شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۴۴۹۹
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۶
گفتگوی اختصاصی شوشان با حسین علی خانی :
شوشان:حسين علي خاني ،پيشکسوت رسانه ملي فعال فرهنگي اجتماعي، مدرس فن بيان و نویسنده کتاب روابط پنهان در عصر مدرن
شوشان/پدرام طاهری: زندگيِ اعتدالي او، همچون علوم ارتباطات دريچه اي بود براي او تا با اتکا به ذهن عمل گرا، تحول خواه و گفتمان جديد آرمان هاي جهان وطني اش را بر اساس شعار «دوري از روابط پنهان» و تلاش براي بهبودي ذهنيت ها و باورهاي جامعه ي پيرامونش پي ريزي و گسترش دهد چرا که معتقد است مهمترين دلايل و معماي عقب ماندگي اقتصادي، اجتماعي و فقر فرهنگي در خوزستان ريشه در مديريتها و ادبيات اجتماعي و آسيب هاي ارتباطات انساني دارد که پيامد منفي آن در کنش هاي فردي،گروهي و سازماني بروز و نقاط خاموش و پارازيت هاي بي روح اجتماعي را در بر ميگيرد او براي اعلام اين واقعيت اجتماعي بيش از سه دهه فعاليت و اندوخته هاي رسانه اي خويش را گاهي به بهاي گزاف، پرداخت کرد.


 حسين عليخاني جزو نخستين چهره هاي رسانه اي خوزستان است که از سال 62 تا 69 بطور مستمر در صدا و سيماي خوزستان در راه اندازي برخي برنامه هاي راديويي مانند:سلام صبح بخير.برنامه روستا و پيام سنگرنشينان و بسياري برنامه هاي نمايشي و اجتماعي و راه اندازي برنامه هاي زنده شبکه ي استاني سيماي خوزستان بعنوان نويسنده و کارگردان و تهيه کننده، و مجري گري نخستين مسابقه و سرگرمي تلويزيوني مراکز استان ها (با عنوان هوش، حواس و خنده) و برنامه ي سيماي کارون نقش موثري ايفا کرده است.

وی با بهره گيري از تجربيات و تخصصي که طي سالهاي فعاليت در بزرگترين روابط عمومي ايران « رسانه ملي » کسب کرد پس  از حضور در مديريت روابط عمومي بزرگترين صنعت مادر کشور« گروه ملي صنعتي فولاد» توانست.رگه ها و پيوند هاي حياتي نويني را در شبکه هاي روابط عمومي انساني و صنعتي گروه ملي فولاد ايران معرفي و ايجاد نمايد . در کارنامه ي رسانه اي و مديريت فرهنگي حسين عليخاني ساخت چندين فيلم کوتاه و بلند مستندصنعتي ، داستاني ، تاريخي و همچنين سردبيري ماهنامه فولاد ايران و انتشار ده ها مقاله ي تاريخي و فرهنگي بويژه ستون طنزسياسي اجتماعي وکيل باشي و چند عنوان مقاله پژوهشي در زمينه ي علم ارتباطات و رسانه مشاهده مي شود.او بيش از يک چندين سال است بعنوان مسول توليد و مدرس رسانه و فن بيان و برخي دوره هاي مرتبط در سطوح مختلف براي سروش صداوسيما و برخي مجامع علمي ديگر برگزار نموده است اين گفت وگو بر اساس مباحث کتاب (روابط پنهان در عصر مدرن) با حسين عليخاني کارشناس ارتباطات و رسانه و فن بيان صورت گرفته است . در اين مصاحبه مباحث ارتباطات انساني و رسانه در خوزستان مورد بررسي و آسيب شناسي قرار گرفته است. 

