امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
رفتار عجیب و غریب مسئولان ذیربط در رابطه با این کنش عجولانه، گمانهها را به سمت و سویی رهنمون ساخت که ورشکستگان سیاسی استان در صدد وزن کشی سیاسی و در عین حال استقرار تمام توان و قوای خود در منطقه آزاد هستند تا قدرت و پتانسیل لابیگری خود را به نمایش بگذارند.
سیاست بازانی که در دوره اول استانداری دکتر مقتدایی در استان خوزستان صفبندی قدرت خود را به گونهای نشان دادند که با ایجاد التهاب و بحران، دامنهی توانمندی استاندار بومی را فلج و به آرزوی خود یعنی جابهجایی وی با مهندس معین رسیدند تا تسلط بلامنازع خود را بر ارکان ثروت و قدرت استان به اثبات بنشیند. اگرچه آنان برای رسیدن به چنین هدفی بیرق «تعامل» را علم کردند اما همهی آگاهان مسائل سیاسی و اجتماعی یقین داشتند که «تعامل» از منظر آنان اطاعت بیقید و شرط مقام استاندار است و بس. همانگونه که در دورهی استانداری مهندس معین چنین رفتاری را بروز دادند.
مخالفت فرصتطلبان سیاسی که در هیبت دلالان سیاسی خود را نشان میدادند. ابتدا ضعف معاون سیاسی را فریاد زدند. اما زمانیکه مهندس معین بر کرسی استانداری نشست مدتها ستاد استانداری از معاون سیاسی خالی بود ولی آنان سکوت اختیار کردند. جالب آنکه مهندس معین معاون عمرانی را با خود آورد معاونی که برای آنان بیشتر حائز اهمیت بود تا فریادهایی که برای ضعف معاون سیاسی میزدند.
اگر چه در کش و قوس فراوان دکتر مرتضه افقه این معاونت را به دست آورد اما هنوز رفتار غیر اخلاقی و حتی غیر انسانی روا شده در حق این استاد محترم دانشگاه در اذهان باقی است. زیرا اساساً در اندیشهی سهمخواهانهی افراطیون «تعامل» فقط یک معنا داشت و آن هم به کرسی نشاندن نیروی دسته چندم خود بوده است. فرصتطلبان سیاسی حتی انسان پاکدامنی مانند دکتر افقه را بر نتافتند. زیرا پاکدامنی و درستکاری او مانع زیادهخواهی و سودجویی آنان بوده است. همانگونه که استانداری مهندس خرم را بر نتافتند. اگر شانس با مهندس خرم همراه نبود و به وزارت کشور پرواز نمیکرد توسط زیادهطلبان موج سوار مدیریتش به چالش کشیده میشد و شرایط ناگواری برایش رقم میخورد. مهندس خرم هم مانند دکترمقتدایی و دکتر افقه تنها یک مشکل داشت: به کسی باج نمیداد.
افراطیون سهم خواه پس از انتخاب دکتر روحانی تمام قوای خود را جمع کردند تا ابتدا نیروهای تحت امر را به عنوان بهترین افراد برای تصدی مناصب وزراتخانهها معرفی نمایند. معرفی عجولانهی افراد با امضاء خودشان که موجب سرافکندگی شد از همین منظر قابل توجیه است. میل و اشتیاق بیحد و حصر آنان به کسب قدرت این سرنوشت را برای آنان رقم زد. وگرنه هر دانش آموختهی ابتدایی دنیای سیاست میداند کسی خودش را بهترین گزینه برای تصدی کابینه معرفی نمیکند!
پس از ناامیدی از حضور در کابینه یک بار دیگر تمام قوای خود را جمع کردند تا یکی از نیروهای همسو را بر مسند استانداری خوزستان بنشانند یا حداقل استاندار دولت دکتر احمدینژاد را ابقا نمایند. اگرچه ایدهآل و آرزوی آنان بر کرسی نشاندن مجدد مهندس معین بوده است. زیرا تغییر در ستاد استانداری را مخالف منافع خود میدانستند. دعوت از استاندار دولت احمدینژاد در جلسات به قول خودشان راهبردی را نباید یک خطای تاکتیکی قلمداد کرد بلکه باید ناشی از حرص و ولع آنان به کسب قدرت دانست.
