کد خبر: ۱۱۲۹۲۳
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۸
منوچهر برون

خاکی که می‌سوزد، آینده‌ای که می‌میرد

شوشان - منوچهر برون :

در دل فصل برداشت، وقتی داس‌ها خسته‌اند و آفتاب در گودی کمر مزرعه خم شده، گمان می‌رود آرامش به زمین بازمی‌گردد؛ اما ناگهان شعله‌ای از دور برمی‌خیزد. ردیفی از شعله، زمین را در آغوشی بی‌رحمانه می‌فشارد. مزارعی که روزگاری گندم و جو را به دوش کشیدند، حالا اسیر زبانه‌هایی‌اند که به بهانه پاکسازی، هستی را در خاکستر دفن می‌کنند.

سوزاندن بقایای گیاهی، چنان در برخی نواحی بدل به رسم شده که دیگر کمتر کسی درنگ می‌کند تا بپرسد: این آتش، دقیقاً چه چیزی را می‌سوزاند؟ آیا تنها ساقه‌های خشک را؟ یا ریشه‌های زندگی را نیز؟

خاک، موجودی زنده است. نفس می‌کشد، می‌زید، و می‌پرورد. در دل همین خاک است که میلیون‌ها باکتری و قارچ، چرخه‌ی حیات را به دوش می‌کشند. آن‌گاه که شعله‌ای بر آن می‌افتد، جان این اکوسیستم آرام، در یک چشم بر هم زدن خاموش می‌شود. شعله، فقط علف و گیاه خشک را نمی‌بلعد؛ میکروارگانیسم‌های مفید را نابود می‌کند، بافت خاک را فرو می‌پاشد، و کربن حیاتی آن را می‌سوزاند. خاک بی‌نفس می‌شود، سفت، بی‌جان، و تشنه. آن‌گونه که دیگر باران نیز نمی‌تواند به آن نفوذ کند، و ریشه‌ها پناهی برای گرفتن نمی‌یابند.

در پس این سادگیِ خطرناک، دردهای عمیق پنهان است: حاصلخیزی‌ای که دود می‌شود، نیتروژنی که به آسمان می‌رود، گوگردی که تبخیر می‌شود، و خاکی که در خود فرو می‌ریزد. پیامدهای این عمل، آرام و خاموش از راه می‌رسند؛ کاهش محصول، وابستگی بیشتر به کودهای شیمیایی، تخریب تنوع زیستی و از همه مهم‌تر، تضعیف ظرفیت خاک در برابر خشکسالی و تغییرات اقلیمی.

و این همه، در حالی رخ می‌دهد که راه‌حل‌هایی خردمندانه، بی‌هیاهو در گوشه‌ی زمین چشم‌به‌راه مانده‌اند: شیوه‌های کشاورزی حفاظتی که در آنها بقایای گیاه نه به آتش، که به پناهگاه خاک بدل می‌شود؛ شخم‌های سبک، تناوب کشت، و حفظ پوشش گیاهی به‌جای خاکستر کردن آن.

آتش، شاید ظاهری سریع و ساده برای پاکی داشته باشد، اما آنچه در درازمدت بر جای می‌گذارد، ویرانی است. زمینی که باید به فرزندانمان برسد، نباید با دستان خود به تلی از خاک بی‌جان بدل شود. کشاورزی، تنها کاشت و برداشت نیست؛ نوعی پیمان نانوشته با آینده است. و آینده، شایسته‌تر از آن است که در میان شعله‌ها گم شود.

نظرات بینندگان