 1- ) در مقدمه ي کتاب « روابط پنهان در عصر مدرن» اظهار کرده ايد، با نوشتن اين کتاب قصد دارم نوري بر تاريکي هاي  برخي روابط پنهان و اذهان پيرامونم بتابانم. شما در همين استاني که زندگي مي کنيد ارتباطات انساني را چگونه مي بينيد؟ بنام خدا ، بدون مقدمه وارد اصل مبحث مي شوم، يکي از مشکلات و در واقع آسيب هاي جامعه ي امروز ما چه عام و چه خاص درمورد ارتباط هاي اجتماعي اين است که شهروندان عزيز کمتر متوجه توانايي و قدرت «حواس چند گانه» خودشان براي ارزيابي بهتر پيرامون زندگي و ارتباطات انساني منجر به بهبود عملکردشان هستند! درصورتيکه با استفاده بهتر و متمرکزتر از حواس مختلف و به ويژه بينايي و شنوايي و حتي حس ادراک و فهم اجتماعي مي توانيم به شناخت، درک و معرفت بيشتري از زندگي مادي و معنوي و روابط پيرامون خود برسيم. يک شهروندي که خوب نمي بيند و خوب نمي شنود پس نمي تواند پيرامون فضاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و.... خودش را خوب تحليل و ارزيابي کند.

در واقع مي توان به صراحت گفت: معجزه ي درست ديدن و معجزه ي درست شنيدن و استفاده همه ي حواس پنجگانه يکي از مولفه هاي مهم ادراک است که از فعال رسانه اي تا هر شهروندي با هر نقش اجتماعي يا برخي سياسيون اين ويژگي را ناديده گرفته ايم اين مسئله باعث ايجاد ناهمترازي در رفتار و گفتار افراد مي شود. وقتي که در دو حوزه ي رفتارهاي کلامي و غير کلامي به اين قصه بنگريم. ما در رفتارهاي کلامي به آنچه مي گوييم عمل نمي کنيم و در رفتارهاي غير کلامي نقش ديگران را بازي مي کنيم و سوم شخصي که پيدا نيست.

قرار است در تاريکي شخص را بشناسيم به همين علت براي رسيدن به سلامت اجتماعي و بهداشت رواني فردي و اجتماعي ضرورت دارد که نقش خودمان را مطلوب بازي کنيم و به اندازه ي داشته هايمان حرف براي گفتن داشته باشيم.

 بطور مثال در حوزه ي سياسي برخي نمايندگان استان ما در مجلس شوراي اسلامي چرا پاي لايحه اي را امضا مي کنند که مردم خوزستان در فصل گرما ضرر نمايند؟ چرا مردم همين کلان شهر اهواز از کمترين امکانات رفاهي ساده و حقوق شهروندي مانند دفع فاضلاب يا آسفالت خيابانها و بويژه مناطقي مانند شهرک دانشگاه نبايد برخوردارباشند ؟ مردم تناقض ها را ميبينند و براي وحدت ملي دم فرو برده اند اما آقايان شايد نميدانند اين معضلات و تناقض ها در ميان مردم تاثير رواني سو زيادي به همراه دارد.

به همين شکل در ديگر حوزه هاي فرهنگي، اجتماعي و زيست محيطي نيز ناهمترازي گفتار و رفتاري بسيار است . هنوز تفکرات کهنه و پوسيده محافظه کارانه در ذهن برخي مديران امروزي خوزستان است در حاليکه در حوزه ي مديريت جامعه، به روز بودن و توجه به نيازشناسي و اقدام منطقي يک مولفه ي اساسي است،ببينيد:مثلا: برخي حوزه ها ي صنعت که بايد جايگاه صنعتگران نخبه و کارآفرينان باشد در حال حاضر حيات خلوت برخي آدم هاي سياسي شده است البته برخي آدمهايي که زمين بازيشان را عوض کرده اند و در دوراني طبل بزرگ زير پاي راست شان بود.بعد زير پاي چپشان و حالا پز اعتدالي گرفته اند.

