عیسی سجادی درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد که از هر شاخه و برگش دمار از روزگار آرد گرانی می کند بیداد و کس در فکر مردم نیست یکی هم نیست از خارج برای ما دلار آرد صدیقه صنیعی درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد برو در سایه اش بنشین ، بگو دلبر سه تار آرد بشین و لم بده، دستورصادرکن و با اخمی بگو هر روز در ظرفی برات سیب و انار آرد منصور علیزاده من از دست گرانی خسته گردیدم خدایا کو جوانمرد رشیدی تا برایم زهر مار آرد سلیمان هرمزی گرسنه مانده ام امشب و چشمانم به درگاه است که بابا جان درون آيد کمى نان و خيار آرد منصور علیزاده بزن هر تیپ می خواهی مدل پشت مدل اما کجا شلوار و پیراهن برای تو وقار آرد فدای این قدرعنا، فدای آن لب و دندان نفهمیدم که این قلبم برایم گرگ هار آرد محمد بقالان بیا با عزم ملت همرهی کن تا شوی ایمنپراید لعنتی هر روز مرگ بی شمار آرد ندارد پول زایشگاه ، رفته شوهرِ این زن برای زائوی بیچاره ابزارِ فرار آرد سلیمان هرمزی نه شامى خورده ام ديشب نه صبحانه ز بى پولى خدايا يک نفر را گو براى من نهار آرد حسین کریمی در این خاک عزیز ما بکاری هر درختی رااگر پارتی نداری تو برایت سم به بار آرد دلم پاییز می خواهد، کجا رفتست دلدارم؟ نگو بی معرفت رفته کمی برگ چنار آرد مهران شاکراگر از پول پرسانی بگو تا خاوری ریزد به جای شنگل و ماسه دلار بی شمار آرد عيسي سجادي ز دزدان گر المپیکی شود در این جهان بر پا دکل دزدی از ایران هم مدال افتخار آرد رضا امیری سفر تعبیر خوبی بود اگر امروز برگردد شنیدم زیره از کرمان برایت با قطار آرد مهدی سلحشوری اگر سیری فشارش بیشتر بر روده ها باشدو لیکن فقر و بی پولی به هر جایی فشار آرد شهنام پورمحمدی هوا هم آنچنان لج کرده با استان خوزستان که جای ابر و باران، پشت هم گرد و غبار آرد
منتشر شده در شماره چهارم کاکو