ناامید شدن از ستاد استانداری تمام توجه آنان را به سمتی سوق داد که بتوانند زهر کینهی خود را خالی نمایند و آتش کینه را شعلهور سازند. آنان با این خیال خام منطقهی آزاد اروند را به عنوان رزمگاهی برای رویایی با دکتر مقتدایی انتخاب نمودند تا قدرت خود را به رخ وی بکشند و از این رهگذر مطالبهی سهم نمایند.
در این میان کنش جناب آقای مهندس ترکان که آگاهان، او را پیر سیاست لقب دادند مایه تعجب و حیرت گردید و پس از آن فرزند برومند خوزستان جناب آقای شمخانی.
اولین سوالی که ذهن را به خود مشغول میدارد ایناست که آیا جناب آقای ترکان نسبت به عرف انتخاب مدیران ارشد آگاهی نداشته است؟ آیا ایشان نمیدانست که مدیران ارشد حداقل پس از معارفه استاندار جدید و با هماهنگی ایشان معرفی و معارفه میشوند؟
سوال دیگر ایناست جناب آقای ترکان اگر حضرتعالی به عنوان استاندار معرفی میشدید و همین کنش از سوی هیئت مدیرهی مناطق آزاد بروز میکرد چه واکنشی نشان میدادید؟ آیا زیبندهی جنابعالی بود. بیگمان برای جنابعالی که بیاغراق کهنه کار دولت مردان با تجربه هستید و دولت جناب آقای روحانی که تدبیر را سرلوحهی شعار خود قرار داد چنین رفتاری پسندیده است؟
برادر ارجمند و بزرگوار جناب آقای شمخانی اگر هیئت مدیره مناطق آزاد به دلیل ازدحام فعالیت دچار فراموشی شدند و چنین تصمیم عجولانهای را رقم زدند جنابعالی که همواره در به زنگهای خطر، نقش آفرینی عاقلانه و با تدبیر از خود نشان دادهاید چرا این نکته را متذکر نشدید؟
جناب آقای شمخانی حضرتعالی بهتر از هر کسی وضعیت استان را میشناسید و میدانید که هر موضوع کوچکی میتواند زمینهی یک بحران بزرگ را ایجاد نماید و اساساً بحرانسازان برای به یغما بردن حق و حقوق این مردم بحران میسازند تا اذهان در هیاهوهای بلند ساختگی متوجه آنان نباشد چرا تذکر ندادید؟
هنوز مردمان این دیار نقش و تاثیر جنابعالی را در فروکش کردن بحرانها از یاد نبردهاند. در دورهی استانداری معین و معاون و مدیر کل سیاسی و امنینی کم تجربه وی، اگر حضور مسوولانه و مدبرانه حضرتعالی نبود دامنهی بحرانها به ناکجاآباد ختم میشد.
در جریان بحرانسازهای متعدد دیگر که ستاد کم بنیه استانداری بیتوجه از کنار آن عبور کرد اگر توانمندی جنابعالی نبود دامنه آن بحرانها بسیار وخیمتر میشد. دهها مورد اتفاقات ناخوشایندی که در استان رقم خورد مردمان این دیار به تاثیر دلسوزانه فرزند خود یقین کردند. به همین دلیل از شما انتظار میرفت و میرود با شناختی که از بحرانسازان منفعتطلب که تمام رفتارها را برای آلوده کردن آب و صید ماهیان درشت رقم میزنند این موضوع را با تدبیر و درایت خود و به شکل منطقی حل نمایید. مبادا منطقهی آزاد اروند محل جمع شدن جریانی در جهت خلاف منافع استان گردد که منافع مادی و دون پایهی خود را در حال اضمحلال میبیند.