آقاجان درخوزستان يازده واحد پتروشيمي و هفت واحد نيشکر فعال و نيمه فعال داريم در حالي که هر کدام از اين ظرفيت ها آرزوي يک کشور است اما شوربختانه مديران ما از اين پتانسيل هاي قدرتمند براي کارآفريني و بهره بيشتر براي جوانان باسواد استان کمترين بهره را ميبينند.متاسفانه اين حداقلِ نقطه هاي تاريک در روابط عمومي. انساني اجتماعي منجر به ورود پديده هاي منفي رانت به متن جامعه وحاشيه نشيني آدم هاي نخبه و کار بلد شده است که فضاي بي روح اجتماعي را تشديد ميکند.

 2-) اينطور به نظر مي رسد علوم ارتباطات از ديدگاه شما فرصتي براي ترويج مفاهيم مثبت و معنوي،شادي، عشق، اميد و در واقع تزريق انرژي مثبت در مقابله با انرژي منفي در رگ هاي جامعه است؟ صددرصد اماشرط آدم بودن پيشنياز آن است و بخش عمده ي رسالت يک رسانه در تعامل با جامعه همين نکته است در حوزه ي علوم ارتباطات مبحث گونه شناسي رسانه و پاسخ به نيازهاي مخاطبين با اين پرسش مطرح ميشود که گونه شناسي رسانه اي چيست؟ ما قبلن  به راديو تلويزيون، روزنامه ها و مجلات مکتوب رسانه مي گفتيم در صورتيکه الان علاوه بر فناوريهاي نوين هر واژه اي يک رسانه است و تصوير سازي ذهني آدمها براي ارزشيابي و ارزيابي پيام آنها رسانه اي تاثير گذار است مثالي بزنم: حضرت مولانا مي گويد: پاره دوزي مي کني اندردکان/ زير اين دُکان تو مدفون دو کان.

رسانه هاي امروز کمتر در مورد کنترل دروني و سرنوشت انسانها و نتايج اعمال  خود به اين نقطه رسيده اند که: وظيفه تلطيف و مهندسي افکار مثبت جامعه را بر عهده دارند آنها اگر با بررسي آسيبها و درک نيازها و ادبيات اجتماعي در مورد هر رويدادي» راست بگويند»، بي شک به حقيقت انساني وحقيقت مطلق وصل مي شوند،اکنون دنياي رسانه دنياي روايت گري شده است و اغلب خانواده ها تنها شده و در اين راه هر کسي براي مطرح شدن خويش و فروش بيشتر خدمات و انديشه اش تلاش ميکند مثلا همين روايت شماي فعال رسانه اي چقدر به واقعيت نزديک است؟بايد واکاوي  شود تا حقايق مشخص شود من معمولا در کارهاي رسانه اي بامخاطبان و نيازشان و شخصيتشان همزاد پنداري مي کنم، الان باتخصص و تجربه اي که دارم ميگويم در صورتي که دو قاشق عقل و عشق در ظرف کار و فضا تزريق کنيم همه چيز متحول ميشود،ببينيد: اگر معرفت را از هر ماده بگيريد،ديگر روح نخواهد داشت و شما را از افق حال و آينده دور مي کند وقتي که معرفت در کالبد ماده وجود داشته باشد و به درک کشف و شهودي آن برسيد آنوقت راحت تر با آن ارتباط برقرار مي کنيد.

 بقول حافظ: اهل نظر معامله با آشنا کنند. من وقتي در کلاس هايم مباحث فن بيان و ارتباطات تدريس مي کنم.ابتدااز قرآن در بهره از بيان ميگويم:خداوندرحمان در آيات 1 تا4 سوره الرحمن فرموده:به رسولش قرآن آموخت.انسان را خلق کرد و به او بيان آموخت و بيان مهمترين پديده و ابزار بشر براي ارتباط و فهم آدمهاست لذا از اهميت حواس چندگانه انساني وادراک اجتماعي ميگويم و معتقدم حوزه ي رسانه مانند چهار مزاج اصلي عمل  مي کند و هر کدام مي تواند انسان را براي مانايي روح و سلامت جسم سرپا نگه دارد در حوزه فرهنگ، هنر و رسانه تاثير اين چهار مزاج ملموس است، هنگاميکه بيان و قلم گرم مي شود شور برپا ميکند...نمونه ديگر اينکه: اگر انسان از چهار مزاجش بموقع استفاده کند به اعتدال ميرسد چيزيکه الان جامعه براي زندگي به آن نياز دارد.

