسش این است که این آلایندگی چه مقدار با سیاستهای حاکم بر کشور ارتباط دارد.
در یک گزارش از میزان کربن تولید شده در کشورها، ایران در ردیف پنجم از میزان کربن تولید شده جهانی است. اگر این میزان کربن را بر بزرگی اقتصاد در نظر بگیریم، مشخص میشود که ایران در بالاترین رتبه های میزان کربن تولید شده بر سرانه درآمد اقتصادی قرار دارد. این جایگاه تکاندهنده، تصادفی نیست بلکه حاصل سالها سیاستگذاری نادرست در حوزه انرژی و محیط زیست است که کشور را در دام صنایع انرژیبر و آلاینده گرفتار کرده است.
الف- دود حاصل از صنایع فولاد
این دود ناشی از آن است که مصرف انرژی بر واحد تولید فولاد، بالاتر از استانداردهای جهانی است، حتی اگر این میزان در حدود مجاز استاندارد داخلی قرار گرفته باشد. متأسفانه تکنولوژی به کار رفته در همه صنایع ما و از جمله صنعت فولاد، بهروز نیست. موقعی که اقتصاد ایران در یک جزیره جهانی قرار گرفته است، طبیعی است که صنعت با تکنولوژی بهروز، کار نکند. بهروز نبودن، مساوی است با مصرف انرژی بالاتر و مساوی است با آلایندگی بالاتر. متأسفانه این کارخانهجات، خود را موظف به فیلتر کردن آلایندگی هم نمیدانند. حاصل آن دودی است که همه منطقه را گرفته است و بعد، مریضیهایی که ناشی از آلایندگی، گسترش مییابد.
ب- دود ناشی از سوزاندن مزارع
یکی از مولفههای آلایندگی، دود ناشی از سوزاندن مزارع توسط کشاورزان یا شرکتهای نیشکر است. مهمترین دلیل آن را باید در عدم بهروز بودن تکنولوژی برداشت سبز و یا عدم توانایی کشاورزان محلی در برداشت سبز دانست.
ج- فلرهای نفتی
از دیگر عوامل آلایندگی، فلرهای نفتی است. با مقایسهای با کشورهای منطقه حاشیه خلیج فارس، مشخص است که بهروز نبودن تکنولوژی، باعث شده است که همچنان فلرهای نفتی، به عنوان یک منبع آلایندگی در منطقه فعال باشند. در حالی که میتوان از این منبع انرژی، بهرهبرداری بهینه نمود و شاهد تبخیر سرمایههای ملی و آلودهسازی محیط زیست نباشیم.
د- نیروگاههای با سوخت فسیلی
موقعی که در تأمین گاز نیروگاهها و صنایع، دچار مشکل هستیم، در نتیجه نیروگاهها با سوخت فسیلی کار میکنند، حاصل آن آلایندگی است. سیاستهای کلان باعث شده است که برداشت قطر از منابع گازی مشترک، بسیار بیشتر از ایران باشد، در نتیجه، ایران با مشکل ناترازی گاز مواجه باشد. اگر در سالهای گذشته به سمت گسترش انرژیهای تجدیدپذیر میرفتیم و مثلاً ۳۰٪ انرژی الکتریکی ما از انرژیهای تجدیدپذیر میبود، هم سهم سوخت فسیلی در تولید انرژی الکتریکی و هم آلایندگی کاهش مییافت، و حتی، منابع آبی ما به راحتی در بعضی سالها، بدون برنامه برای تولید انرژی الکتریکی در پیک، هدر نمیرفت.
ه- خودروهای متحرک
از عوامل دیگر آلایندگی، خودروهای متحرک است. در این مورد باید گفت متوسط مصرف سوخت خودروهای داخلی، از استاندارد جهانی بالاتر است، به علاوه، بنزین مصرفی در خودروها یا گازوییل در خودروهای سنگین، دارای کیفیت پایینتر از استاندارد جهانی است، در نتیجه شاهد آلایندگی بیشتر هستیم. این که خودروها، از تکنولوژی پایینتر برخوردار هستند و سوخت مصرفی، کیفیت پایینتر دارد، ناشی از این است که کشور در شرایط تحریم و جدایی از دنیا قرار دارد.
بررسیها نشان میدهد، درصد بالایی از آلودگی هوا در کلانشهرها ناشی از منابع متحرک است.
و- آلایندگی ناشی از سوختن نیزارهای هورالعظیم
همه شواهد نشان میدهد که بخش عراقی هورالعظیم، تقریبا کاملا خشک شده و صدها دکل حفاری نفت، در حال استخراج نفت هستند. متأسفانه مقامات محلی عراقی، نسبت به اطفای آتشسوزی در این منطقه، اقدام اساسی به خرج نمیدهند. آیا اگر روابط ما بهتر میبود، این چنین با تسامح برخورد میکردند، یا میتوانستند حتی با استمداد از نیروهای بینالمللی، نسبت به اطفای حریق، اقدام میکردند؟
جمعبندی:
آن چه از آلایندگی هوا در خوزستان میبینیم که نمونه بسیار بزرگی از آلایندگی در کلانشهرهای کشور است و نیز آن چه از ناترازی انرژی میبینیم، بیتأثیر از سیاستهای کلان حاکم بر کشور نیست. آلودگی هوای ایران تنها یک مسئله زیست محیطی صرف نیست، بلکه نماد سیاستگذاریهای ناکارآمد است.
اگر میخواهیم کشور از بحرانهای مختلف زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، خارج شود، باید یک تحول اساسی در سیاستهای کلان، ایجاد کرد. این تحول نیازمند عزم جدی حکومت و همکاری بخشهای مختلف حاکمیت است. باید با تغییر نگرش در شیوه حکمرانی و اولویت قرار دادن رفاه شهروندان، زمینههای کاهش آلایندگی و حرکت به سمت توسعه پایدار را فراهم کنیم.