شوشان - دکتر فاضل خمیسی :
امشب آخرین نفس است
سرما با شنل فقر
گسترده و بی حیا
پسران کوهستان
دور از صدای شهر
همراه گرگها
کوله ای سنگین بر پشت
مادری به انتظار
خواهری که قول عروسک گرفت
پسران به انجماد وجدان
در آغوش هم آرمیدند
مادری گریست!
خواهر نگاه آسمان میکند
عروسک ها میگریند
پدر سرش پایین است
گرگهای شومینه نشین
زمستان به کوه نمیروند
کولبران نان در تنور کوه می زنند
آخرین شب پاییز ۹۸