 3-) در کتاب روابط پنهان در عصر مدرن اشاره کرده ايد به ضرورت بررسي شناخت رگه هاي خوبِ دانش، فناوري و ارتباطات توضيح دهيد مصاديق اطلاعات نيک و بد و تفکيک آنها در فضاي رسانه اي چگونه است؟ فضاي کنوني رسانه ها، فضايي فرانوگرا و بقول هنرمندان پست مدرن شده است لذا فضاي سايبري ژورناليستي يعني ژورناليسم سايبري!که البته عدم فرهنگ صحيح از آن اين فضا را بسمت بديها و تنهاي يها و جدلها پيش برده اما چرا خبرنگاران حوزه رسانه ي مکتوب هنوز بهترين حرفها را براي گفتن دارند؟چون آنها در متن و کنار مردم هستند و حقيقت را بيان مي کنند، اين دسته از ژورناليست ها تمام شخصيت خود را در نوشته هايشان مي گذارند و اگر دانش پذيري و دانايي آنها با شجاعت و اصلاح همراه شود هنوز بهترين هستند اينها مانايي خويش را در همين مي بينند پس براي مخاطبان بايد رگه هاي خوب دانستن و دانايي را شناسايي و ارايه کنيم بايد با تحليل درست و پايبندي به اخلاق حرفه اي رسانه، حقيقت رويداد را انعکاس داده و اين خط مشي صحيح رسانه اي بايد به پالايش و طراوت جامعه بينجامد و به پرورش توانايي هاي شهروندان ياري برساند و آنها را در مسير اهداف متعالي جامعه قرار دهد، مفهوم و رسالت رسانه همين است! نياز مخاطب را برآورده کند، زماني قصه ي شب مخاطب رسانه را اشباح مي کرد امروز اينگونه نيست و در فضاي سايبر ژورنال جديدترين و متفاوت ترين داده ها و اطلاعات به مخاطب ارايه مي شود و نياز او را برآورده مي کند رسانه در صورتيکه که خوب باشد امدادرسان جاري در رگ هاي جامعه ميشود و اگر بد باشد و دروغ و پليدي را ترويج کند آنوقت مي شود سرطان و درد بي درمان جامعه.

 4-) البته شما در نوشته هايتان علاوه برنقد، نگاه خوشبينانه و اميدوارانه به روابط انساني داريد و مي گوييد در دوره اي از تاريخ به سر مي بريم که روابط انسان هاي آن در زمره ي بهترين ارتباطات هستي است و براي بهتر بودن بايد نگاه به خود و پديده ها را متحول کنيم چرا؟ به لحاظ جامعه شناسي ارتباطات در عصر کنوني رشد نهادهاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي و...را مشاهده، مي کنيد، براي پرسش شما اگر مصاديق را در استان و شهرمان بياوريم بايد بگويم هنوز انسانهاي خوب و خير بسيارند هنوز برخي مجموعه هاي امداد رساني اجتماعي مانند انجمن هاي خيريه و نهادهايي با معيارها و شاخصه هاي انساني وجود دارند که امثال من را اميدوارميکند هنوز اعتقاد ناب و انسانيت در بسياري از مردمان و هنرمندان متعهد خوزستان وجود دارد که  به دنبال تحول و ايجاد بهبود در جامعه هستند، حتا با هزينه شخصي!

 5-) شما در علوم ارتباطات به دنبال يک مدل هستيد؟ مشکل عمده ي رسانه ها به ويژه صدا و سيما در حوزه ي مخاطب شناسي و نياز شناسي مخاطب است.ببينيد مثلا تماشاي امروزه ي آگهي هاي تلويزيوني غيرقابل انکار است پس رسانه بدنبال فرهنگ سازي با همين حداقل ها هستند پس چرا نبايد با تهيه و ساخت برخي آثار در مراکزاستان به اين فرهنگ سازي کمک کنيم؟ مگر رسانه وسازندگان با اين روش مدل سازي نمي کنند؟  رسانه بدنبال کدام ارزش هاي فرهنگي و بازنمايي الگوهاي رفتاريست؟سازندگان اين سازوکارها براي بازنمايي ارزشها و الگوها و تصاوير ذهني و عيني مردم چه کساني هستند؟آيا آنها نگاه فرانوگراي جامعه را برمي تابند؟ پس روش شناسي.  