نکته آخر با برادر ارجمند و بزرگوارمان جناب آقای اسماعیل زمانی است. دوست گرامی با فرض اینکه دولت و دولتمردان در ازدحام فعالیتهای فراوان خود این موضوع ساده از چشمشان مغفول ماند شما که سالهای سال در بطن امور سیاسی و اجتماعی حضور فعال داشتهساید چرا از یاد بردید؟ تعجیل شما برای استقرار در موقعیت جدید برای چه بوده است؟ از شما که همواره به رعایت ادب و احترام نسبت به دیگران شهره بودهاید انتظار صدچندان میرفت و میرود. آیا جنابعالی نمیدانستید بهترین حالت ممکن آن است که معارفه شما به بعد از معارفهی استاندار موکول شود؟ آیا نمیدانستید جناب آقای دکتر مقتدایی قطعاً از حضور افرادی خوش نام مانند جنابعالی و امثالهم خرسند و شادمان خواهند شد؟ مگر شما روحیات ایشان را نمیدانستید؟
به راستی چه تفاوتی میکرد که انتخاب هیئت مدیرهی اروند به بعد از معارفهی استاندار موکول میشد؟ این تعجیل و نابخردی چرا صورت گرفت؟
مطلب خوبی بود ، هر چند معتقدم در شرایط فعلی باید فضای خوبی بوجود آورد و لازم است هماهنگی و تعامل کامل بین منطقه آزاد اروند و استانداری خوزستان ایجاد شود ، ضمنا بخوبی در مطلب ، عدم صداقت و متاسفانه سوء نیت طیف اصلاح طلب تندرو و افراطی استان به مدیریت آقای .... تبیین گردید . متشکرم
ایشان با بیان این مطالب از همین حالا دنبال گل آلود کردن اوضاع استان وتقابل استاندار مقتدایی با جریان اصلاح طلب استان می باشد تا از آب گل آلود ماهی های ویژه بگیرد بیش از هرچیز آقای مقتدایی باید هوشیاری به خرج داده ودر تله این فرد و باند ش قرار نگیرد
ايشان تا حالا كجا بوده اند كه حالا خود را صاحب همه چيز مي داند بنظرم بزرگان استان بايد در كنار هم بنشينند و مسائل استان را با تعامل حل كنند تا چنين افرادي نتوانند اختلاف افكني كنند.
چراازبیکاری نشسته ای تودفترت چهارنفرهم مثل خودت دورورت حرف ...میزنی....
{از شما انتظار میرفت و میرود با شناختی که از بحرانسازان منفعتطلب که تمام رفتارها را برای آلوده کردن آب و صید ماهیان درشت رقم میزنند این موضوع را با تدبیر و درایت خود و به شکل منطقی حل نمایید.}دنیای غزیبی است نازنین دنیای غریبی است، چه کسی دم از بحران سازان منفعت طلب می زند؟ این آقا وباند بحران سازش خودشان در این خصوص شهره اند وآقای استاندار باید هوشیار باشند ومواظب پوست خربزه
آی گفتی پوست خربزه ،پوست موز وصابون واقعا این آخری معرکه است آقای مقتدایی مواظب باش صابون این افراد به تنت نخورد
این آقا تا حالا هیچ وقت نتونسته یه کار رو به اتمام برسونه در کیهان که بود اخراج شد درهمشهری که بود اخراج شد درصبح کارون که بود اخراج شد در روزان که بود اخراج شد در کانون تبلیغاتی سایه خیال که بود اخراج شدحالا فردا هم از شوشان اخراج میشود
این شیوه بدی است که اگر کسی حرفی می زند ما بجای اینکه حرفش را ارزیابی کنیم، خودش را ارزیابی می کنیم. شخصیت آدم ها یک حریمی دارد که متعلق به خودشان است و ما نباید برای نقد افکارشان، به شخصیت آنها توجه و اشاره کنیم. نویسنده این نوشته، ایده ای دارد و آن را با ما درمیان می گذارد و این کار او فی نفسه ارزشمند است. حالا اگر اشتباه می کند و سخنان او با واقعیات و حقایق مورد نظر ما یکسان و یا هم راستا نیست، دلیلی ندارد که درباره منظور او و منظومه پیرامون شخصیت او حرف بزنیم و داوری کنیم. اگر کسی مخالف او است که بنده نیز در این صف هستم، مانند او بنویسد و افکار و ایده هایش را با مردم درمیان بگذارد. تا آنجا که بنده خبر دارم ایشان نه از کیهان و نه از صبح کارون اخراج نشدند و دو سال نیز رییس خانه مطبوعات خوزستان بودند. آقای هاشمی از خانوادهای با اصالت هستند و من از سال های دور با ایشان آشنا هستم. ممکن است با عقیده و داوری هایش موافق نباشم اما شخصیت او همیشه برایم قابل احترام است.