کد خبر: ۱۱۳۶۶۵
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۷
غلامرضا فروغی نیا

شکست پروژه خانه مطبوعات

با تشکر از برگزارکنندگان تالار گفتگو، مایلم در ارتباط با موضوع بحث ، یعنی بررسی ماهیت نهاد فرهنگی و صنفی «خانه مطبوعات»، نکاتی را با شما در میان بگذارم.
پس از سال‌ها تجربه و مشاهده، به باور من این نهاد نتوانسته است به اهداف مورد انتظار در حوزه حمایت از صنف مطبوعات و به‌طور کلی جامعه رسانه‌ای دست یابد.
 واقعیت این است که خانه مطبوعات—چه در سال‌های اخیر و چه گذشته  بویژه در سطح ملی—به پروژه‌ای کم‌ثمر و ناکارآمد تبدیل شده است؛ نهادی که متأسفانه پاسخگوی اعضای خود نیست.
از سوی خانه مطبوعات ایران ،در طول دوازده سال گذشته، نه مجمع عمومی مؤثری برگزار شده که بتواند هیئت‌مدیره و مدیرعامل را پاسخگو کند و نه صدای واقعی جامعه رسانه‌ای در آن شنیده شده است. در حالی‌ که هزینه‌های انتشار روزبه‌روز افزایش یافته، خانه مطبوعات گویی از مسائل روز بی‌خبر است. آخرین نمونهٔ بارز این بی‌عملی، سکوت کامل در قبال حذف سهم کارفرما از بیمه خبرنگاران بود؛ در همان زمان که جامعه رسانه‌ای ناچار شد دوباره به شیوه‌های سنتی، از جمله تهیه طومار و جمع‌آوری بیش از ۴۰۰ امضا از مدیران مسئول، برای رساندن صدای خود به مسئولان عالی‌رتبه متوسل شود از خانه مطبوعات ایران حتی یک بیانیه ساده صادر نشد. این یعنی شکست پروژه خانه مطبوعات!
واقعیت این است که صنف رسانه باید برای آینده و حیات خود چاره‌ای اساسی بیندیشد. نهاد صنفی زمانی می‌تواند مؤثر باشد که مستقل عمل کند و اسیر مصلحت‌اندیشی‌های شخصی و سیاسی نشود.
 چگونه می‌توان پذیرفت پیش‌نویس "قانون برنامه هفتم توسعه" به وزارت ارشاد و نیز به دست مدیران خانه مطبوعات رسیده باشد، اما این نهاد حتی آن را مطالعه نکرده باشد تا بفهمد چه آینده‌ای برای رسانه‌ها در این قانون ترسیم شده است؟
 آیا وظیفه‌اش نبود که با موضع‌گیری درست، مذاکره و رایزنی با مسئولان و یا حتی اطلاع رسانی به اعضای صنف، از حداقل حقوق جامعه رسانه‌ای پیش از تصویب قانون دفاع کند؟
متاسفانه حتی پس از اعلام رسمی سازمان تأمین اجتماعی درباره سهم کارفرما در بیمه خبرنگاران، باز هم خانه مطبوعات هیچ موضع روشن و شفافی ارائه نکرد. این سکوت، نشانه آشکار تعطیلی و ناکارآمدی این نهاد است.
در دولت گذشته نیز در موضوع واگذاری و حذف آگهی‌های دولتی و قضایی، تنها نهادی که هیچ واکنشی نشان نداد و در برابر تصمیمات یک طرفه علیه حیات مطبوعات، ایستادگی نکرد، همین خانه مطبوعات بود.
 وقتی از ابتدا مبنا بر مصلحت‌های شخصی و نه نهادی باشد، نتیجه‌ای جز ناتوانی و بی‌عملی حاصل نمی‌شود.
به باور من، جامعه رسانه‌ای باید به سمت ساختاری تازه و مستقل حرکت کند. ساختاری که پاسخگو باشد و بیلان عملکرد بدهد و مجمع عمومی علنی تشکیل دهد و وابستگی شخصی نداشته باشد . بتواند با صدای بلند و شفاف از منافع صنفی دفاع کند. اجازه ندهد یک مدیر کل لیست اعضای خانه مطبوعات را به اسم پالایش بگیرد و هرکس را دلش خواست و خوشش آمد خط بزند.این نهایت ناتوانی و عجز و اضمحلال  یک تشکیلات است.
 اگر برای خانه مطبوعات فکری اساسی نشود، این نهاد در وضعیت فعلی خود—که ساختاری فرسوده و تابع منافع فردی است—نه در حال حاضر دستاوردی دارد و نه در آینده چنین دستاوردی متصور است.
این در حالی است که مطبوعات هر روز بیشتر به سمت اضمحلال حرکت می‌کنند ، خانه مطبوعات نه‌تنها برنامه‌ای برای حمایت "اقتصاد رسانه" ارائه نداده، بلکه با سکوت خود، منافع شخصی برخی افراد را بر آینده رسانه‌ها ترجیح داده است. البته بحث در مورد این دستاوردهای شخصی مجالی دیگر می‌طلبد که فعلاً از آن عبور می‌کنم.

نظرات بینندگان