مخاطب شناسي .تحليل محتواي آثار و ارزشيابي عملکرد قبل از ساخت و بعد از ارايه به مخاطب چگونه تدوين و اجرا ميشود و چرا بازخورد آن را منظور نميکنند يعني مجموعه هاي طرح و برنامه و افرادي که نياز جامعه و مخاطب را برآورده کنند بي کيفيت است برخي از آنها و مديرانشان، بعضا نگاه دلالي دارند، يکي از ظرفيت هاي رسانه پرداختن ريشه اي و محتوايي با توجه به حوزه زيبايي شناسي و درک تصويري بر مبناي اقليم و اقوام خوزستان است که دريايي از معرفت و داشته هايشان را به منصه ظهور نهاده اند و رسانه براي بازتوليد و برجسته نمودن آنها از قالب ها و فرم هاي بديع استفاده کنند، رسانه هاي خوزستان نياز به يک خود ارزيابي و آسيب شناسي دارند، نيازبه دانش پذيري و آگاهي و عبور از دغدغه هاي شخصي دارند.نياز به  افزايش دانش و تجربه بيشترهستند آنها بايد شناخت خود را نسبت به يک ارتباط خوب بيشتر کنند.

 امام صادق ع مي فرمايند : سخن خوب گفتن و خوب گفتن سخن تراز است، نکته جالب در اين فرمايش اين است که زبان و بيان وقتي در ان فصاحت و زيباشناسي باشد معرف ميگيرد و انتقال آن گوهري ناب ميشود. اگر گوهر سخن خو ب با خوب سخن گفتن عجين شود فرهنگ خوب در جامعه ترويج مي شود.

 6-) معتقد هستيد که در رسانه هاي ما مفاهيم درست به مخاطب منتقل نمي شود. بيشتر توضيح دهيد؟ البته نه. بسياري از آنها معرکه هستند اما ميدانيم که هر کدام از رفتارهاي ما حاوي پيام و مفاهيمي است براي رسيدن به نتايج حقيقي در جامعه لذا بايد اين مفاهيم باز تعريف و بازشناسي شوند. نقش ارتباطات سالم در شکل گيري خانواده و جامعه ي سالم در صورتيکه به آنها توجه کنيم بي بديل است و جامعه را پالايش مي کند. آدم ها با ارتباط هاي خوب، کردار نيک، گفتار نيک و پندار نيک به جامعه اي سالم و مدرن در دنياي امروز دست مي يابند. استفاده از فضاي مجازي وسايبري باديد اخلاقي و انساني بهره ي شما را مضاعف مي کند.

آشنايي خانواده و نقش رسانه در تکوين دانايي و دانش يکي از وظايف رسانه است رسانه ها و تکنولوژي هاي جديد آگاهي جامعه و نگاه اخلاق مدارانه را بايد ترويج دهند. شناخت ارتباطات و حوزه رسانه براي مديران آنها بايد در حوزه ها ي مديريتي به  شناخت مردم. کارمندان، بازار، توليد، فناوريهاي جديد، تکنيک ها و ابزار جديد ياري برساند.

7-) يکي از دغدغه هايي که اشاره کرده ايد رسيدن به يک آرمان شهر است. پرسش من اينست در آرمان شهر دلخواه شما استراتژي رسانه هاي خوزستان در مورد آنچه به مسائل اجتماعي و ساخت هويت خوزستاني مرتبط است چگونه بايد باشد؟ من در آرمان شهر مورد نظرم معتقد به بازگشايي جعبه سياه آدمها(نارنجي)قبل از سقوط هستم.

