شوشان - محمد نوروزی بابادی :
آنچه یک شاعر را در باورهای خویش نسبت به سرودن شعر در هر سبکی ملزم و متعهد می کند. همانا نوع نگاهش به پیرامون خود و جهان هستی ست که در وهله اول یادآوری دنیای گذشته خود است با توجه به مسیری که طی کرده است و چه شرایطی داشته است؟ خوشی و ناخوشی ها،دردها و رنج ها، اشک ها و لبخندها و روندی که در دوران
کودکی و نوجوانی و جوانی تا قبل از سرودن شعر پشت سرگذاشته است و این نشانه دیگر در هنرمندی شاعر است که چگونه به آن بپردازد؟ باید بدانیم که عمر شاعر و آنچه بر او گذشت. رابطه مستقیم دارد با محیطی که در آن تولد شده و زندگی کرده است و دنیایش در آن شرایط دنیای لمس شدنی بود که با تمام وجود آن را احساس می کرد و می توانست ببیند،بشنود و تجربه کند. بعدها که قد کشید و بزرگ تر شد و مطالعه کرد و آنچه را که علاقه مند بود بدست آورد و خواند. بطبع دنیای دیگری را خواهد شناخت در این مرحله شناخت است که می تواند در شعرش آهنگ دیگری را آغاز کند. چرا که باید خویشتن را از قید و بند برهاند و نگاهش را محدود به تنها پیرامون خویش نکند.
- زنی آن سو موهایش رامی بافد
-شامل 22 شعر از سرودهای خانم بهاره نوروزی سده، که در اشعارش آگاهانه راه درستی را انتخاب کرده است و توانسته با آن احساس لطیف زنانه اما! دل نگران و زخمی ساختار هر کدام از شعرهایش را بنا کند و نمادها و المان های ترکیبی و زیبایی را ایجاد کند. آن چه در ثبت معانی کلمات و دیالوگ های شعر خود آورده تمامن گنجینه سربسته زندگی خود است و دیگرانی که در پیرامونش بودند و نگاهی به جامعه ای که دستخوش نابرابری هاست و در این مسیر موفق شده است که ساختمان هر شعر را چه در فرم و چه در محتوا؟
یکدست به سبک سپید به خواننده عرضه کند و در هر کدام از شعرهایش آنچه آنچه برخویش و جامعه اش گذشته صادقانه به شعر تبدیل کند و این هنر شاعر است که توانسته یک اتفاق شخصی را که محیط بر او تحمیل کرده است بگونه ای بیان کند که خواننده نیزبا آن ارتباط برقرار کند و همذات پنداری نماید.
بهاره نوروزی سده با توانایی فکری که دارد و احساس شعری که ره آورد وجودش است و جوششی که در لحظه ای از درونش سرریز می کند. توانسته مجموعه ای دلچسب و خوانا بنام، زنی آن سو موهایش را می بافد را به خوانندگان شعر تقدیم کند و خواننده بعد از خواندن شعرهای کتاب بخاطر صداقت شاعر و نوع نگاهش به زندگی و بیان نقاط تاریک و روشن اجتماع راضی خواهد بود. چرا که بافت درونی شعرها همگام با آهنگ قالب شعر انگار با من نوعی سخن می گوید و این باور زییایی ست که باید در نگاه و دید شاعر آن را جستجو کرد.
شاعر این پنجمین کتاب شعرش است. کتاب های مانند؛ هوای خانه را عطر می زند -این زن بی عبور سایه ها مردنی ست- چشم هایم در ماهی تابه سوخت- رویای خیس زاینده رود- که قبلن بچاپ رسانده توانست خود را در ادبیات معاصر تثبیت کند.
اگر تاکنون نام بهاره نوروزی سده در مجامع و محافل پررنگ کم بوده بدلیل اینکه ایشان دور از پایتخت بوده و دسترسی آن چنانی به روزنامه های کثیرالانتشار و مجلات و سایر وسایل ارتباط جمعی ندارد. مطمعنن در آینده ای نزدیک جامعه شعرخوان ایران شاهد شاعری تاثیرگذار و صاحب سبک در بین شاعران زن خواهند بود و از این جهت جای بسی خوشحالی ست که شاعران زن دیگری داریم که ادامه دهنده راه فروغ فرخزاد هستند.قلم بهاره نوروزی سده همواره روان ونگاه شاعرانه اش نو و پایدارباشد.
کتاب؛ زنی آن سو موهایش را می بافد. سروده های بهاره نوروزی سده را انتشارات هرمز اهواز به مدیریت جناب شهرام فروغی مهر بچاپ رسانده است.
لیلا
کودکی هایمان را
کوچه های خاکی بلعیدند
و ما
همچنان گم شده ایم
وقتی
آرزوهای مان را
پشت میزهای چوبی
دیکته می کردند.
بابا نان داد
بابابا اسب آمد
آن مرد
آن مرد
چقدر رویا از ما فاصله گرفت و
شادی ،خاطره شد.