يا توجه به تئوري پنجره ي شکسته به آن معتقد هستم يعني اگر يکي از پازل هاي مرتبط با کار و زندگي ما با مشکل مواجه شد نگذاريم مشکل بزرگتر شود هميشه مشکلات بزرگ از مسئله ي کوچک شروع شده اند. توجه به جزئي ترين پازل کار و زندگي ما و اصلاح جزئي ترين مشکلات همين پازل، در تئوري پنجره ي شکسته نماد عيني ميابد يعني اگر مثلا: در محله اي پنجره ي يک خانه شکسته باشد و آدم هاي محله نگاه کنند و ببينند پنجره شکسته شده ترميم نشده دو باور در ذهن آنها پديد مي آيد يا آدم هاي اين خانه ي پنجره شکسته به شکست رفتار و کردار خود باور دارند يا پنجره هاي ديگر خانه ها را نيز مي شکنند اما اگر اصلاح شد نشان از اين دارد که صاحب خانه نمي خواهد هواي بد و فضاي مسموم و غير انساني از فضاي بيروني وارد خانه اش شود همين موضوع امروز در علم ارتباطات جاري ست هر که در ذهن شکسته شد بايد ترميمش کند.

بسياري از رسانه ها نسبت به نياز شناسي و مخاطب شناسي مشکل دارند. تمام دعواهاي زن و شوهر در يک خانواده شايد تنها دليلش خوب نشنيدن و عدم درک و فهم متقابل باشد يعني پازل شکسته ي خود را ترميم نکرده ميشکنند در صورتي که اگر ترميم شود نتيجه اش رفتار درست و شيشه هاي سالم يک پنجره خواهد شد و هر کس به خانه اي با چنين نظمي قبطه خواهد خورد.

نمونه ديگر دکتر ظريف وزير امور خارجه است که در ايجاد مولفه گفت و گو و فهم متقابل در دنياي امروز پنجره هاي شکسته را ترميم کرد.پس مادامي که رسانه هاي خوزستان در جهت انديشه ي ديگران هستند و کاري به خود ندارند همين فضا وجود دارد جهان امروز متکثر است و متفاوت و هر روز نسبت به روزهاي قبل با متغيرها مواجه است اما دوستان مطبوعات کمتر به فکر دانش افزايي و گونه شناسي رسانه هستند.

8-) در اين دوره ي تاريخي که از آن به عنوان عصر اقتصاد دانش بنيان يا عصر دانايي نيز نام مي برند مباحث  ژورناليسم علمي را ايجاد کرده وضرورت تحول رسانه اي و نقش خبرنگار به عنوان واسط و مترجم زبان علمي دانشمندان و نخبگان با مخاطبان عام را بوجود آورده است شما نقش يک ژورنالسيم علمي را که بايد زبان پيچيده علمي دانشمندان را براي مخاطب عام قابل فهم کند با چه فاکتورهايي ارزيابي مي کنيد؟  دانايي و دانش يکي از معيارهاي اقتدارملي ملت است و خبرنگار يا ژورتالسيم بايد در برابر مصاحبه شونده به همان اندازه يا حداقل دانش آن مصاحبه شونده را داشته باشد.اينجاست که لايه هاي ذهني يک روزنامه نگار در صورتيکه با معيارها و شاخصه هاي علمي جامعه همگن و همنراز نشود مخاطب نخواهد داشت پس بهترين راه اين است حوزه ي افزايش دانش روزنامه نگاري به روز و علمي تر شود. فناوري هاي روز با بيان مناسب و فصيح ارايه شود و کليه ي نمادهاي مرتبط با حوزه ي مذکور با آموزش و ارتقاي دانش خبرنگاران،متناسب با تحولات علمي و اقتصادي همگام گردد.

 9-) در يکي دو سال اخير رويکرد به راه اندازي رسانه هاي تخصصي در خوزستان شکل گرفته است و شاهد دريافت مجوز مجلات هفته نامه ها و پايگاه ي خبري هستيم که مدير مسئول هاي آنها تلاش مي کنند در زمينه هاي اقتصاد و فرهنگ خوزستان رويکرد تخصصي داشته باشند . شما اين گرايش را چگونه ارزيابي مي کنيد ؟ اولا اين حرکت بسيار ارزنده است اما نامديريتي در حوزه هاي اقتصادي ،اجتماعي ،فرهنگي و سياسي خورستان باعث مي شود تا رسانه ها رشد نکنند درصورتيکه رسانه ها يکي از شاخصه ها و ارکان توسعه ي فرهنگي ،اجتماعي و اقتصادي هستند وقتي رسانه ها رشد وگسترش مي يابند پاسخگويي و دانايي را ترويج مينمايند لذا مديران جامعه به واکاوي ، بازشناسي ،آسيب شناسي ،مجموعه خود بپردازند تا خود را با دنياي امروز رسانه ها همتراز و تصور نکنند رسانه ها ابزار ايده هاي شخصيشان هستند . 

10-) سال 69 همزمان با کار در صداوسيما به عنوان مسول تحولات روابط عمومي گروه ملي صنعتي فولاد برگزيده شديد که اين انتخاب بر اساس توانايي شما در رسانه ملي به عنوان فعال رسانه اي در گسترش ارتباطات سازماني بزرگترين صنعت مادر خوزستان بود .

آيا شما در اين دوره از فعاليت توانسته ايد تفکرات خودتان را پياده کنيد ؟ زماني که وارد کار شدم مجموعه ي گروه ملي صنعتي فولاد با تنوع محصولات توليدي فولاد فقط در حوزه ي فولاد ايران شناخته شده بود و ضرورت داشت که مردم ايران ، تاجران ،بازرگانان ،اهالي اقتصادي و سياسي ها هم فعاليتهاي گروه ملي را بشناسند به همين دليل در اولين گام علاوه بر تبيين امور جديد با استفاده از واحد سيار راديو و تلويزيون مجموعه گروه ملي را معرفي نموديم ، حتي يک فيلم مستند داستاني و يک پروژه مسابقه و سرگرمي را براي مجموعه پرسنل فولاد ساختيم همچنين واحد سيار راديو و برنامه کارگر را با حضور پرسنل و برنامه ي هوش و حواس و خنده ساختيم و در ابتدا با معرفي نيروهاي نخبه گروه ملي به جامعه و ايجاد اعتماد به نفس و خود باوري را ترويج داديم تا پيامد آن ترميم خطوط توليد و ارتباطات انساني از سخت افزاري به حالت نرم افزارنمايان گرديد پس از آن با تهيه نشريه تخصصي گروه ملي ( پژواک) که اينجانب مدير مسول 42 شماره و 8 سال آن بودم در حوزه رسانه مکتوب ظرفيت هاي قلمي و انعکاس اخبار فعاليت توليدي شرکت را نمايانديم سپس بامشارکت ساير دوستان همکار در راستاي ترميم ارتباطات انساني کوشيديم سپس با حضور استادان اين علم از جمله دکتر علي اکبر فرهنگي چهره ي ماندگار ايران کمک شاياني به رشد ارتباطات انساني وهمتراز با دانش روز تلاش کرديم شبکه اي از ارتباطات بين کارکنان و مديران و مجموعه و مشتريان ايجاد کنيم تا حوزه ي توليد  و ارتباطات انساني فولاد ايران سرآمد ساير شرکت شود .

 10-) به نظر مي رسد عملکرد امروز سيستم روبط عمومي اداره هاي استان نياز به آسيب شناسي جدي دارد به اين دليل که تا کنون نتوانسته اند پيوندهاي حياتي نوين در شبکه هاي روابط عمومي انساني و اجتماعي براي بالفعل کردن ظرفيت ها ايجاد کنند شما اين آسيب را در کدام نقطه مي بينيد ؟ بيشتر در تفکرهاي نابخردانه برخي مديران و مظلوميتها و ضعف فردي است ،شک نکنيد يک سازمان موفق حتما يک روابط عمومي موفق هم دارد . براي رسيدن به نقطه مطلوب موفقيت بايد ابزار مناسب موفقيت و فناوريهاي نوين رسانه اي و آگاهي پرسنل روابط عمومي به روز باشد . در خوزستان نگاه سنتي و هويت ارتباط و روابط عمومي در سازمانها محجور مانده است علت آن مديران سياسي و اقتصادي هستند که صرفا بدنبال بله قربان گويي روابط عموميها هستند.

 11-) به نظر مي رسد رسانه هاي مکتوب خوزستان با توجه به رشد کمي که داشته اند اما به لحاظ محتوايي نتوانسته اند در حوزه ي فرهنگ بومي استان کارتوليدي و پژوهشي مثمرثمري داشته باشند ؟ آيا ميدانيم چرا ميگويند انسان محور توسعه است؟ چون موضوع انسان است. پس اگر موضوع انسان است با همه ي زير شاخص هاي اقوام مختلف چرا ما نبايد نسبت به معرفي جامعه ي فرهنگي و سنن و آداب و آئين ها و معيارهاي اقوام بپردازيم ،پتانسيل ها و قابليت هاي بومي در خوزستان به اندازه يک کشور ارزش دارد و عدم شناخت و معرفي و استفاده از اين توانمندي ها هم به خود مردم ضربه مي زند هم به کشور که ما قائل به آن نيستيم و بدنبال همدلي و هم افزايي .

12-) شبکه ي تلويزيوني خوزستان نيز با يک رويکرد به فرهنگ بومي تاسيس شد و شما از بانيان و برنامه سازان قديمي اين رسانه ي بزرگ هستيد امروز چه ارزيابي از دستاوردهاي آن داريد ؟ نقاط قوت خوبي دارد اما ضعف زيادي هم دارد.مهمترين نقطه ضعف رسانه ملي در خوزستان کمبود شناخت و آگاهي نسبت به نيازشناسي مخاطبان و درخواست مخاطبان است.يعني فقدان شناخت محتوايي از ديدگاههاي مردم و بهينه نمودن برنامه ها بر اساس نياز مردم ، نداشتن يک واحد پژوهشي توانمند و توجه صرف به کسب درآمد بهر نحو،استفاده ازبرخي آدمهايي که علاوه بر ضعف دانش و سواد رسانه اي از منظر زيبايي شناسي تمايل مخاطب به ديدن را به حداقل رسانده اند يا اينکه اصالتا رسانه ملي تبديل به رسانه حوزه شده و تمايلات مخاطبان را درنظر نميگيرند و نميدانند که گاهي يک تصوير بديع از دهها سخنراني بهتر است همچنين فقدان خلاقيت هاي تصويري و موارد ديگر که در اين مقال نميگنجد و بهتر آنست که با حضور خودشان به نقد بپردازيم ،نهايتا تصميم سازان و تصميم گيران منابع پولي اکنون مديران سازمان هستند . 

 13-) بخشي از کارنامه ي هنري شما علاوه بر موارد ذکر شده در مرکز خوزستان ساخت مستندهايي بود که به فرهنگ بومي مي پرداخت از جمله پژوهش بر روي بازيهاي قوم بختياري که معتقديد ريشه هاي باستاني دارند ؟

هجده مستند در زمينه ي فرهنگ بختياري نوشتم براي شبکه ي تلويزيون چهارمحال و بختياري و شبکه ي مستند و البته چند متن مستند براي خوزستان مانند نقش لالايي مادران در پرورش جامعه جوان يا برد مه و ... اما در مستند هاي بختياري به نقش بازي هاي بومي بختياري در ايجاد فرهنگ و آداب و سنن بختياري پرداختم و تاثير بازي ها در قوام و مانايي جامعه و خانواده را ديدم البته بسياري از بازي هاي بومي ما با مفاهيم اخلاقي ، شجاعتها ،حماسه ها و موارد اعتقادي عجين هستند انشالله مردم ايران و خوزستان بهترينها را پيش رو داشته باشند و همواره با تدبير و اميد زندگي نمايند.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار